ماهیت روح چیست؟ (پرسش)
ماهیت روح چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | روح |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
ماهیت روح چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در اینباره گفته است:
«در آیهای که در آن درباره ماهیت روح سؤال شده، به صراحت روح به امر پروردگار نسبت داده شده است: ﴿قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي﴾[۱]. در برخی آیات دیگر نیز از روح با این توصیف یاد شده است[۲]. به نظر میرسد این آیات به جنس روح نظر دارند و بیانگر ماهیت مشترک ارواحاند[۳]؛ چنان که به نظر میرسد مراد از «امر» در این آیات، همان «امر تکوینی» باشد. خداوند متعال در آیهای، امور تکوینی خود را چنین معرفی میکند: «امر او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: موجود باش! آن نیز بیدرنگ موجود میشود»[۴]. این ویژگی، مربوط به عالم ملکوت است، نه عالم ماده که در آن تدریج وجود دارد. از این رو، چنین تعابیری نشان میدهند که ماهیت روح از عالم ملکوت است[۵]. بنابراین روح (به منزله یک جنس یا نوع)، موجودی ملکوتی است که تعبیر «از عالم امر بودن»، بدان اشاره دارد.
واقعیت این است که دانش ما درباره این ارواح بسیار اندک است. در نقلی آمده است که ابن عباس از سخن گفتن درباره روح خودداری میکرد[۶]. دلیل او این جمله قرآن کریم بود که دانش بشر را درباره روح بسیار اندک معرفی میکند: ﴿قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۷][۸]. مجاهد نیز - که یکی از تابعین است - علم به روح را از علومی شمرده که خداوند آن را از دیگران پنهان ساخته است[۹].
از ظاهر آیات یادشده، این گونه به دست میآید که روح مصداق واحدی ندارد. دیدگاههای صحابه و مفسران نخستین در این زمینه نیز بسیار متفاوت است که نشان میدهد این جزئیات برای آنان نیز مبهم بوده است. در نقلی منسوب به ابن عباس آمده است: روح، یکی از مخلوقات خداوند است که مصادیق متعددی دارد. در این نقل آمده است که هر ملکی که از آسمان نازل میشود، با او روحی همراه است و به آیه ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا﴾[۱۰]، استشهاد شده است[۱۱].
در نقلی دیگر گزارش دادهاند که ابن عباس روح را از فرشتگان میدانسته است[۱۲]. طبق برخی از این نقلها، روح فرشتهای است که خداوند مخلوقی بزرگتر از آن نیافریده است[۱۳]. مجاهد و برخی دیگر از مفسران نخستین روح را نامی برای فرشتگانی دانستهاند که مراقب دیگر فرشتگاناند و فرشتگان آنان را نمیبینند[۱۴]. چنان که انسانها فرشتگان را نمیبینند. در نقلی، این قول از طریق ابن عباس به رسول خدا (ص) نسبت داده شده است[۱۵]. در مقابل - چنان که نقل شد در روایتی از امیر المؤمنین (ع) روح (یا برخی از مصادیق آن) مستقل از فرشتگان معرفی شده است[۱۶]. مطابق نقلی، عکرمه هم - که از تابعین است -روح را مخلوقی بزرگتر از فرشتگان تفسیر کرده که تعداد افراد آن زیاد است و هر ملکی که نازل میشود، روحی او را همراهی میکند[۱۷]. در روایتی، از جناب سلمان نقل شده است که روح ده جزء دارد که فرشتگان یک جزء آن و روح نه جزء دیگر است. به نظر میرسد این روایت به تعداد فرشتگان در برابر تعداد ارواح اشاره دارد. بنا بر این تبیین، سلمان تعداد ارواح را بسی بیشتر از تعداد فرشتگان میدانست[۱۸].
چنان که ظاهر برخی آیات و خبرهای اصحاب نشان میدهد، تعدادی از مصادیق روح، مانند روح الامین یا روحی که بر حضرت مریم (ع) تمثل کرد، بز حضرت جبرئیل (ع) قابل تطبیق است؛ اما مصادیق دیگری از روح، مانند روحی که در هر انسان وجود دارد یا حضرت عیسی (ع) که روح الله نامیده شده[۱۹]، غیر از حضرت جبرئیل (ع) است. ظاهر آیه ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا﴾، نیز میتواند مؤید تعدد ارواح باشد؛ زیرا از روح به صورت نکره یاد شده است. همچنین برخی آیات که از همراهی فرشتگان و روح سخن میگویند، ظهور در تمایز این دو دارند[۲۰]»[۲۱]
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ ﴿يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ﴾ «فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید» سوره نحل، آیه ۲؛ حتی در برخی آیاتی که روح بدون «ال» آمده است و به نظر میرسد ناظر به مصادیق دیگری باشد، باز قید «من امرنا» آمده است: شوری، ۵۲: ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا﴾ «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۹۵؛ محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۷، ص۳۱۵؛ سیدمحمدحسین حسینی همدانی، انوار درخشان، ج۱۰، ص۱۴۳؛ محمد ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ج۳، ص۳۸۶.
- ↑ ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ ر.ک: سید عبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۸۷؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۹۷؛ محمد ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ج۳، ص۳۸۶؛ سیدمحمدحسین حسینی همدانی، انوار درخشان، ج۱۰، ص۱۴۵؛ محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۷، ص۳۱۸؛ سید محمد حسین فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ج۱۴، ص۲۲۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۳۹۳.
- ↑ ر.ک: اسماعیل بن عمر بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۸ ص۳۱۳.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ ر.ک: جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ ر.ک: جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ «روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.
- ↑ ر.ک: جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ ر.ک: اسماعیل بن عمر بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۵، ص۱۰۶؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ ر.ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۵؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۰۲؛ احمد بن ابراهیم ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۱۱۹؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنشور فی تفسیر المأثور، ج۶، ص۳۰۹.
- ↑ ر.ک: عبدالرحمن بن محمد ثعالبی، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۸۲.
- ↑ ر.ک: عبدالرحمن بن محمد ثعالبی، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۴۵.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۸۴؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۴؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۸۳.
- ↑ ر.ک: جلال الدین سیوطی، الدر المشور فی تفسیر المأثور، ج۶، ص۳۰۹.
- ↑ ر.ک: حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۵۸.
- ↑ ﴿إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ﴾ «جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست» سوره نساء، آیه ۱۷۱؛ همچنین ر.ک: حجر، ۲۹ و ص، ۷۲.
- ↑ .﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾ «فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند» سوره قدر، آیه ۴؛ ﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾ «فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا میروند» سوره معارج، آیه ۴؛ ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا﴾ «روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۵۵.