شیعیان، وکیل و نماینده امام را چگونه می‌شناختند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
شیعیان، وکیل و نماینده امام را چگونه می‌شناختند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری
مدخل اصلینیابت خاصه (سفیران امام مهدی)
تعداد پاسخ۱ پاسخ

شیعیان، وکیل و نماینده امام را چگونه می‌شناختند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

رحیم لطیفی

حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی، در کتاب «پرسمان نیابت» در این‌باره گفته است:

«همان طوری که در شرایط غیر عادی نمایندگان و وکلاء به معرفی و تبلیغ از امام راستین می‌پرداختند، در مواردی که لازم بود امامان نیز به معرفی چهره وکلاء می‌پرداختند. امامان بعد از گزینش افراد مناسب با بهره‌گیری از راه‌های گوناگون، وکیل خود را به شیعیان معرفی می‌کرد، گاهی در میان کسانی که خواستار تعیین و معرفی نماینده از جانب امام بودند، با نام بردن از شخص خاص او را معرفی می‌فرمود، مثلاً هنگامی که ابوالخطاب به انحراف گرایید شیعیان کوفه نزد امام صادق (ع) آمدند و خواستار نماینده و راهنمایی راستین شدند که امام (ع) این‌گونه به معرفی مفضل پرداخت: "قَدْ أَقَمْتُ عَلَيْكُمُ الْمُفَضَّلَ اسْمَعُوا مِنْهُ وَ اقْبَلُوا عَنْهُ فَإِنَّهُ لَا يَقُولُ عَلَى اللَّه‏ وَ عَلَيَّ إِلَّا الْحَقَّ"[۱].

امام عسکری (ع) در انجمن شیعیان یمن این‌گونه به معرفی وکیل ناحیه می‌پردازد: آگاه باشید که عثمان بن سعید عمری وکیل من و پسرش محمد، وکیل پسرم مهدی شما است[۲].

بار دیگر امام (ع) در جمع چهل نفری که همه از سران شیعه بودند فرمود: "فَاقْبَلُوا مِنْ عُثْمَانَ مَا يَقُولُهُ... فَهُوَ خَلِيفَةُ إِمَامِكُمْ وَ الْأَمْرُ إِلَيْهِ"[۳]. یکی دیگر از راه‌های شناخت نمایندگان معرفی آنها توسط نواب و وکلای پذیرفته شده بود، مثلاً سفیر دوم پس از چهل‌وچند سال نیابت در پایان عمرش به جعفر بن احمد بن متیل قمی[۴] می‌گوید: من به آن مأمور شده‌ام که ابوالقاسم حسین بن روح را جانشین خود گردانم[۵].

سفیر سوم نیز با وصیت، علی بن محمد سمری را به عنوان چهارمین نایب خاص معرفی کرد[۶]. راه دیگر، تأیید و پیروی اشخاص سرشناس یک حوزه و ناحیه از کسی که مدعی نمایندگی بود می‌باشد به عنوان نمونه می‌توان از حمران بن اعین که شیخ طوسی او را در فهرست وکلاء آورده نام برد، وی از بزرگ‌ترین مشایخ شیعه و از حاملان قرآن بوده است[۷]. عبدالرحمن بن حجاج بجلی نیز از اشخاص معروف شیعی بود که منزل وی محل اجتماع بزرگان شیعه بوده است و مورد قبول و وثوق رجال شیعه بوده است[۸].

بروز و انجام کارهای فوق العاده نیز یکی از راه‌های شناخت بود که به اذن خداوند و امام (ع) نمایندگان راستین مدد می‌شدند[۹]. مشروح آن در پاسخ از پرسش کرامات نواب مذکور است[۱۰].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. طوسی، اختیار معرفة‌الرجال، ص ۶۲۰، ح۵۹۲.
  2. طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۶، ح۳۱۷ سفراء الممدوحون؛ صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۳۳۲.
  3. طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۷، ح۳۱۹.
  4. او همان کسی است که بزرگان شیعه شکی نداشتند که اگر محمد بن عثمان عمری نایب خاص نمی شد او یا پدرش نایب خاص می‌بود چون ملازمت همیشگی با سفیر دوم داشت با وجود این وقتی حسین بن روح نایب انتخاب شد تسلیم و درکنار او بود (معجم رجال خوئی، ج۸،۵) خودش نقل می‌کند هنگام جان دادن به بالین سفیر دوم بودم و حسین بن روح پائین پای او بود محمد بن عثمان گفت مأمور شده‌ام که ابن روح را نایب انتخاب کنم من فورا جای خود را با او عوض کردم (سید محمد ابطحی، تهذیب المقال، ۳۹۳،۲).
  5. "أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَتِّيلٍ عَنْ عَمِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَتِّيلٍ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ السَّمَّانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ الْوَفَاةُ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ رَأْسِهِ أُسَائِلُهُ وَ أُحَدِّثُهُ وَ أَبُو الْقَاسِمِ الْحُسَيْنُ بْنُ رُوحٍ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ ثُمَّ قَالَ لِي قَدْ أُمِرْتُ أَنْ أُوصِيَ إِلَى أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ قَالَ فَقُمْتُ مِنْ عِنْدِ رَأْسِهِ وَ أَخَذْتُ بِيَدِ أَبِي الْقَاسِمِ وَ أَجْلَسْتُهُ فِي مَكَانِي وَ تَحَوَّلْتُ عِنْدَ رِجْلَيْهِ" (شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۵۰۳، باب ۴۵، ذکر التوقیعات، ح۳۳.
  6. طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۴، ح۳۶۳.
  7. مامقانی، تنقیح‌المقال، ۳۳۵۱،۱.
  8. جباری، سازمان وکالت، ص ۴۹۱.
  9. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۵۱۹.
  10. لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۱۲۶-۱۲۸.