ویژگی‌های جسمانی امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از پیشانی حضرت)

مقدمه

هنگام تولد امام زمان (ع)، حکیمه خاتون او را بغل کرد و به پیشگاه پدر بزرگوارش تقدیم کرد. حکیمه خاتون مشاهده نمود که با نور، روی بازوی مبارک حضرت نوشته شده: ﴿جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ[۱].[۲] و بسیار طبیعی بود که از نور، روی بازوی گرامی‌اش نوشته شود[۳]: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً[۴].[۵]

در وصف قد و قامت حضرت مهدی (ع) آمده است: راست قامت است، اما نه دراز قد[۶]. قد مبارکش مانند شاخه درخت بان (که سروقدان را به آن تشبیه می‌کنند) و یا چوب ریحان است[۷].[۸]

در روایات درباره دندان‌های حضرت چنین آمده است: دندان‌هایش چون شانه (ظریف، منظم و جدا از هم) است[۹]. دندان‌هایی شفاف دارد[۱۰]. دندان‌های ثنایایش برّاق و از هم جدا است[۱۱].[۱۲]

اندام امام مهدی

ابو بصیر می‌گوید به امام صادق(ع) گفتم: از پدر شما شنیده‌ام که امام زمان(ع) سینه‌ای گشاده و کتف‌هایی باز و عریض دارد. حضرت فرمود: "ای ابا محمّد! پدرم زره پیامبر(ص) را پوشید، ولی برایش بلند بود، به‌طوری که بر زمین می‌رسید. من نیز آن را پوشیدم، ولی بر قامتم بلند بود، ولی آن زره بر قامت حضرت قائم(ع) چنان مناسب و اندازه است که بر بدن رسول خدا(ص) اندازه بود و قسمت پایین آن زره کوتاه است، به‌طوری که هر بیننده گمان می‌کند، اطراف آن را گره زده‌اند"[۱۳]. ریان بن صلت می‌گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: آیا شما صاحب امر هستید؟ فرمود: "من امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر می‌کند... حضرت قائم کسی است که وقتی ظهور می‌کند، در سن پیران است، ولی به نظر جوان می‌آید. اندامی قوی و تنومند دارد؛ به‌طوری که اگر دست را به سوی بزرگ‌ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می‌آورد و اگر میان کوه‌ها فریاد برآورد، صخره‌ها را می‌شکند و از جا کنده می‌شود"[۱۴] پیامبر(ص) فرمود: "او از فرزندان من است، اندامش چونان مردان بنی اسرائیل سخت و ستبر است"[۱۵].

در دیگر روایات آمده است: راست‌قامت است ولی نه درازقد، چهارشانه است ولی نه کوتوله. خلقت او معتدل است. شکمی چاق، ران‌هایی پرگوشت و اندامی متناسب دارد[۱۶].[۱۷]

در روایات، در وصف ابروهای حضرت مهدی(ع) چنین آمده است: ابروهایش به طرف صورتش فرو هشته است[۱۸]. ابروهایی کشیده دارد[۱۹]. ابروانی به هم رسیده دارد[۲۰].[۲۱].

روایات، پیشانی حضرت مهدی(ع) را چنین توصیف کرده است: پیشانی باز و درخشان دارد[۲۲].[۲۳]

در وصف چشمان حضرت آمده است: دیدگانی مشکی و سرمه‌کشیده دارد[۲۴] و از شب‌زنده‌داری فرو رفته است[۲۵].[۲۶]

چهره‌شناسی یا قیافه‌شناسی، علمی است معروف که از صورت پی به سیرت می‌برند و آن را فراست نیز می‌گویند. یکی از ویژگی‌های حضرت مهدی(ع) این است که شخصیت درونی انسان‌ها را از چهره‌شان می‌شناسد و افراد صالح را از ناصالح تشخیص می‌دهد و مفسدان را با همان شناخت به سزای اعمالشان می‌رساند. امام صادق(ع) می‌فرماید: "هنگامی که حضرت قائم قیام می‌کند، احدی نمی‌ماند، مگر آنکه حضرت او را می‌شناسد که فردی صالح و نیک است یا منحرف و فاسد"[۲۷]. نیز می‌فرماید: "هنگامی که قائم ما قیام کند، دشمنان ما را از چهره‌های‌شان می‌شناسد، آن‌گاه آنان را از پیشانی (سر) و پاهای‌شان می‌گیرد و خود با یارانش، آنان را با شمشیر به قتل می‌رسانند"[۲۸].

