نفی مکر و فریبکاری در معارف و سیره نبوی
مقدمه
تردیدی نیست که اگر بیوفایی و فریبکاری در روابط اهل ایمان از دری وارد شود، اخوت ایمانی از دری دیگر بیرون گردد. از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاكَرَ مُسْلِماً»[۱].
در پیمان برادری و اخوت ایمانی، فریبکاری و خیانتورزی و پیمانشکنی راه ندارد، و مسلمان از این امور پاک است، چنان که رسول خدا (ص)، پیامآور برادری حقیقی فرموده است: «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَخُونُهُ»[۲].
اخوت، جلوهای اساسی از جلوههای عملی اسلام آوردن است، ظهور صداقت ایمانی است؛ و وفا از اجزای صداقت ایمانی است. راستی در عمل، همان وفاست و خلاف آن، دروغ عملی یعنی خیانتورزی و پیمانشکنی است. امیرمؤمنان علی (ع) در خطبهای فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الْوَفَاءَ تَوْأَمُ الصِّدْقِ وَ لَا أَعْلَمُ جُنَّةً أَوْقَى مِنْهُ وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ كَيْفَ الْمَرْجِعُ وَ لَقَدْ أَصْبَحْنَا فِي زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَكْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ كَيْساً وَ نَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ إِلَى حُسْنِ الْحِيلَةِ مَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا مَانِعٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ فَيَدَعُهَا رَأْيَ عَيْنٍ بَعْدَ الْقُدْرَةِ عَلَيْهَا وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِيجَةَ لَهُ فِي الدِّينِ»[۳].
برخی فریبکاری و خیانتورزی را نشانه زیرکی و چارهاندیشی میدانند و با اظهار دیانت و امانت، چهره ایمانی به خود گیرند و در پس آن مکاری نمایند، حال آنکه فرد و جامعه فرو رفته در فریب و خیانت از ویژگی انسانی به دور است؛ و چون این امور چهره گشایند، سلامت فردی و اجتماعی رخ برتابد. پیمان برادری جلوهای از تعهد الهی آدمی است و تا انسان به عهد الهی خویش پشت نکند و از تمس به ریسمان الهی جدا نشود، دست به خیانت و فریب نمیآلاید[۴].
منابع
پانویس
- ↑ «هر که با مسلمانی مکر کند از ما نیست». الکافی، ج۲، ص۳۳۷؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۱۸؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۷۱.
- ↑ «مسلمان برادر مسلمان است، به او خیانت نکند». أبومحمد الحسین بن سعید الکوفی الاهوازی، کتاب المؤمن، الطبعة الاولی، مدرسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۴ ق، ص۴۳؛ سنن الترمذی، ج۴، ص۲۸۷؛ المغنی، ج۱۰، ص۴۸۱؛ محیی الدین أبوزکریا یحیی ابن شرف النووی، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر، بیروت، ج۱۴، ص۱۷۳؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۸۳؛ کنزالعمال، ج۱، ص۱۵۰؛ دلیل الفاتحین، ج۳، ص۲۱.
- ↑ «مردم! همانا وفا همزاد راستی است، و هیچ پسری چون وفا بازدارنده [از گزند] نیست. و بیوفایی نکند، آنکه میداند او را چگونه بازگشتگاهی است. ما در روزگاری به سر میبریم که بیشتر مردم آن بیوفایی را زیرکی دانند، و نادانان، آن مردم را زیرک و چارهاندیش خوانند. خداشان کیفر دهد! چرا چنین میپندارند؟ گاه بود که مرد آزموده و دانا از چاره کار آگاه است، اما فرمان خدا وی را مانع راه است. پس دانسته و توانا بر کار، چاره را واگذارد تا آنکه پروای دین ندارد، فرصت شمارد و سود آن را بردارد». نهج البلاغه، خطبه ۴۱.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲، ص ۶۰۶.