سکوت در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

سکوت و تفکر

هر چیزی نشانه و راهبری دارد، نشانه و راهبر عقل، تفکر و نشانه و راهبر تفکر، سکوت است. اساسا تفکر با سکوت، تمام و تکمیل می‌شود؛ پیامبر اعظم (ص) سکوت‌های طولانی داشت. امام حسین (ع) گوید از پدرم امیرمؤمنان علی (ع) درباره سکوت رسول خدا (ص) پرسش کردم، فرمود: «كَانَ سُكُوتُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) عَلَى أَرْبَعٍ عَلَى الْحِلْمِ وَ الْحَذَرِ وَ التَّقْدِيرِ وَ التَّفَكُّرِ فَأَمَّا تَقْدِيرُهُ فَفِي تَسْوِيَةِ النَّظَرِ وَ الِاسْتِمَاعِ بَيْنَ النَّاسِ وَ أَمَّا تَفَكُّرُهُ فَفِيمَا يَبْقَى وَ يَفْنَى وَ جُمِعَ لَهُ الْحِلْمُ وَ الصَّبْرُ فَكَانَ لَا يُغْضِبُهُ شَيْ‌ءٌ وَ لَا يَسْتَنْفِرُهُ وَ جُمِعَ لَهُ الْحَذَرُ فِي أَرْبَعَةٍ أَخْذُهُ بِالْحَسَنِ لِيُقْتَدَى بِهِ وَ تَرْكُهُ الْقَبِيحَ لِيُنْتَهَى عَنْهُ وَ اجْتِهَادُهُ فِيمَا أَصْلَحَ أُمَّتَهُ وَ الْقِيَامُ فِيمَا جَمَعَ لَهُمْ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»[۱].

آن اسوه تمام و کمال چنین بود، سکوتش پربار و ثمره تفکرش هدایت و اصلاح بود. نه تنها خود این گونه بود، بلکه مردم را نیز دعوت به تفکر و توصیه به تدبر می‌کرد. از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: مردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد: ای رسول خدا (ص)، مرا نصیحت کن و به من اندرزی ده! حضرت فرمود: اگر نصیحت کنم، عمل می‌کنی؟ مرد گفت: آری، ای رسول خدا. دوباره پیامبر فرمود: اگر نصیحت کنم، عمل می‌کنی؟ مرد پاسخ داد: آری؛ و باز پیامبر سخن خویش را تکرار کرد و مرد نیز پاسخ مثبت داد. بدین ترتیب حضرت سه بار سخن خود را تکرار کرد و مرد نیز اعلام آمادگی کرد. (چرا؟ گویا پیامبر می‌خواست در آن مرد دقت و توجه کافی درباره آنچه می‌خواست بگوید ایجاد کند و به وی بفهماند که آنچه می‌خواهد بگوید بسیار مهم است و نصیحتی با ارزش است.) پس پیامبر در ادامه فرمود: «فَإِنِّي أُوصِيكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُ رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْهُ»[۲].[۳]

خاموشی

سکوت و خاموشی از فضیلت‌های اخلاقی و حتی از عبادت‌های باارزش به شمار می‌آید. البته منظور از سکوت، خودداری کردن از سخنان بیهوده و هر سخنی است که امکان فتنه انگیزی در آن وجود دارد. اساسا اگر آدمی ساکت باشد تا از او تقاضای سخن گفتن کنند، بسیار پسندیده‌تر از آن است که سخن بگوید و دیگران از او بخواهند که ساکت شود. آنانی که می‌پندارند سکوت و خاموشی نوعی نقص است، سخت در اشتباهند.

زبان، ابزاری است که بیش از دیگر اعضا، انسان‌ها را به گناه می‌آلاید و گرفتاری‌هایی برایشان ایجاد می‌کند. چه بسیار گفته‌ها که برای انسان پشیمانی به بار می‌آورد و انسان آرزو می‌کند که‌ای کاش آن را نگفته بودم. اگر زبان در اختیار آدمی باشد و سخنان ضروری و سنجیده بگوید، از بسیاری پیامدهای منفی پرگویی در امان خواهد بود. پیامبر ختمی مرتبت (ص) می‌فرماید: «عَلَيْكَ بِطُولِ الصَّمْتِ فَإِنَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّيْطَانِ وَ عَوْنٌ لَكَ عَلَى أَمْرِ دِينِكَ‌»[۴]. بر تو باد به خاموشی بسیار که شیطان را طرد می‌کند و در کار دینت، یاور توست[۵].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. «سکوت رسول خدا (ص) بر چهار چیز بود: بردباری، دوراندیشی، اندازه نگاهداری و تفکر. سکوتش در اندازه نگاهداری از آن رو بود که همه مردم را به یک چشم ببیند و به سخنان همه به یک نحو گوش دهد؛ اما سکوتش در تفکر آن بود که در چیزهای باقی و فانی فکر می‌کرد؛ و بردباری و شکیبایی برای او با هم جمع شده بود، به همین سبب هیچ چیز او را به خشم نمی‌آورد و برنمی‌انگیخت؛ و دوراندیشی برای او در چهار چیز فراهم آمده بود: کارهای نیک انجام می‌داد تا دیگران به او اقتدا کنند، از کارهای زشت دوری می‌کرد تا مردم از آن بپرهیزند، در انتخاب رأی صحیح برای اصلاح کارهای امت جدیت و تلاش می‌کرد و به آنچه خیر دنیا و آخرت در آن بود قیام می‌کرد». عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۱۹؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۳.
  2. «من تو را سفارش و نصیحت می‌کنم به اینکه هرگاه تصمیم گرفتی کاری انجام دهی، در عاقبت آن کار بیندیشی، پس اگر عاقبت آن رشد بود [و کاری درست و صحیح بود] انجامش دهی و اگر عاقبت آن گمراهی و تباهی بود، از آن دست بکشی و رهایش کنی». الکافی، ج۸، ص۱۴۹.
  3. اسحاقی، سید حسین، مروارید نبوت ص ۲۷.
  4. بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۷۹.
  5. حسینی‌نیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۶۳.