ناصبی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

نواصب جمع ناصبی، یعنی کسانی که با ائمه، با علی(ع) یا با شیعیان آن حضرت و پیروان اهل بیت، دشمنی دارند. نصب به معنای دشمنی است. ناصب کسی است که به دشمنی اهل بیت یا پیروانشان تظاهر می‌کند. نواصب گروهی‌اند که آیین آنان بغض علی(ع) است[۱].

در روایات، مخالفان اهل بیت و ناصبیان کافر به شمار آمده‌اند[۲] و نیز محبّت علی(ع) نشانۀ ایمان و دشمنی با او کفر و نفاق معرفی شده است[۳]. به همین لحاظ، از رذالت‌های باورنکردنی است که کسانی نسبت به خاندان پیامبر و حضرت علی(ع) دشمنی و کینه داشته باشند. ازاین‌رو در بعضی احادیث، سعی شده که ناصبیان به دشمنان شیعه تفسیر شوند، نه دشمنان پیامبر و عترت او. از امام صادق(ع) روایت است: «لیس النّاصب من نصب لنا أهل البیت، لأنّک لا تجد رجلا یقول: أنا ابغض محمّدا و آل محمّد، و لکنّ النّاصب من نصب لکم و هو یعلم أنّکم تتولّونا و تتبرّؤن من عدوّنا و إنّکم من شیعتنا»[۴]. در عین حال، واقعیّت این است که هم کسانی بغض اهل بیت را داشته‌اند، هم دشمن پیروان آنان بوده‌اند و اکنون نیز کسانی یافت می‌شوند که یا به دلیلجهل و بی‌خبری، یا در اثر تبلیغات سوء و مغرضانه یا جوسازی‌های دشمنان اسلام و مسلمین، به گروهی که شیعه و پیرو اهل بیت‌اند، کینه و عداوت داشته باشند. روایات فراوانی که دشمنی و عداوت با امیر المؤمنین و ائمه و اهل بیت را کفر و نفاق دانسته و اعمالشان را تباه شمرده، گویای این نکته است. امیر المؤمنین در حدیثی طولانی می‌فرماید: «أشدّ العمی من عمی عن فضلنا و ناصبنا العداوة بلا ذنب سبق اللّه إلیه منّا... و اللّه لا یحبّنی إلاّ مؤمن و لا یبغضنی الاّ منافق»[۵]. ناصبیان گناه شیعه را همین می‌دانند که پیرو آیین و مرام اهل بیت‌اند. از سخنان پیامبر به علی(ع) آن است که فرمود: «إنّ الشّقیّ کلّ الشّقیّ من عاداک و نصب لک و أبغضک»[۶].

احادیثی از این دست فراوان است و بدفرجامی و تیره‌دلی و بدسرشتی کسانی را نشان می‌دهد که نسبت به این انوار پاک دشمنی دارند. همچنانکه در احادیث آمده، عده‌ای هم با پیروان اهل بیت دشمن‌اند؛ چراکه آنان نسبت به تولی و تبری پایبندند و از مخالفان ائمه بیزار و این در نظر آن کوردلان، کم گناهی نیست! خوارج نهروان و اباضیه از جمله ناصبیان بودند که به امیر المؤمنیندشنام می‌گفتند. فرهنگ ناسزاگویی به امیر المؤمنین و دشمن ساختن مردم با آن حضرت از سوی معاویه و مروان و مغیره و... ترویج می‌شد. علاّمه امینی در جابه‌جای الغدیر، از کسانی همچون عبد اللّه بن علقمه، پدر و مادر سیّد حمیری، علی بن جهم، عبداللّه بن معتز، سندی بن شاهک، اسد بن وداعه، خالد قسری، حریز بن عثمان، مغیرة بن شعبه، سعید بن مسیب، مروان حکم، محمد بن زیاد، عبد اللّه بن شقیق عقیلی و... یاد می‌کند که نسبت به امیر مؤمنان و شیعیان او و آل ابی طالب، دشمنی و عداوت و ناسزاگویی و هتّاکی داشتند[۷]. امروز نیز در سطح جهان، برخی نواصب وهّابی علیه اهل بیت و شیعه تلاش می‌کنند و دشمنی پایان‌ناپذیر با پیروان عترت دارند و در مناظرات آنان در شبکه‌های اینترنتی، خصومت و عناد و عداوتشان آشکار است[۸].[۹]

