نیایش سی و پنجم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این نیایش حضرت سجاد (ع) است در رضا به تقدیر الهی، زمانی که به دنیاداران نظر می‌کرد. در نظام هستی حساب دقیق در کار است: إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ[۱]. انسان نیز تقدیرات و اندازه‌هایی دارد. عمر او، رزق او و حوادث پیش‌روی او همه از پیش از سوی خدای علیم و حکیم مشخص شده است. ممکن است کسی با تقدیر خود بجنگد، می‌تواند به ناامیدی تن دهد و نیز می‌تواند با رضایت تسلیم تقدیرات الهی شود. بعضی مردم از تقدیرات خود ناشادند و معترض که چرا فلانی موفق است و من شکست خورده؟ چرا فلانی داراست و من نادار؟ چرا فلانی سرشناس است و من ناشناس؟

بدیهی است که این اعتراضات تأثیری در گردونه تقدیرات ندارد و فقط باعث آزار فرد و تباه‌شدن اجر او می‌شود. اما در مقابل، بندگان با معرفت خدا در همه حال، چه خوشی و چه ناخوشی، به داده او راضی و به حکم او تسلیم‌اند. آنان در عین اینکه اهل تلاش و تدبیرند، هیچ‌گاه برای رسیدن به مقاصد خویش رضای الهی را زیر پا نمی‌گذارند و همین امر سبب آرامش روح آنان و خرسندی خدا از ایشان است.

امام زین العابدین (ع) راه و رسم رضامندی را به ما می‌آموزد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رِضًى‏ بِحُكْمِ‏ اللَّهِ‏...»؛ «حمد خداوند را، رضاییم به قضای خداوندی. شهادت می‌دهم که خدای یکتا، روزی‌های بندگانش را به عدالت تقسیم کرده و با همه بندگانش به فضل و احسان رفتار کند. بارخدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و مرا به آنچه توانگران را عطا کرده‌ای مفتون منمای و آنان را به آنچه مرا نداده‌ای به عُجب میفکن، تا مباد بر آفریدگانت رشک برم و تقدیر تو حقیر شمارم». «بارخدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و خاطر من به قضای خود شاد دار و آنجا که تقدیر توست سینه من بگشای و همتی بلند عطا کن و دلم را اطمینانی چنان بخش که به پایمردی آن اقرار کنم که قضای تو جز به خیر و نیکی روان نگشته است. ای خداوند، سپاسِ مرا به درگاهت بر آنچه مرا نداده‌ای افزون‌تر نمای از سپاس من به درگاهت بر آنچه مرا عطا کرده‌ای».

«ای خداوند، مرا در امان دار از اینکه به درویشی گمان فرومایگی برم یا به توانگری گمان فضل و شرف؛ زیرا شریف کسی است که فرمانبرداری تو شرافتش بخشیده باشد و عزیز کسی است که از پرستش تو عزت یافته باشد».

«پس بر محمد و خاندان او درود بفرست و ما را از خواسته‌ای بهره‌مند گردان که پایان نپذیرد و به عزتی یاری ده که زوال نگیرد و ما را به آن ملک ابدی روانه فرمای که تو آن خدای یکتایی هستی که به کس نیازت نیست، فرزندی نیاورده‌ای و فرزند کس نبوده‌ای و تو را هیچ همتا و همسری نیست».

در این دعا آموزه‌های ارزشمندی وجود دارد که به آنها اشاره می‌شود:

  1. در دارایی‌ها و نداری‌ها به یکدیگر رشک نبریم؛
  2. سینه ما برای پذیرش تقدیرات الهی گشاده باشد؛
  3. سپاس ما بر آن چیزهایی که خدا به ما نداده بیشتر باشد نسبت به چیزهایی که به ما عطا کرده است؛
  4. پول و ثروت ملاک فضیلت و شرف نیست که دارنده آن شریف و فاقد آن پست باشد[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. «ما هر چیزی را به اندازه‌ای آفریده‌ایم» سوره قمر، آیه ۴۹.
  2. تفسیر نور، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
  3. بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش سی و پنجم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۸۷.