مکث در فقه سیاسی
مقدمه
تدریج، انتظار[۱] و بهآهستگی و درنگ[۲]. اصل آن به معنای توقف و انتظار[۳]، توقف در حالت سابقه[۴].
وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا[۵].
آیه شریفه حاوی نکته بسیار مهمی در نحوه نزول آیات الهی است؛ به این بیان که آیات قرآنی به حسب بلوغ فکری مردم و پدیدآمدن زمینههای مستعد برای پذیرش اصول اعتقادی و عمل به احکام شرعی بهتدریج نازل شده است[۶]؛ به اقتضای این مصلحت که علم با عمل مقارن گردد تا طبع مردم در اخذ معارف و احکام دین مقاومت نکند، در امم سابق تورات به صورت دفعی نازل شد و تنها راه قبول آن، سایهافکندن کوه بر قوم بنیاسرائیل بود[۷].
اقتضائات و زمینههای اجتماعی و ذهنی مردم در القای قوانین و الزامات حقوقی و تکالیف فردی و اجتماعی، نقش اساسی دارند. شایسته است حکومت اسلامی و قوه مقننه این اصل را در قانونگذاری رعایت کنند.[۸]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۵۳.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۸۱۷.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۳۴۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۱، ص۱۴۱.
- ↑ «و آن را قرآنی بخشبخش کردهایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خردهخرده فرو فرستادهایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۶.
- ↑ مسعود انصاری، «نزول تدریجی قرآن کریم»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۲۲۲۷.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۲۲۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۹۰-۴۹۱.