ناصبیان در عصر ظهور

هنگامی که حضرت مهدی(ع) قیام کند، همه ناصبیان و دشمنان اهل بیت را بر آن حضرت عرضه می‌کنند. اگر به اسلام اقرار کردند، آنان را رها می‌کند وگرنه به قتل می‌رسند، یا آنان را به پرداخت جزیه ـ هم‌چنان‌که اهل ذمه می‌پردازند ـ ملزم می‌کند[۱۰]. مرحوم مجلسی می‌گوید: شاید این حکم، مربوط‍‌ به آغاز قیام باشد؛ زیرا ظاهر روایات این است که از آنان جز ایمان پذیرفته نمی‌شود و اگر نپذیرند، کشته می‌شوند[۱۱]. ابو بصیر می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: رفتار امام مهدی(ع) با ناصبی‌ها و کسانی که با شما دشمنی دارند، چگونه خواهد بود؟ فرمود: "ای ابا محمد! در دولت و حکومت ما، مخالفان بهره‌ای نخواهند داشت. خداوند برای ما خون‌های‌شان را در آن هنگام حلال خواهد کرد، ولی امروز خون‌شان بر ما و شما حرام است[۱۲].[۱۳]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. مجمع البحرین، واژه نصب..
  2. بحارالأنوار، ج ۶۹ ص۱۳۱.
  3. بحارالأنوار، ج ۳۹ ص۲۶۵ (باب انّ حبّه ایمانٌ و بغضه کفرٌ و نفاق).
  4. «ناصبی کسی نیست که دشمن ما خاندان پیامبر باشد؛ چراکه کسی را نمی‌یابی که بگوید من محمّد و آل محمّد را دشمن می‌دارم، بلکه ناصبی کسی است که دشمن شما باشد، چون می‌داند که شما همبستگی و ولایت ما را دارید و از دشمن ما بیزاری می‌جویید و از شیعیان مایید». بحارالأنوار، ج ۸ ص۳۶۹، ج ۲۷ ص۲۳۳، ج ۶۹ ص۱۳۱ و معانی الأخبار، ص۳۶۵.
  5. «بدترین کوری آن است که کسی از درک فضیلت ما کور باشد و بی‌آنکه از ما سابقۀ گناهی سراغ داشته باشد با ما دشمن باشد. به خدا سوگند جز مؤمن کسی مرا دوست نمی‌دارد و جز منافق با من دشمنی نمی‌کند». بحارالأنوار، ج ۱۰ ص۱۱۱.
  6. «شقی‌ترین فرد، کسی است که با تو دشمنی کند و بغض و کینۀ تو را در دل داشته باشد». بحارالأنوار، ج ۳۸ ص۱۰۹، ج ۳۹ ص۲۶۵.
  7. ر.ک: «علی ضفاف الغدیر»، فاضل الحسینی المیلانی، ص۱۷۳.
  8. از جمله ر.ک: «الانتصار»، العاملی، مجموعۀ مناظرات شیعه با مخالفان در شبکه‌های اینترنت که تاکنون آن مباحث به صورت ۹ جلد کتاب هم منتشر شده است، بخصوص جلد ۶ و ۸..
  9. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۸۱.
  10. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۲.
  11. مرآة العقول، ج ۲۶، ص۱۶۰.
  12. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۶۷ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی(ع)، طبسی، ص۱۴۷.).
  13. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۲۷.