هم‌چنین می‌فرماید: "هنگامی که قائم آل محمد(ص) قیام کند، دوستانش را به کمک قدرت تشخیصی که دارد، از دشمنانش می‌شناسد." معاویه دهنی می‌گوید:امام صادق(ع) در رابطه با آیه ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالأَقْدَامِ[۲۹]؛ بدکاران به سیمای‌شان شناخته می‌شوند، پس موسی پیشانی آنان را با پاهای‌شان بگیرند؛ فرمود: "ای معاویه! دیگران درباره آن چه می‌گویند؟" عرض کردم: می‌پندارند که خداوند، روز قیامت، گناهکاران را از قیافه‌شان می‌شناسد و از موهای جلوی سر و پاهای‌شان می‌گیرد و آنان را در آتش می‌اندازد. امام فرمود: "خداوند چه نیازی دارد که مجرمان را از چهره‌شان بشناسد و حال آنکه آنان را آفریده است". عرض کردم: پس معنای آیه چیست‌؟ فرمود: "هنگامی که حضرت قائم قیام کند، خداوند به او علم سیماشناسی عطا می‌کند و حضرت دستور می‌دهد، کافران را از سر و پا گرفته و با شمشیر، ضربات سختی بر آنان بزنند"[۳۰].[۳۱]

در پشت مبارک رسول خدا(ص) علامتی بود که آن را "ختم نبوت" گویند. حضرت مهدی(ع) نیز علامتی در پشت دارد، مانند علامت پشت مبارک رسول خدا(ص)، که برخی از آن به "ختم وصایت" تعبیر کرده‌اند[۳۲].[۳۳]

در روایات رنگ چهره حضرت مهدی(ع) چنین آمده است: رنگش عربی (گندم‌گون) است[۳۴]. هاله‌ای از نور او را احاطه کرده است[۳۵]. صورتی نقره‌فام و چهره‌ای گلگون دارد[۳۶].[۳۷]

در روایات، در وصف چهره و صورت حضرت مهدی(ع) چنین آمده است: سیمایی چون ماه تابان دارد و چهره‌اش گرد و درخشان است[۳۸]. پیشانی باز و نورانی، بینی کشیده و باریک دارد[۳۹]. چهره‌اش چون دینار (گرد و گلگون) است[۴۰]. دیدگانش سرمه‌کشیده، محاسن مبارکش پرمو و بر گونه راست او خالی جذّاب است[۴۱].[۴۲]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. سوره اسراء، ۸۱.
  2. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۰.
  3. الزام الناصب، ص ۱۰.
  4. سوره انعام، ۱۱۵.
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۷.
  6. الزام الناصب، ص ۱۳۸.
  7. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۶۹.
  8. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۵۵.
  9. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۰ و ۲۷۷.
  10. غیبة نعمانی، ص ۱۱۴؛ منتخب الاثر، ص ۱۵۰.
  11. منتخب الاثر، ص ۱۶۵.
  12. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۳۳.
  13. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۱۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص۴۴۰ و ۵۲۰.
  14. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۴۸؛ اعلام الوری، ص۴۰۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص۳۱۴.
  15. ملاحم ابن طاووس، ص۱۴۲.
  16. روزگار رهایی، ج ۱، ص۱۲۱.
  17. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۴.
  18. الزام الناصب، ص۱۳۸.
  19. همان، ص۱۳۸.
  20. همان، ص۱۳۸.
  21. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۶.
  22. کشف الغمّه، ج ۳، ص۲۵۹ و ۲۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۸۰ و ۹۰.
  23. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۰۰.
  24. کشف الغمه، ج ۳، ص۲۶۰ و ۲۷۶؛ منتخب الاثر، ص۱۶۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۵۱.
  25. الزام الناصب، ص۱۳۸.
  26. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۲۶۰.
  27. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۶۷۱؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص۴۹۳؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۵۸.
  28. احقاق الحق، ج ۱۳، ص۳۵۷؛ غیبة نعمانی، ص۲۴۲؛ ارشاد، ج ۵، ص۳۶.
  29. سوره الرحمن، ۴۱.
  30. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۲۱؛ المحجة، ص۲۱۷؛ ینابیع الموده، ص۴۲۹ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی(ع)، طبسی، ص۸۵.).
  31. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۶۱۱.
  32. نجم الثاقب، باب سوم.
  33. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۹۱.
  34. منتخب الاثر، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، ج ۵۰، ص۷۸.
  35. کشف الغمه، ج ۳، ص۲۵۹ و ۲۶۹؛ منتخب الاثر، ص۱۴۷.
  36. منتخب الاثر، ص۱۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۳۵.
  37. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۱.
  38. بحار الانوار، ج ۵۰، ص۷۸؛ منتخب الاثر، ص۱۸۵.
  39. کشف الغمه، ج ۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۸۰ و ۹۰.
  40. بحار الانوار، ج ۵۱، ص۷۷؛ الزام الناصب، ص۱۳۹.
  41. کشف الغمه، ج ۳، ص۲۶۰.
  42. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۵۶.