عبدالمطلب در نهج البلاغه
مقدمه
ابوالحارث شَیبة الحمد، عبدالمطلب بن هاشم، ملقب به فیاض، از بزرگان قریش و سروران و مهتران عرب در عصر جاهلیت، در مدینه از مادری به نام سَلمی متولد شد. هاشم، پدر او پیش از تولد وی در شام درگذشت و و سالهای اولیه زندگی خود را میان بستگان مادری خود در مدینه سپری کرد. پس از چندی عمویش مطلب او را رهسپار مکه کرد. بدین جهت نام او را عبدالمطلب نهادند. پس از درگذشت مطلب، عبدالمطلب به سیادت و مهتری قریش رسید و فضایل نیکش بر همگان آشکار شد. عبدالمطلب همچون نیاکانش، بر آیین خداپرستی بود و هرگز فکر و اندیشهاش با افکار جاهلی در نیامیخت.
قوانینی که او در دوره جاهلیت وضع کرد، پس از اسلام هم به اعتبار پیشین باقیماند. آن قوانین عبارت بودند از: حرمت ازدواج با زنان پدران؛ چنانچه گنجی یافت شود، خمس آن را باید جدا کرد و صدقه داد؛ وی دیه قتل را صد شتر و تعداد طواف دور خانه را هفت طوف قرار داد. او میگسار نبود و دختران را زنده به گور نمیکرد. هنگامی که سپاه ابرهه برای ویرانساختن خانه خدا بهسوی مکه به راه افتادند، او به تنهایی در مکه باقی ماند و به نیایش و راز و نیاز با خدا پرداخت.
عبدالمطلب میدانست که از نسل او پیامبر آخرالزمان مبعوث خواهد شد و خود آرزوی دیدار و ایمان به او میکرد و فرزندانش را به ایمان آوردن به او فرامیخواند. او پیامبر اکرم (ص) را بسیار دوست میداشت و به او محبت میکرد. پیامبر را بر زانوان خود مینشاند و میبوسید. امام علی (ع) در فرازهایی از نهج البلاغه در احتجاج با معاویه بر افضلیت خاندان خویش از جمله عبدالمطلب، نیای خویش بر نیای معاویه سخن رانده است.
پیامبر اکرم (ص) هشت ساله بود که عبدالمطلب بدرود حیات گفت و در منطقه حجون از مناطق حجاز دفن شد. او قیمومیت پیامبر را به ابوطالب، پدر گرامی امام علی (ع) سپرد[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۴۲-۵۴۳.