صفات سلبی امام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در قرآن کریم، پاره‌ای صفات ناپسند از پیامبران (ع) نفی شده است که برخی آیات، بر آن تصریح دارند و از بعضی دیگر برداشت می‌شود.

پیراستگی از امراض روحی و قلبی

وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ * إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ[۱]؛ مفسران از قلب سلیم، تفسیرهایی متعدد بیان کرده‌اند که هر کدام به یکی از ابعاد آن اشاره می‌کند:

  1. قلبی که پاک از شرک[۲] و کفر[۳] باشد؛
  2. قلبی که خالص از معاصی، فساد[۴]، کینه و دشمنی با بندگان خدا[۵] بوده باشد؛
  3. قلبی که از حُبّ دنیا تهی باشد[۶] که حُبّ دنیا سرچشمه همه خطاها است؛ ح. قلبی که جز خدای مهربان در آن نباشد[۷].

اما با توجه به اطلاق آیه، شامل همه موارد فوق می‌شود[۸].

پیراستگی از شرک

وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ[۹] و آیات دیگر. خلفای الهی هیچ شرکی به خدای متعال نداشتند و از همه مراتب و مراحل آن مبرّی بودند[۱۰].

پیراستگی از ظلم

قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۱]. انبیا (ع) از هر ظلمی مبرّا بودند و ظلم در آیه شریفه مطلق بوده و شامل انواع آن می‌شود، پس باید برای داشتن منصب امامت الهی از هر نوعی ظلمی پاک باشند[۱۲].

تنزّه از گمراهی

قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۳]؛ حضرت نوح (ع) در جواب نسبت ناروای ضلالت قومش به او، می‌فرماید: ای قوم من! در من گمراهی نیست ولی فرستاده پروردگار عالمیان هستم.

انبیا (ع) دارای هدف عالی و حق بوده که همان بندگی و قرب الهی است و دیگران را از اهداف باطل و پوچگرایی نهی کرده و به سوی هدفی عالی ترغیب و هدایت می‌کردند[۱۴].

تبعیت نکردن از هوای نفس خود و دیگران

وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[۱۵]. آیات قرآن هرگونه هواپرستی و نیز تبعیت و جهت‌گیری از هوای نفس دیگران را از انبیا و اوصیا (ع) نفی می‌کنند[۱۶].

پرهیز از زورگویی، عصیانگری و شقاوت

وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا[۱۷]؛ حضرت یحیی (ع) به والدینش نیکوکار بود و جبّار و عصیانگر نبود؛ وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۸]؛ حضرت عیسی (ع) می‌گوید: خدای سبحان مرا سفارش کرده که به مادرم نیکوکار باشم و مرا جبّار و نافرمان نگردانیده است.

شقاوت در آیات، درباره حالات پیامبران (ع) به دو صورت بیان شده است، یکی شقاوت در دعا یعنی احساس سختی و مشقت در دعا کردن استقَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا[۱۹]؛ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا[۲۰] و قسم دیگر مطلق به مفهوم احساس سختی و مشقت در امور معنوی در دنیا و آخرت است. آیه مذکور، قِسم دوم را بیان، و داشتن آن حالت را از خلفای الهی (ع) نفی می‌کند[۲۱].

منابع

پانویس

  1. «و از پیروان وی ابراهیم بود * که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد» سوره صافات، آیه ۸۳-۸۴.
  2. کشف الاسرار، ج۷، ص۱۲۰.
  3. من وحی القرآن، ج۱۷، ص۱۲۹.
  4. التبیان، ج۸، ص۳۴.
  5. من وحی القرآن، ۱۷، ص۱۲۹.
  6. ارشاد الاذهان، ص۳۷۶.
  7. تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۲۳ و نورالثقلین، ج۴، ص۵۷، ح۴۷.
  8. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۲۹-۱۳۰.
  9. «و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.
  10. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۳۰-۱۳۱.
  11. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  12. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۳۱-۱۳۲.
  13. «گفت: ای قوم من! در من هیچ گمراهی نیست بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم» سوره اعراف، آیه ۶۱.
  14. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۳۲.
  15. «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  16. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۳۳.
  17. «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.
  18. «و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۲.
  19. «گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو رنجور نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۴.
  20. «و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸.
  21. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۱۳۳-۱۳۴.