پرش به محتوا

احادیث دوازده خلیفه چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
خط ۹۹: خط ۹۹:
::::::معنی قریشی بودن یا انتساب به قریش واضح و آشکار است. بسیاری از مذاهب اسلامی بر این مطلب که قریشی بودن در پیشوا و خلیفه شرط می‌باشد اجماع دارند. اما اولین معنایی که از صفت خلیفه یا امیر، به ذهن می‌رسد کسی است که جانشین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در امر رهبری مسلمین است یا کسی که امور حکومت مردم مسلمان را در دست می‌گیرد، آیا مراد از این صفت کسانی هستند که عملًا پس از وفات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} حکومت سیاسی مسلمانان را در دست گرفتند؟! روشن است که نمی‌توان وصف مذکور را بر این معنی حمل نمود، چرا که روایات دیگری هم هست که در نزد برادران [[اهل سنت]] صحت آنها به اثبات رسیده و تصریح دارد که خلافت به این معنی بیش از سی سال پس از [[رسول خدا]] {{صل}} استمرار نمی‌یابد و پس از آن تبدیل به سلطنت می‌گردد؛ چنان که در صحیح بخاری و مسلم این روایات آمده است‌<ref>ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی ۱، ۱۶- ۳۸.</ref>. و این روایات مانع از حمل صفت مذکور بر افرادی که ذکر شد می‌گردد. در حالی که حدیث شریف صراحتاً به استمرار وجود این دوازده تن تا روز قیامت دلالت می‌کند پس نمی‌توان در جستجوی مصادیق حدیث شریف در میان کسانی گشت که عملًا پس از پیامبر حکومت را در دست داشتند»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ص ۱۱۱-۱۲۱.</ref>.
::::::معنی قریشی بودن یا انتساب به قریش واضح و آشکار است. بسیاری از مذاهب اسلامی بر این مطلب که قریشی بودن در پیشوا و خلیفه شرط می‌باشد اجماع دارند. اما اولین معنایی که از صفت خلیفه یا امیر، به ذهن می‌رسد کسی است که جانشین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در امر رهبری مسلمین است یا کسی که امور حکومت مردم مسلمان را در دست می‌گیرد، آیا مراد از این صفت کسانی هستند که عملًا پس از وفات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} حکومت سیاسی مسلمانان را در دست گرفتند؟! روشن است که نمی‌توان وصف مذکور را بر این معنی حمل نمود، چرا که روایات دیگری هم هست که در نزد برادران [[اهل سنت]] صحت آنها به اثبات رسیده و تصریح دارد که خلافت به این معنی بیش از سی سال پس از [[رسول خدا]] {{صل}} استمرار نمی‌یابد و پس از آن تبدیل به سلطنت می‌گردد؛ چنان که در صحیح بخاری و مسلم این روایات آمده است‌<ref>ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی ۱، ۱۶- ۳۸.</ref>. و این روایات مانع از حمل صفت مذکور بر افرادی که ذکر شد می‌گردد. در حالی که حدیث شریف صراحتاً به استمرار وجود این دوازده تن تا روز قیامت دلالت می‌کند پس نمی‌توان در جستجوی مصادیق حدیث شریف در میان کسانی گشت که عملًا پس از پیامبر حکومت را در دست داشتند»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ص ۱۱۱-۱۲۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛
خط ۱۲۱: خط ۱۲۰:
::::::تا اینجا، مشخص شد که خداوند متعال، پیامبر {{صل}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} از روز اول، عهده‌دار کار گذاشتن خشت‌های اصلی و بنا نهادن بنیان این احساس پنهان و نهفته در انسان، مبنی بر وجود نجات‌بخش و رهایی‌دهنده و اصلاح‌کننده تمام بشر، بوده و این مأموریت را به انجام رسانده‌اند»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۴۴-۴۷.</ref>.
