مصلای پیامبر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

از دو مکان به عنوان مصلای پیامبر(ص) یاد شده است:

  1. میان رکن یمانی و رکن اسود
  2. میان درِ کعبه و رکن دوم طواف (رکن شامی)

هنگامی که پیامبر(ص) پیش از هجرت مکلف بودند رو به بیت المقدس بایستند، با قرار گرفتن در میان دو رکن یمانی و اسود، در مقابل ناودان و به تبع، در جهت بیت المقدس به نماز می‌ایستادند، یعنی هم کعبه و هم بیت المقدس را همزمان استقبال می‌کردند. در کتب تاریخ مکه، تنها از این نقطه به عنوان مصلای پیش از هجرت یاد شده است. البته درباره جایگاه نماز پیامبر پس از هجرت، اختلاف نظرهایی به چشم می‌خورد. محب طبری در کتاب خود، مجموع مصلاهای پیامبر(ص) را تا ده مکان شناسایی کرده است[۱].

و اما غیر از مسجد قبا و مسجد النبی(ص) و هفت مسجد نیز در محل نمازگاه‌های اعیاد پیامبر ساخته شد. آن حضرت پس از ورود به مدینه، نماز اعیاد «فطر» و «قربان» را در نقاطی، مجاور مسجد النبی(ص) اقامه می‌فرمودند. پس از چندی برای بزرگداشت و حفظ نمازگاه رسول خدا(ص) علاوه بر آن مکان‌ها مساجدی ساختند. «ابن زباله» از ابراهیم بن امیه روایت کرده است که پیامبر(ص) در اعیاد فطر و قربان به این ترتیب در این نقاط نماز می‌گزاردند:

  1. سال اول: در «حارّة الدُّوس» نزد خانه ابن ابی‌الجنوب. (مسجد القشله کنونی)
  2. سال دوم: نزدیک خانه حکیم (مسجد غمامه کنونی)
  3. سال سوم: نزدیک خانه عبدالله بن دَرّة المرنی. (مسجد عمر بن خطاب کنونی)
  4. سال چهارم: نزدیک خانه‌هایی که در کنار محله الحناطین بوده است. (مسجد مالک بن سنان که در توسعه سعودی خراب شد)
  5. سال پنجم: در کنار خانه ابی یسار. (مسجد عثمان بن عفان که در توسعه سعودی خراب شد)
  6. سال ششم: نزدیک دارالشفاء (مسجد علی بن ابی‌طالب(ع) کنونی)
  7. سال هفتم: در مکان قلعه بنی زریق، در گوشه چپ. (مسجد بلال بن رباح که در توسعه سعودی خراب شد)
  8. سال هشتم: در محل سکونت محمد بن عبدالله بن کثیر بن صلت. (مسجد ابوبکر بن ابی قحافه کنونی)
  9. سال نهم: در مسجد مُصَلّی، غمامه کنونی (در این مسجد ادامه داشت تا پیامبر(ص) به سوی پروردگار خود شتافت)[۲].[۳].

منابع

پانویس

  1. فصلنامه میقات حج، ش۵۳، ص۱۳۹.
  2. تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۶؛ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۲، ص۷۸۰ – ۷۸۴.
  3. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۵۶.