عیسی بن موسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مهدی عباسی مانند پدر خود گرفتار مشکل جانشینی بود: در زمان خلافت منصور، عیسی بن موسی به ولی‌عهدی مهدی تعیین شده بود، اما چون مهدی به خلافت رسید، بر آن شد که عیسی را از ولی‌عهدی خلع کند و فرزند بزرگش، موسی معروف به الهادی، را به جای وی بگمارد، ولی عیسی بدین کار رضایت نمی‌داد؛ لذا مهدی مدتی وی را ارعاب و تهدید کرد[۱] و سرانجام ولی‌عهدی را به ده میلیون درهم از وی خرید[۲] و چندی بعد، برای فرزند دیگرش، هارون، به عنوان ولی‌عهد دوم بیعت گرفت.[۳].

خلع عیسی بن موسی از ولایتعهدی

ابوالعباس سفاح، منصور و عیسی بن موسی را به ترتیب به جانشینی خود برگزیده بود؛ چون منصور به خلافت رسید در صدد برآمد که عیسی را از ولی‌عهدی خویش خلع و فرزندش مهدی را به جای وی منصوب نماید؛ اما عیسی بدین کار راضی نمی‌شد و منصور همچنان اصرار می‌ورزید و برای پیشبرد هدف خویش به هر وسیله‌ای دست می‌یازید: در میان جمع وی را سرزنش می‌کرد و دستور می‌داد خاک بر سرش بریزند و یک بار مسمومش کردند، تا آنکه روزی عیسی و فرزندش را احضار کرد و فرمان داد که فرزند را در حضور پدر خفه کنند، چون مأمورین شروع به کار کردند عیسی تسلیم شد[۴] و منصور، مهدی را به جانشینی خویش برگزید و برای وی از بزرگان و سپاهیان بیعت گرفت[۵].[۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الکامل، ج۶، ص۴۵-۴۶.
  2. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۹۵.
  3. خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۴۵.
  4. تاریخ اسلام، ص۲۱۲.
  5. قس: تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۹-۳۸۰.
  6. خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۳۹.