عفت در قرآن
معناشناسی
یکی از اوصاف اخلاقی مردان و زنان، عفت و پاکدامنی است. عفت نوعی خویشتن داری و تربیت نفس و آموزش نسبت به گناه جنسی برای زنان و مردان و رعایت پرهیز از امور زشت و پست و یا ناپسند است. چنانکه در لغت آمده: العِفَّةُ: حصول حالتی برای نفس که امتناع از غلبه شهوت بر خود میکند[۱]. در مقاییس اللغه آمده: عفّ: کفّ و باز داشتن نفس از هر عمل قبیح است. یا به تعبیر دیگر: کفِّ نفس از تمامی کارهای ناسزاوار است که هم شامل مرد و هم زنان میشود. در لسان العرب نیز آمده: العفّة: کفّ از چیزهایی که حلال نیست و زیبا و ناپسند و خواستههای پست است. مّا لا یحلّ و لا یَجمَلُ و الأطماع الدنیّة و در حدیث نبوی است: «مَنْ يَسْتَعْفِفْ يُعِفَّهُ اللَّهُ»، هرکسی خویشتنداری کند، خدا هم برایش پردهپوشی میکند و استعفاف: هم طلب عفاف، و کفّ از حرام و سؤال و گدایی از مردم است[۲].
بنابراین، عفت حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است، چنانکه تقوی حفظ نفس از محرّمات و آنچه موجب خلاف و عصیان است.
عفت در قرآن
این مسئله در قرآن به صورت عام در چند جا به کار رفته است، مثل استعفاف زنان مسن از لباسهای برهنه و شوخ: ﴿وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ﴾[۳]. درباره عفت ورزیدن نسبت به فقر خود نیز این کلمه به کار رفته است: ﴿لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ﴾[۴]. چنانکه برای کسی که اموال یتیمان را در اختیار دارد و توانگر است، دستور رسیده که باید [از گرفتنِ اجرت سرپرستی] خودداری ورزد و هر کس تهیدست است، باید مطابق عرف [از آن] بخورد و استعفاف را لازم میشمارد و این کلمه عفت کاربرد عام نسبت به استفاده از اموال دیگران دارد: ﴿وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ﴾[۵]. باز در موضوع جنسی عفت کاربرد دارد: و میگوید، کسانی که وسیله زناشویی نمییابند، باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بینیاز گرداند: ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾[۶] از اینرو، وقتی سخن از عفت درباره پیامبر مطرح میشود، جنبههای مختلف این کلمه به ویژه در امور زنان هم خودش و هم همسرانش مراد است، هر چند که این لفظ به کار نرفته باشد.
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾[۷].
- ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۸].
- ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾[۹].
- ﴿لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا﴾[۱۰].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- وجوب عفت بر همسران و دختران پیامبر با رعایت کردن حجاب: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ... يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾؛
- اتهام بیعفتی به همسران پیامبر، از سوی منافقان: ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ﴾؛
- از سوی دیگر به همسران پیامبر، خطاب میکند که شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید، اگر سَرِ پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید.
- عفت به خرج دادن پیامبر در ازدواجهای بعدی: زیرا میفرماید: از این پس، دیگر [گرفتنِ] زنان و نیز اینکه به جای آنان، زنان دیگری بگیری بر تو حلال نیست، هر چند زیبایی آنها برای تو مورد پسند افتد و خدا همواره بر هر چیزی مراقب است. این تذکر از جهتی میتواند نوعی هشدار و تربیت نسبت به پیامبر در برابر خواهشهای نفسانی باشد، زیرا میگوید: ﴿وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ﴾ اما از جهتی محدود کردن ازدواج و پاسخ صریح و منفی نسبت به توقع دیگران باشد[۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ مفردات فی غریب القرآن، ص۵۷۳.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۱۸۰.
- ↑ «و بر زنان از کار افتادهای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بیآنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است» سوره نور، آیه ۶۰.
- ↑ «(این بخششها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتادهاند (و برای کسب و کار) سفر نمیتوانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
- ↑ «و هر کس از شما که توانگر باشد (در برداشت مزد سرپرستی) خویشتنداری کند» سوره نساء، آیه ۶.
- ↑ «و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد» سوره نور، آیه ۳۳.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیکتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
- ↑ «کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دستهای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.
- ↑ «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.
- ↑ «پس از این (زنانی که برشمردیم) زنان (دیگر) و (نیز) اینکه همسرانی (تازه) را جایگزین آنان کنی بر تو حلال نیست هر چند زیبایی (خوی) آنان تو را خوش آید؛ مگر آنکه کنیزت باشند و خداوند مراقب هر چیزی است» سوره احزاب، آیه ۵۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۵۷.