شقاق در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

غلبه دشمنی و اختلاف[۱]، مخالفت ‌کردن[۲]، ستیزه‌جویی و ناسازگاری[۳]. اصل آن "شقَّ" به معنای شکافتگی در چیزی[۴] و ترکیدگی.

﴿وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى[۵].

تشکیل جبهه مخالف و مخالفت‌ کردن با هر آیه قرآنی یا عمل پیامبر (ص) از سیاست‌های مشرکان و کفار مکّه بود. شقاق به مفهوم مخالفت کامل در هر امری، گرچه عقلی و بدیهی باشد و مخالف به‌روشنی دریافته باشد که آنچه با آن مخالفت می‌کند، حق و درست است: ﴿بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى[۶]..

در فرهنگ سیاسی موضع‌گیری در مقابل نظریات و رفتار دیگران و نیز ایجاد مانع در مقابل انجام هر عملی را اپوزیسیون آن عمل می‌خوانند. امروزه به جبهه مخالفان هر دولتی در خارج از کشور و همچنین اقلیت‌های مخالف در مجالس ملّی اپوزیسیون می‌گویند[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۸۳.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۵۹.
  3. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۶۷.
  4. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷۰.
  5. «با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند» سوره محمد، آیه ۳۲.
  6. «پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد» سوره محمد، آیه ۳۲.
  7. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۹۸.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۶۷-۳۶۸.