طرد در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

راندن، طرد کردن[۱]، پراکندن و دور کردن از روی تحقیر و استخفاف[۲]. اصل آن به معنای اِبعاد و دور کردن[۳]، دفع به جای دور[۴].

﴿وَيَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ[۵].

طرد کردن و دور کردن مؤمنان از جامعه و مردم حرام است و در قرآن از آن نهی شده است: ﴿وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا[۶] و از موارد سدّ راه خداست[۷].

طرد اجتماعی در فرهنگ سیاسی به معنای قطع رابطه اجتماعی با محکومان یا افراد منفور است و همچنین به معنای ازخودراندن یا کنارگذاشتن بعضی افراد در ارتباط با زندگی اجتماعی آمده است[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۲.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۱۷.
  3. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۵۵.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۶۶.
  5. «و ای قوم من! اگر آنان را از خود برانم چه کسی مرا در برابر خداوند یاری می‌رساند پس آیا پند نمی‌پذیرید؟» سوره هود، آیه ۳۰.
  6. «پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست و من کسانی را که ایمان آورده‌اند» سوره هود، آیه ۲۹.
  7. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۶۶.
  8. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۰۲.
  9. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۱.