::::::تا اینجا، مشخص شد که خداوند متعال، پیامبر {{صل}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} از روز اول، عهده‌دار کار گذاشتن خشت‌های اصلی و بنا نهادن بنیان این احساس پنهان و نهفته در انسان، مبنی بر وجود نجات‌بخش و رهایی‌دهنده و اصلاح‌کننده تمام بشر، بوده و این مأموریت را به انجام رسانده‌اند»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۴۴-۴۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آقای العمیدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آقای العمیدی؛
خط ۱۳۸: خط ۱۳۶:
::::::[[قندوزی]] [[حنفی]] بدین منظور می‏‌گوید: برخی از محققان گفته‌‏اند: [[احادیث]] بیانگر [[دوازده تن]] بودن خلفای [[رسول خدا]]{{صل}} از اشتهار ویژه‏‌ای برخوردارند و از طرق زیادی [[نقل]] شده‌‏اند و ما با روشنگری‏‌های زمان و توضیحات روزگار، فهمیده‏‌ایم که منظور [[رسول خدا]]{{صل}} از آن [[دوازده نفر]] در این [[حدیث]]، [[ائمه]] اثنی عشر از [[اهل بیت]] اوست و نمی‏‌توان این [[حدیث]] را بر [[حاکمان]] [[اموی]] [[تطبیق]] کرد؛ زیرا هم تعدادشان از [[دوازده نفر]] بیشتر است و همگی- جز [[عمر بن عبد العزیز]]- مرتکب ظلم‌‏های فاحشی شده‌‏اند و از [[بنی هاشم]] نبوده‌‏اند، در حالی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} - طبق [[روایت]] [[عبد]] الملک از [[جابر]]- فرمودند: «همگی آنها از بنی هاشم‌‏اند» و آهسته ادا شدن این عبارت از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} این [[روایت]] را [[تأیید]] می‌‏کند. چون [[بنی امیه]] [[خلافت]] [[بنی هاشم]] را خوش نداشتند. همچنین نمی‏‌توان [[حدیث]] را بر [[عباسیان]] [[تطبیق]] کرد؛ زیرا [[خلفای بنی العباس]] فزونتر از عدد مذکور بودند؛ دیگر این‏که چندان [[عدالت]] و [[پارسایی]] را رعایت نمی‏‌کردند.... گفتنی است که [[حدیث ثقلین]] نیز از [[عترت پیامبر]] بودن [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{ع}} را [[تأیید]] می‌‏کند<ref> ینابیع المودّة/ قندوزی/ ج 3/ باب 77/ ص 105.</ref>. از طرفی می‏‌دانیم که این [[حدیث نبوی]] (بیانگر خلفای دوازده‏گانه) به لحاظ [[تاریخی]] پیش از [[حیات]] متسلسل ائمه‏ [[معصومین]]{{ع}} صادر شده است و پیش از نضج گرفتن و [[تکامل]] یافتن [[تفکر]] و [[فرهنگ شیعی]]، در کتب [[صحاح]] [[اهل سنّت]] و غیر آن ثبت و ضبط شده است. پس این [[حدیث]]، انعکاس و ثبت یک پدیده‏ [[تاریخی]] انجام پذیرفته و پایان یافته نیست، بلکه تعبیر از یک [[حقیقت]] ربّانی و [[اخبار]] از یک [[مشیّت الهی]] است که بر زبان [[پیامبر]] «لا ینطق عن الهوی» جاری شده است. ازاین‌‏روی سخن حضرتش که فرمود: «خلفای بعد از من [[دوازده تن]] خواهند بود»؛ از آن جهت صادر شد که در [[آینده]] [[شاهد]] و مصدّق [[نظام]] امامتی باشد که با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} آغاز و با [[امام مهدی]]{{ع}} پایان می‏‌یابد و این تنها [[تفسیر]] معقول و منطقی برای این [[حدیث]] است<ref>بحث حول المهدی/ شهید سید محمد باقر صدر/ صص 54- 55.</ref>»<ref>[[سید ثامر هاشم حبیب العمیدی|حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم]]، [[در انتظار ققنوس (کتاب)|در انتظار ققنوس]]، ص۱۲۶-۱۲۸.</ref>.
