محاسبه در اخلاق اسلامی
مقدمه
پس از مراقبت در طول روز، وقت محاسبه فرا میرسد. انسان همانگونه که صبحگاهان نیازمند فرصتی است تا راستی و درستکاری را به خویش سفارش کند، شامگاهان نیز مجال میخواهد که کارهای روزانهاش را حسابرسی کند، تا اگر در طول روز شرط بندگی به جا آورده و از حدود جان خویش مراقبت کرده، خدا را شکد کنند و اگر دچار سستی و قصور شده و شیطان به جان او دستاندازی کرده، گناهی مرتکب شده، واجبی را ترک کرده یا در حین عمل از تکلیفی کاسته است با توبه و استغفار آن را جبران کند. رسول خدا میفرماید: "بر انسان عاقلی که اختیار خود را دارد و تحت سلطه دیگری نیست، لام است اوقات خویش را تقسیم کند. بخشی را به مناجات با پروردگار اختصاص دهد، در بخش دیگر نفس خود را حسابرسی کند"[۱].
محاسبه نفس، سنت پیشوایان دین است. امام کاظم (ع) فرمود: "از ما نیست کسی که هر روز خود را محاسبه نکند تا اگر عملی نیک انجام داده، از خدا زیادت بخواهد و اگر عملی بد مرتکب شده، طلب بخشش کرده، توبه نماید"[۲].
فایده این محاسبه این است که انسان از کمبودها و زیانهای خود باخبر میشود و در دنیا به فایده این محاسبه این است که انسان از کمبودها و زیانهای خود باخبر میشود و در دنیا به جبران آنها میپردازد تا حساب روز قیامت بر او آسان شود. این نتیجه در صورتی به دست میآید که در حسابرسی نفس، دقیق و هوشیار باشیم؛ چون نفس سخت مکار است، اندکی مسامحه کافی است که او بتواند حقایق را برعکس نشان دهد، بر باطل لباس حق بپوشد و حق را باطل جلوه دهد و تمامی زحمتها و تلاشها را به هدر دهد. امام صادق (ع) فرمود: "نفس خود را حسابرسی کنید، پیش از آنکه به خاطر آن شما را حسابرسی کنند، زیرا قیامت پنجاه ایستگاه دارد که هر یک هزار سال طول میکشد"[۳].
بنابراین باید درباره هر سخنی که در طول روز گفته شده، از نفس جواب صحیح خواست، سپس درباره نگاهها، خطورات ذهنی و افکار پرسید. یا از نشست و برخاست و خورد و خوابش و حتی از سکوتش سؤال کرد که چرا سکوت کرده و از سکونش که چرا حرکتی نکرده، مهرورزیهاو و کینهتوزیها، دادودهش و منع وبخل، خرید و فروش و هر معامله که در طول روز انجام گرفته، همه را باید حسابرسی کرد. تا معلوم شود در هر باب چه مقدار از وظیفه خویش را به جا آورده و چه مقدار بر عهده او باقی است. وقتی حساب پایان گرفت باید آنچه را به خوبی انجام گرفته، پذیرفت و بقیه را به حساب قصور و تقصیر نفس ثبت کرد[۴].
«مراقبه»[۵] آن است که انسان، رقیب احوال و افعال خویش باشد و رقیب، کسی را گویند که رقبه (= گردن) میکشد تا اوضاع نفسانی خویش را زیر نظر داشته باشد[۶]. «محاسبه» آن است که انسان، طاعات و معاصی خود را برشمارد تا بداند که کدام بیشتر است؛ اگر معاصی از طاعات بیشتر است، جبران کند و اگر کمتر است، آن را با نعمتهای الهی مقایسه کند تا کوچکی و ناچیزیاش را دریابد[۷]. علمای اخلاق بر این باورند که چون نفس اماره انسان، مطیع عقل عملیاش شود و دیگر امر به سوء نکند، او فراغتی برای مراقبه و محاسبه پیدا میکند[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ «عَلَى اَلْعَاقِلِ مَا لَمْ يَكُنْ مَغْلُوباً أَنْ تَكُونَ لَهُ سَاعَاتٌ سَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يُحَاسِبُ فِيهَا نَفْسَهُ»؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۷۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۵۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۹۵.
- ↑ «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا فَإِنَّ لِلْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ ثُمَّ تَلاَ «فِي يَوْمٍ كٰانَ مِقْدٰارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۱۴۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵.
- ↑ هر چند در دو کتاب اوصاف الاشراف و مراحل اخلاق در قرآن، مراقبه و محاسبه، از لحاظ ترتیب، پیش از مرحله تقوا آمده و ما نیز از همین الگو تبعیت کردهایم، در کتاب شرح المنظومه بعد از تقوا ذکر شده است و این نکتهای است قابل تأمل.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص۱۹۵.
- ↑ اوصاف الاشراف، ص۲۷؛ سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، ص۳۵۵ - ۳۵۶؛ معراج السعاده، ص۶۹۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص۱۹۵.
- ↑ بهشتی، سعید، مقاله «تربیت عقلانی»، دانشنامه امام علی ج۴، ص ۲۱۳.