معتز عباسی
المعتز بالله (۲۵۲-۲۵۵ق)
خلافت معتز با بیم و هراس آغاز گردید؛ زیرا پس از آنکه ترکان سه تن از خلفای پیش از وی را به قتل رساندند، مسند خلافت بهراستی ناامن گردید. هم بدین سبب بود که معتز از ترس ترکان هیچ گاه، حتی در خواب، سلاح از خود دور نمیکرد و با جامه خلافت میخوابید[۱] و همواره میگفت: نمیدانم سرانجام، سر من در دست بُغا یا سر او در دست من خواهد بود و نیز میگفت: بیم آن دارم که بغا از آسمان یا از زیرزمین بر من درآید[۲].
این در حالی بود که سرداران ترک هرکدام صاحب اختیار شده بودند و برای خود پیروان و طرفدارانی داشتند و برای به دست آوردن قدرت همواره میجنگیدند و هر چند یک بار، به نام مطالبه مواجب و مستمری، بر وزیر و خزانه خالی هجوم میآوردند و اوضاع را بیش از پیش آشفته میکردند. معتز بر آن شد تا با استفاده از این اوضاع آشفته، خود را از سلطه ترکان نجات دهد؛ از اینرو به سپاهیان مغربی[۳] روی آورد، اما این کوشش نیز مانند کوششهای اسلاف او به نتیجه نرسید؛ لذا در صدد برآمد تا سران ترک را از میان بردارد. در این زمان، سپاه خلیفه بر وصیف ترک بشوریدند و او را به قتل رساندند و ولید مغربی به تحریک معتز، بغا را در سال ۲۵۴ ق. از پای درآورد[۴]. وقتی ترکان چنین دیدند، بر خلع و قتل خلیفه همداستان شدند؛ پس بیاجازه وارد قصر او شدند و پایش را بگرفتند و تا در اتاق کشیدند و سر و تنش را با چماق فروکوفتند و پیراهنش را دریدند و در صحن خانه، در مقابل آفتاب نگه داشتند. گرما چنان بود که خلیفه بیچاره از تفتیدگی زمین، یک پا را بر زمین مینهاد و دیگری را بر میداشت و ترکان سیلیاش میزدند و او چهره خود را با دست میپوشاند؛ آنگاه سه روز آب و غذا را از او بازداشتند و سپس زنده به گورش کردند[۵]. از وقایع مهم دوران خلافت معتز، آغاز کار یعقوب بن لیث صقار در خراسان و سیستان و فراهم شدن مقدمات تأسیس دولت نیمه مستقل طولانی در شمال افریقاست.[۶].
منابع
پانویس
- ↑ الکامل، ج۷، ص۱۸۷.
- ↑ مروج الذهب، ج۴، ص۱۷۷؛ البدایة والنهایة، ج۱۱، ص۱۴.
- ↑ مغاربه گروهی از اعراب و بربران شمال افریقا بودند که از زمان معتصم به دربار عباسی راه یافتند و در عهد معتز نیروی قابل توجهی به شمار میآمدند.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۲۵-۴۲۶.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۵، ص۲۸۹؛ مروج الذهب، ج۴، ص۱۷۸.
- ↑ خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۱۱۹.