بحث:ولایت فقیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال'
جز (جایگزینی متن - 'ولایت تکوینی و تشریعی' به 'ولایت تکوینی و تشریعی') |
جز (جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*"[[مشروعیت]]"، به این معناست که هم [[ولایت]] [[حاکم]] بر [[مردم]] و هم [[اطاعت]] [[مردم]] از او [[حق]] و [[مشروع]] است. سؤال این است که منشأ این [[مشروعیت]] چیست؟ آیا ملاک خواست و [[اراده]] [[مردم]] است، یا چیز دیگر؟ دراینباره، دیدگاههایی وجود دارد، مانند [[نظریه]] [[اهل حل و عقد]]، [[استخلاف]]، [[شورا]]، [[وراثت]] و [[رأی]] [[اکثریت]] که هیچکدام از اینها با مبانی برگرفته از سخنان [[معصومین]]{{عم}} سازگار نیست. به خصوص که معمولاً در این موارد، عمل بر نظر مقدم است؛ یعنی حادثهای در [[تاریخ]] رخ داده، مثلاً شخصی به [[خلافت]] رسیده، سپس آن مبنا به نظریه تبدیل شده است. | *"[[مشروعیت]]"، به این معناست که هم [[ولایت]] [[حاکم]] بر [[مردم]] و هم [[اطاعت]] [[مردم]] از او [[حق]] و [[مشروع]] است. سؤال این است که منشأ این [[مشروعیت]] چیست؟ آیا ملاک خواست و [[اراده]] [[مردم]] است، یا چیز دیگر؟ دراینباره، دیدگاههایی وجود دارد، مانند [[نظریه]] [[اهل حل و عقد]]، [[استخلاف]]، [[شورا]]، [[وراثت]] و [[رأی]] [[اکثریت]] که هیچکدام از اینها با مبانی برگرفته از سخنان [[معصومین]]{{عم}} سازگار نیست. به خصوص که معمولاً در این موارد، عمل بر نظر مقدم است؛ یعنی حادثهای در [[تاریخ]] رخ داده، مثلاً شخصی به [[خلافت]] رسیده، سپس آن مبنا به نظریه تبدیل شده است. | ||
*اما در دیدگاه [[توحیدی]] باید گفت، [[انسان]] اولاً و بالذات [[آزاد]] [[آفریده]] شده و [[حق]] [[حکومت]] و [[ولایت]] بر او تنها از آن خداست که آفریننده و پرودگار اوست و پس از او، تنها کسانی [[حق]] [[ولایت]] دارند که از جانب [[خدا]] چنین اجازهای به آنها [[تفویض]] شده باشد. آنها به ترتیب [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} میباشند و در [[دوران غیبت]]، [[فقها]] به عنوان [[نایبان]] و [[وارثان]] [[معصومین]]{{عم}} از چنین [[حق]] مشروعی برخوردارند. به برخی از مبانی آن اشاره شد. اصطلاحاً به این [[نظریه]]"[[نصب]]" یا "[[انتصاب]]" میگویند؛ با این تفاوت که [[معصومین]]{{عم}} به [[نصب خاص]] [[الهی]] [[برگزیده]] شدهاند، اما [[فقها]] به [[نصب عام]] واجد چنین مقامی میشوند. [[نصب عام]]، یعنی ویژگیهای [[عالمان عصر غیبت]]، بدون [[تعیین]] مصداق آنها در سخن [[معصومین]] آمده است. | *اما در دیدگاه [[توحیدی]] باید گفت، [[انسان]] اولاً و بالذات [[آزاد]] [[آفریده]] شده و [[حق]] [[حکومت]] و [[ولایت]] بر او تنها از آن خداست که آفریننده و پرودگار اوست و پس از او، تنها کسانی [[حق]] [[ولایت]] دارند که از جانب [[خدا]] چنین اجازهای به آنها [[تفویض]] شده باشد. آنها به ترتیب [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} میباشند و در [[دوران غیبت]]، [[فقها]] به عنوان [[نایبان]] و [[وارثان]] [[معصومین]]{{عم}} از چنین [[حق]] مشروعی برخوردارند. به برخی از مبانی آن اشاره شد. اصطلاحاً به این [[نظریه]]"[[نصب]]" یا "[[انتصاب]]" میگویند؛ با این تفاوت که [[معصومین]]{{عم}} به [[نصب خاص]] [[الهی]] [[برگزیده]] شدهاند، اما [[فقها]] به [[نصب عام]] واجد چنین مقامی میشوند. [[نصب عام]]، یعنی ویژگیهای [[عالمان عصر غیبت]]، بدون [[تعیین]] مصداق آنها در سخن [[معصومین]] آمده است. | ||
*البته به این نکته نیز باید توجه کرد که [[مشروعیت]] [[ولایت]] به [[رأی]] [[مردم]] نیست، اما از سوی دیگر، [[حاکمیت]] ولیفقیه همانند [[حاکمیت معصوم]] تنها با [[رأی]] [[مردم]] امکان تحقق دارد که نمونه آن را در داستان | *البته به این نکته نیز باید توجه کرد که [[مشروعیت]] [[ولایت]] به [[رأی]] [[مردم]] نیست، اما از سوی دیگر، [[حاکمیت]] ولیفقیه همانند [[حاکمیت معصوم]] تنها با [[رأی]] [[مردم]] امکان تحقق دارد که نمونه آن را در داستان اقبال [[مردم]] نسبت به [[حکومت امام علی]]{{ع}} و هم [[حکومت اسلامی]] کنونی در [[ایران]] میبینیم<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۹۷.</ref>. | ||
==خاستگاه [[نظریه]] [[ولایت فقیه]]== | ==خاستگاه [[نظریه]] [[ولایت فقیه]]== |