مسئولیت عقلی
مقدمه
آدمی در برابر دانایی و نادانی یا دانستن و ندانستن مسئول است و در حقیقت نخستین مسئولیتی که انسان در زندگی خویش در برابر آن قرار میگیرد مسئولیت دانستن است. این مسئولیت، مسئولیت نخستین آدمی در حوزۀ باورهاست، که از آن به مسئولیت پیشباور تعبیر میکنیم.
بر مبنای مسئولیت دانایی، آدمی از نظر عقل موظف است برای بهدست آوردن دانش و دانستن آنچه را احتمال میدهد در سعادت و خوشبختی حال و آیندۀ او مؤثر است تلاش کند و اگر دانش مستقیم دربارۀ یک رشته از مسائل برای او میسّر نیست، با سؤال و پرسش از دانایان آن رشته به دانایی مورد نیاز خود دست یابد.
مسئولیت دیگری که بر عهدۀ آدمی در حوزۀ باور قرار میگیرد، مسئولیت پساباور است. مسئولیت پساباور مسئولیتی است که پس از تصدیق و باور به صحت یک گزاره بر انسان بار میشود، نخستین مسئولیت پساباور آدمی مسئولیت تسلیم قلبی در برابر باور صحیح و درستی است که برهان و دلیل بر صحت آن گواهی داده است.
پس از آنکه آدمی با پرسوجو و پژوهش و استفهام و تحقیق از طریق دلیل و برهان کافی به باوری دست یافت مسئولیتی در برابر این باور و تصدیق و معرفتی که برای او بهدست آمده است پیدا میکند و آن مسئولیت "ایمان" به آن باور یعنی رامسازی قلب خویش - که مرکز تصمیمگیری و ارادۀ اوست - برای آن باور و به عبارتی دیگر: تسلیم مملکت وجود خویش به حاکمیت و مدیریت آن باور است.
باوری که دلیل و برهان، حقانیت و صحت آن را اثبات کرده است، حقّی دارد. یعنی مسئولیت و تعهّدی بر عهدۀ دارندۀ آن باور ایجاد میکند. این مسئولیت بنیادیترین مسئولیت رفتاری در شخصیت آدمی است که کلّیۀ مسئولیتهای رفتاری دیگر از آن ناشی میشوند. این مسئولیتِ بنیادین همان مسئولیت خضوع و تسلیم قلب در برابر آن باور است که منشأ پیدایش رفتارهای منسجم و هماهنگ با آن باور خواهد بود. از آنچه تاکنون گفتیم نتیجه میگیریم که مسئولیت انسان در برابر دانایی بر دو نوعِ اصلی است:
نوع اول: مسئولیت پیشباور
نخستین مسئولیت پیشباور، مسئولیتی است که انسان را به تحصیل دانش و پرسوجو و سؤال و آموختن وا میدارد. همان مسئولیتی که در روایت فوق، با پرسش أَفَلا تَعَلَّمْتَ به آن اشاره شده است.
از مسئولیت پیشباور مسئولیت دیگر برمیخیزد و آن مسئولیت اطمینانیابی از درست بودن یا نادرست بودن باور و دانشی است که آدمی بهدست میآورد.
توضیح اینکه: مسئولیت پیشباور همان مسئولیتی است که عذر بودن نادانی را نفی میکند، و مسئولیت تحقیق و پرسش و سؤال و پژوهش و یافتن دانش را بر عهدۀ آدمی میگذارد.
مسئولیت پیشباور در نقطۀ دریافت پاسخ پایان نمیپذیرد بلکه این مسئولیت همچنان ادامه دارد تا به پاسخ صحیح و درست دست یابد، بنابراین مسئولیت پرسش و جستجو تنها به معنای سؤال محض نیست، بلکه سؤال همراه با ارزیابی و آزمون صحت است.
بنابراین مسئولیت پیشباور انسان به دو نوع مسئولیت باز میگردد:
پاسخی را که آدمی در برابر سؤال و پرسش خود دریافت میکند باید مورد آزمون و سنجش صحت قرار دهد، آزمون و سنجش صحت پاسخ، از دو راه اصلی امکانپذیر است:
راه اصلی سنجش و آزمون صحت یک گزاره، راه برهان و دلیل مستقیم است لکن پیمودن این راه در بسیاری موارد وقت و تلاش بسیاری میطلبد که تمام وقت انسان جستجوگر را میگیرد بهنحوی که فرصتی برای پرداختن به کارهای دیگر برای او باقی نمیماند و به عبارتی دیگر: سنجش مستقیم و آزمون بلاواسطه صحت گزارهها غالباً نیازمند تخصص است، و معمولاً تخصص در یک رشته فرصتی برای پرداختن به دیگر نیازهای زندگی اجتماعی باقی نمیگذارد، و با توجه به تنوع نیازمندیهای فردی و اجتماعی انسان و ضرورت تقسیم کار در بین افراد جامعه جهت تأمین مجموعۀ نیازمندیهای فردی و اجتماعی، توزیع مسئولیتهای اجتماعی و به دنبال آن لزوم توزیع و تقسیم تلاشهای تخصصی بهعنوان یک ضرورت اجتماعی نمایان میشود.
روشن است که معمولاً بلکه دائماً بهدست آوردن همه تخصصها برای یک فرد در همۀ زمینههای مورد نیاز انسان اجتماعی ممکن نیست. به همین دلیل تقسیم و توزیع تلاشهای تخصصی یک ضرورت اجتماعی است.
بر این اساس بهدست آوردن توان سنجش و آزمون مستقیم و متخصصانه دربارۀ یک گزارۀ نقش آفرین و تعیین کننده دربارۀ سرنوشت آدمی برای همگان غیر ممکن است. لذا ناگزیر باید از راه غیر مستقیم سنجش و آزمون صحت یک گزارۀ حیاتی و ضروری بهره جست.
راه غیر مستقیم سنجش و آزمون صحت یک گزاره پرسش از دانایان و متخصصان مورد اعتماد است.
نوع دوم: مسئولیت پساباور
مسئولیت پساباور یا بعد التصدیق یک گزاره نیز، به دو مسئولیت باز میگردد:
پس از آنکه دانایی مورد نیاز دربارۀ یک گزارۀ سرنوشتساز، از راه برهان مستقیم یا غیر مستقیم بهدست آمد نخستین مسئولیتی که عقل متوجه انسان میکند مسئولیت پذیرش قلبی گزارهای است که برهان صحت آن را تأیید کرده است. عدم پذیرش و تسلیم قلبی در برابر حجت و برهان تخلف از وظیفه و مسئولیتی است که عقل سلیم بر آن گواهی میدهد. عقل سلیم هر انسان برخوردار از سلامتی ادراک، گواه بر این است که آدمی وظیفه دارد که در برابر آنچه برهان و دلیل، صحت آن را تأیید کرده و بر آن گواهی داده است تسلیم باشد، سرپیچی از این وظیفه و مسئولیت به معنای استحقاق تحمل پیامدهای منفی ناشی از این سرپیچی است.
مسئولیت پساباور دیگر: عمل به گزارهای است که برهان، صحت آن را تأیید کرده است، یا به عبارتی دیگر: از آزمون صحت با موفقیت برون آمده است.
با ایمان و تسلیم قلبی صرف نسبت به یک گزارۀ سرنوشتساز، مسئولیت آدمی در برابر آن گزاره به پایان نمیرسد، بلکه عقل سلیم، آدمی را در برابر عمل به آن گزاره، و اجرای آن در محیط زندگی مسئول میداند، و او را در صورت تخلف عملی، مستحق تحمل عواقب منفی تخلف از عمل به آن گزارۀ سرنوشتساز میداند.
بنابر آنچه گذشت آدمی در برابر هر گزارههای مربوط به سرنوشت خویش در مجموع چهار مسئولیت اساسی دارد:
- مسئولیت پرسوجو و تحقیق؛
- مسئولیت سنجش و آزمون صحت (این دو مسئولیت، دو مسئولیت پیشباور یا ما قبل التصدیقاند).
- مسئولیت تسلیم و پذیرش قلبی گزارهای که صحت آن با برهان به اثبات رسیده است؛
- مسئولیت عمل به گزارهای که برهان صحت آن را تأیید کرده است (این دو مسئولیت، دو مسئولیت پساباور یا ما بعد التصدیقاند)[۱].
جستارهای وابسته
منابع
- اراکی، محسن، درس خارج فقه نظام فرهنگی اسلام
پانویس
- ↑ اراکی، محسن، درس خارج فقه نظام فرهنگی اسلام