مرگ در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مرگ زوال حیات طبیعی است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ[۱]. قرآن کریم همچنین جهل و گمراهی و کفر را مرگ به شمار می‌آورد: آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن میان مردم راه برود همانند کسی است که در ظلمت‌ها باشد و از آن خارج نگردد؟[۲] قرآن کریم از حزن و اندوه و عذاب و شکنجه‌های دوزخ نیز به مرگ تعبیر کرده است: مرگ از هرجا به سراغ او می‌آید ولی با این همه نمی‌میرد![۳]

سخنان امام سجاد (ع) را درباره مرگ می‌توان چنین گزارش کرد:

  1. حتمی بودن مرگ: «قَضَيْتَ‏ عَلَى‏ جَمِيعِ‏ خَلْقِكَ‏ الْمَوْتَ...»؛ «مرگ را بر همه آفریدگانت مقرر داشته‌ای؛ خواه به یکتایی‌ات بپرستند یا نپرستند. همه چشنده شرنگ مرگند!»[۴].
  2. درود بر فرشته مرگ: «(و درود بفرست بر) فرشته مرگ و یارانش»[۵].
  3. یاد مرگ: «مرگ را در برابر ما بدار و روزی مباد که از یاد مرگ غافل باشیم»[۶].
  4. درخواست رحمت با پیش رو بودن مرگ: «بار خدایا بر پیری من و پایان یافتن روزگار من و نزدیک شدن اجل من... رحم کن»[۷].
  5. درخواست آسانی مرگ: «بار خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست و چون مرگ فرا رسد به مدد قرآن بر ما آسان کن اندوه جان کندن را، و رنج نالیدن را و به تنگنا افتادن نفس‌ها را به هنگامی که جان به گلوگاه می‌رسد... در این حال فرشته مرگ برای گرفتن جان از درون پرده‌های غیب آشکار شود و از کمان مرگ تیرهای وحشت فراق به سوی او بگشاید... و زمان رحیل و رخت بربستن به سرای آخرت نزدیک شود و اعمال چونان قلاده‌هایی بر گردن‌ها افتد و از آن پس تا روز رستاخیز گورها مأوای ما شود»[۸].
  6. انس با مرگ: «ای خداوند در این جهان آن چنان از عمل صالح برخوردارمان فرمای که وعده دیدار تو را با همه نزدیکی‌اش دیر شماریم و آتش اشتیاق ما در پیوستن به تو در دل زبانه کشد آن سان که مرگ، سرای انس ما شود که بدان دل بربندیم و آشیانه الفت ما که به سوی آن پر بگشاییم و خویشاوند ما که نزدیک شدن به او را دوست بداریم»[۹].

نیایش چهلم دعایی است که حضرت سجاد (ع) آنگاه که خبر مرگ کسی به او می‌رسید مرگ را یاد می‌کرد. عبارت پایانی آن حضرت نیز در این نیایش چنین است: ای خداوندی که جزای نیکوکاران را برعهده گرفته‌ای. ای خداوندی که عمل مفسدان را به صلاح می‌آوری، ما را در زمره هدایت‌یافتگان بمیران، نه گمراهان. چنان کن که مرگ را به پیشباز رویم، نه ناپسندش شمریم. چنان کن که در شمار ثابتان باشیم، نه در شمار عاصیان و نه در شمار اصرارکنندگان بر گناه.[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «هر کسی مرگ را می‌چشد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
  2. ﴿أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زنده‌اش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه می‌رود، چون داستان کسی است در تیرگی‌ها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدین‌گونه آنچه کافران می‌کردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.
  3. ﴿يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ «که آن را جرعه جرعه می‌نوشد و چنین نیست که آن را فرو برد؛ و مرگ از هر سو بدو روی می‌آورد امّا او مردنی نیست و عذابی بسیار سخت پیش روی اوست» سوره ابراهیم، آیه ۱۷.
  4. نیایش پنجاه‌و‌دوم.
  5. نیایش سوم.
  6. نیایش چهلم.
  7. نیایش پنجاه‌و‌سوم.
  8. نیایش چهل‌و‌دوم.
  9. نیایش چهلم.
  10. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلی‌اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم، بیروت، ۱۴۱۲، چاپ اول.
  11. شیرزاد، امیر، مقاله «مرگ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹۷.