علم ذاتی در قرآن
علم ذاتی دو معنا دارد یکی ذاتی به معنای استقلالی بدان معنا که تصور شود علم امام مستقل و غیروابسته به خداوند است، این معنا با توجه به معارف توحیدی و اسلامی باطل است و تنها علم خداوند ذاتی است. معنای دوم، ذاتی به معنای غیر استقلالی است، یعنی اگر چه علم امام غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است، اما خداوند، هرگاه امامی را میآفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار میدهد لذا علم امام ذاتی یعنی فطری است.
ذاتی یا الهی بودن
منظور از ذاتی بودن علوم برگزیدگان خداوند در برابر الهی دانستن آنها، این تصور است که آنان دانشهای خود را نه از عطای الهی که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این علوم هیچ ارتباطی با خداوند ندارند و آنان در کسب این علوم مستقلاند.
کسی که اندک آشنایی با معارف قرآن دارد، در این امر تردید نمیکند که اساسیترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است و بنا بر آن، همه توانها، کمالات و آنچه در جهان ظهور یافته، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها میتوان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست؛ اما علوم و کمالاتی که در پیامبران و امامان و دیگر مخلوقات دیده میشود، از خداوند متعال، و مشروط به اذن و اراده اوست: ﴿إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا﴾[۱]. همه مخلوقات، بندگان خداوند متعالاند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۲].
در برخی آیات قرآن به صراحت بر وابستگی علمی برگزیدگان خداوند تأکید شده است: خداوند در آیهای درباره برگزیدگان خود میفرماید: ﴿لَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ﴾[۳]. این آیه کریمه به روشنی نشان میدهد علمی که به انسانها و برگزیدگان خداوند میرسد، به اذن و خواست الهی است و اگر خداوند نخواهد، دانشی نخواهند داشت.
در آیهای دیگر، خداوند به صراحت به رسول اعظم (ص) بیان میکند که علوم ایشان کاملا وابسته به خداوند است و اگر او نخواهد، وحی ای بر آن حضرت نازل نخواهد شد: ﴿وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا﴾[۴].
در آیهای دیگر، به پیامبر (ص) میفرماید: «بگو: به شما نمیگویم گنجینههای خداوند نزد من است؛ غیب نیز نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام. جز آنچه را که به من وحی میشود، پیروی نمیکنم»[۵]. در این آیه کریمه نیز وابستگی علمی رسول خدا (ص) به وحی الهی کاملا مشهود است. این گونه وابستگی، به روشنی نشان میدهد که علوم پیامبر (ص) ذاتی نیست و آن حضرت این علوم را از خداوند دریافت کرده است.
در آیهای دیگر، خطاب به رسول خدا (ص) آمده است: «بگو: (من) نوآمدی از فرستادگان (خدا) نیستم و نمیدانم که با من و با شما چه خواهد شد، جز آنچه به من وحی میشود، پیروی نمیکنم. من جز هشدار گری روشنگر نیستم»[۶]. این آیه کریمه نیز مانند آیه پیشین، علم ذاتی به غیب و آینده را از پیامبر اکرم (ص) نفی میکند.
در آیهای، درباره منشأ الهی علوم قرآنی آمده است: ﴿وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ﴾[۷]. این گونه آیات نیز تأکید دارند که سرچشمه علوم پیامبر (ص) خداوند است.
در آیاتی تأکید شده است که قرآن سخنان بشری نیست و بشر توان آوردن آن را ندارد. قرآن از مخالفان خود خواسته است که اگر در الهی بودن آن شک دارند، دست کم سورهای مانند سورههای آن بیاورند[۸] و خود پیش بینی کرده است که اگر جن و انس دست به دست هم دهند، توان این کار را ندارند[۹]. این آیات نیز نشان میدهند که پیامبر (ص) هم از آن روی که بشر است، توان آوردن قرآن را ندارد. در آیاتی به این نکته توجه داده شده که این سخنان را کسی آورده است که شما او را از پیش میشناختید و معارفی که آورده، با سخنان او پیش از بعثت، شباهتی ندارد: ﴿قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۰].
بنابراین بیتردید علوم ویژه پیامبران ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای خداوند متعال بوده است و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در این حکم با پیامبران شریکاند[۱۱].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.
- ↑ «و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۹.
- ↑ «و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ «و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم آنگاه تو در برابر ما برای خود در آن باره نگهبانی نخواهی یافت» سوره اسراء، آیه ۸۶.
- ↑ ﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ﴾ «بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟» سوره انعام، آیه ۵۰؛ همچنین ر. ک: هود، ۳۱.
- ↑ ﴿قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾ «بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم» سوره احقاف، آیه ۹.
- ↑ «و بیگمان قرآن را از نزد فرزانهای دانا به تو میآموزند» سوره نمل، آیه ۶.
- ↑ ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾ «و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.
- ↑ ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا﴾ «بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸؛ همچنین ر.ک: بقره، ۲۹.
- ↑ «بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۱۱۸.