::::::[[قندوزی]] [[حنفی]] بدین منظور می‏‌گوید: برخی از محققان گفته‌‏اند: [[احادیث]] بیانگر [[دوازده تن]] بودن خلفای [[رسول خدا]]{{صل}} از اشتهار ویژه‏‌ای برخوردارند و از طرق زیادی [[نقل]] شده‌‏اند و ما با روشنگری‏‌های زمان و توضیحات روزگار، فهمیده‏‌ایم که منظور [[رسول خدا]]{{صل}} از آن [[دوازده نفر]] در این [[حدیث]]، [[ائمه]] اثنی عشر از [[اهل بیت]] اوست و نمی‏‌توان این [[حدیث]] را بر [[حاکمان]] [[اموی]] [[تطبیق]] کرد؛ زیرا هم تعدادشان از [[دوازده نفر]] بیشتر است و همگی- جز [[عمر بن عبد العزیز]]- مرتکب ظلم‌‏های فاحشی شده‌‏اند و از [[بنی هاشم]] نبوده‌‏اند، در حالی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} - طبق [[روایت]] [[عبد]] الملک از [[جابر]]- فرمودند: «همگی آنها از بنی هاشم‌‏اند» و آهسته ادا شدن این عبارت از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} این [[روایت]] را [[تأیید]] می‌‏کند. چون [[بنی امیه]] [[خلافت]] [[بنی هاشم]] را خوش نداشتند. همچنین نمی‏‌توان [[حدیث]] را بر [[عباسیان]] [[تطبیق]] کرد؛ زیرا [[خلفای بنی العباس]] فزونتر از عدد مذکور بودند؛ دیگر این‏که چندان [[عدالت]] و [[پارسایی]] را رعایت نمی‏‌کردند.... گفتنی است که [[حدیث ثقلین]] نیز از [[عترت پیامبر]] بودن [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{ع}} را [[تأیید]] می‌‏کند<ref> ینابیع المودّة/ قندوزی/ ج 3/ باب 77/ ص 105.</ref>. از طرفی می‏‌دانیم که این [[حدیث نبوی]] (بیانگر خلفای دوازده‏گانه) به لحاظ [[تاریخی]] پیش از [[حیات]] متسلسل ائمه‏ [[معصومین]]{{ع}} صادر شده است و پیش از نضج گرفتن و [[تکامل]] یافتن [[تفکر]] و [[فرهنگ شیعی]]، در کتب [[صحاح]] [[اهل سنّت]] و غیر آن ثبت و ضبط شده است. پس این [[حدیث]]، انعکاس و ثبت یک پدیده‏ [[تاریخی]] انجام پذیرفته و پایان یافته نیست، بلکه تعبیر از یک [[حقیقت]] ربّانی و [[اخبار]] از یک [[مشیّت الهی]] است که بر زبان [[پیامبر]] «لا ینطق عن الهوی» جاری شده است. ازاین‌‏روی سخن حضرتش که فرمود: «خلفای بعد از من [[دوازده تن]] خواهند بود»؛ از آن جهت صادر شد که در [[آینده]] [[شاهد]] و مصدّق [[نظام]] امامتی باشد که با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} آغاز و با [[امام مهدی]]{{ع}} پایان می‏‌یابد و این تنها [[تفسیر]] معقول و منطقی برای این [[حدیث]] است<ref>بحث حول المهدی/ شهید سید محمد باقر صدر/ صص 54- 55.</ref>»<ref>[[سید ثامر هاشم حبیب العمیدی|حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم]]، [[در انتظار ققنوس (کتاب)|در انتظار ققنوس]]، ص۱۲۶-۱۲۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش