معادباوری به عنوان یکی از مبانی خداشناختی عدالت سیاسی به چه معناست؟ (پرسش)

معادباوری به عنوان یکی از مبانی خداشناختی عدالت سیاسی به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

معادباوری به عنوان یکی از مبانی خداشناختی عدالت سیاسی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید کاظم سیدباقری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «عدالت سیاسی در قرآن کریم» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی از عمده‌ترین تفاوت‌ها میان اندیشه‌ها و مکتب‌های مادی و غیرمادی، باور یا عدم باور آنان به معاد و جهان آخرت است. در آیات اولیه سوره بقره، یکی از ویژگی‌های متقین و پرهیزکاران، باور به معاد ذکر می‌شود: ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ[۱].

کسی که به جهانی دیگر و حساب و کتاب تک‌تک رفتارها، گفتارها و اندیشه‌هایش باور داشته باشد، در روابط اجتماعی خود، رفتاری کاملاً دیگرگون خواهد داشت، از کسی که چنین باوری ندارد. بسیاری از بی‌مبالاتی‌ها و ستم‌هایی که در جوامع رخ می‌دهد از آنجاست که فرد به آخرت و بازخوانی رفتارهای خود باور ندارد، پنداشته می‌شود که پرونده همه امور او با مرگ بسته می‌شود، اما فرد مؤمن و باورمند به آخرت، مرگ را آغازی برای زندگی جاودان می‌داند. طبیعی است که چنین شخصی، لحظه لحظه زندگی خویش را نظارت و کنترل می‌کند و در نظر دارد که علاوه بر زندگی فردی، در زندگی اجتماعی خویش نیز حقی از دیگران را لگدمال نکند. حاکمی و رهبری که به معنی دقیق کلمه، معاد باور باشد، حقوق سیاسی شهروندان را رعایت می‌کند. حاکم باورمند به جهان پسین و جاودانه، ستم نمی‌کند، بلکه همه زندگی سیاسی۔ اجتماعی و تعامل خویش را بر اساس شریعت و عدالت هماهنگ می‌سازد.

معاد، همدوش با توحید و باور به یگانگی خداوند معنادار می‌شود و این دو، از یک سو، اندیشه را و از دیگر سو، رفتار را سامان می‌بخشند، دو اصلی کلیدی که با ورود به زندگی فردی و اجتماعی انسان، آن را شکل عادلانه می‌دهند. معادباوری انسان را در برابر رفتارهایش مسئول می‌سازد و این را می‌پذیرد که نمی‌توان به دلخواه عمل کرد، فردی که باور دارد خداوند در روز قیامت ذره‌ای از نیکی‌ها یا بدی‌ها را وانمی‌نهد؛ ستم نمی‌ورزد: ﴿وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا[۲].

آن‌گونه که در آیه‌ای دیگر تأکید می‌شود افراد، همه اعمال خویش را می‌بینند، حتی به اندازه ذره‌ای باشد: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۳].

توجه به عواقب اعمال، موجب می‌شود که انسان به عدالت رفتار کند و آزادی منطبق بر فرمان الهی را در نظر گیرد، در محدوده حکم خداوند رفتار خود را انتخاب کند و بی‌مبالاتی و بی‌بندوباری که در آخرت، موجب عذاب می‌شود، نداشته باشد، با توجه به گستردگی قلمرو رفتارها و گفتارها در عرصه سیاسی- اجتماعی، حساسیت این امر در فرد مؤمن دو چندان می‌شود.

در درجه اول قرآن و بعد سایر آثار دینی ما اصرار فراوانی روی این مطلب دارند که آن دنیا دارالجزاء است، خانه پاداش و خانه کیفر است، پس شما مراقب عمل خودتان در اینجا باشید؛ البته قرآن تعبیری دارد که عده‌ای این تعبیر را بر هیچ‌گونه مجازگویی حمل نمی‌کنند و عین حقیقت می‌دانند تعبیر این است که قرآن می‌گوید آنچه شما در این دنیا عمل می‌کنید، عمل شما پیش فرستاده شما به دنیای دیگر است. هرچه در این دنیا پیدا بشود، صورت در دنیای دیگر پیدا می‌کند، هرچه ما در اینجا عمل می‌کنیم چیزی در آن دنیا ایجاد کرده‌ایم. در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[۴].

خیلی تعبیر عجیبی است، ﴿وَلْتَنْظُرْ امر است: “و باید هر نفسی و هر کسی نظر کند و دقت کند در آنچه برای فردا می‌فرستند”. این صریح‌ترین تعبیری است که می‌شود در این زمینه بیان کرد. می‌گوید بیایید در کار و عمل خودتان مراقب باشید[۵].

اعتقاد به بازگشت رفتارها، تجسم اعمال و ملکات در روز رستاخیز، ترمزی قوی و محکم برای سیاستمدار است تا عادلانه رفتار کند، آن‌گونه که به رهروان این مسیر و جامعه اسلامی نیز انرژی، نشاط و حرکت می‌بخشد؛ لذا این عقیده به فرد بیان می‌کند که هستی را محدود به این دنیا نداند و یقین داشته باشد که ذره‌ای از اعمالش از منظر و دیدگاه الهی دور نخواهد ماند. این نگرش، در حوزه سیاسی، بستر مساعد اخلاقی برای فرد فراهم می‌کند تا عادلانه عمل کند، همه امور را در دنیا، قدرت، جاه و جایگاه سیاسی و منافع زودگذر آن خلاصه نکند؛ امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إِنَّ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ النَّاسِ‏ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا، ثُمَّ خَالَفَهُ إِلى‏ غَيْرِهِ»[۶]؛

یعنی پشیمان‌ترین شخص در روز قیامت، کسی است که برای مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.

بنابراین با این باور عمیق و راهبر، زمینه‌ای فراهم می‌شود تا حاکم و فرمانروا از تعلق به دنیا رهیده شود و بهترین بهره را از فرصت خدمت و قدرت خویش برای احقاق حقوق جامعه برگیرد، حقوق شهروندان را رعایت کند.

در قرآن کریم، ایمان و باور به روز واپسین و عمل عادلانه در کنار هم ذکر می‌شود، عملی که خود را در ترجیح ایمان بر منافع شخصی و خانوادگی نشان می‌دهد؛ هرچند در ظاهر مخالف، خویشانش باشد: ﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷].

بنابراین آن‌گاه که محور اعتقادی معاد و باور به روز واپسین، در جان حاکم و قدرتمند نشیند، موجب شکل‌گیری ملکه عدالت در سرشت او می‌شود، امری که آزادی لجام گسیخته انسان را حد می‌زند، رفتار بی‌قیدوشرط او را مقید می‌کند، گفتار ناشایست او را شایسته می‌سازد و موجب می‌گردد تا حاکم رفتاری منصفانه و مهربانانه با شهروندان خود داشته باشد. این در حالی است که سیاستمدار دنیاگرا و بی‌اعتقاد به معاد، همه چیز را برای خود و زندگی دنیایی‌اش می‌خواهد و حقوق و امتیازهای دیگران برایش اولویتی ندارد. قرآن کریم تصریح دارد مشرکان مرگ را پایان زندگی می‌دانستند: ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ لَيَقُولُونَ * إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ[۸].

با این باور، رفتارها همه دنیوی و سودطلبانه خواهد بود و کسی چندان دغدغه رفتار عادلانه یا انسانی و ارزش‌مدار نخواهد داشت»[۹]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
  2. «و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده می‌شود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان می‌یابی و می‌گویند: وای بر ما! این چه کارنامه‌ای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمی‌نهد و آنچه کرده‌اند پیش چشم می‌یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌ورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.
  3. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  4. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و هر کس باید بنگرد برای (روزی چون) فردا چه پیش فرستاده است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره حشر، آیه ۱۸.
  5. برای توضیح بیشتر، ر.ک: مرتضی مطهری، معاد، ص۱۶-۱۷.
  6. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۹۵.
  7. «گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.
  8. «اینان، بی‌گمان می‌گویند: * این (- فرجام ما) جز (همان) مرگ نخستین ما نیست و ما انگیخته نخواهیم شد» سوره دخان، آیه ۳۴-۳۵.
  9. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۸۰-۱۸۴.