مشخصات و اوصاف ظاهری امام مهدی چیست؟ (پرسش)
مشخصات و اوصاف ظاهری امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
مشخصات و اوصاف ظاهری امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / صفات ظاهری و سیمای امام مهدی |
مدخل اصلی | اندام امام مهدی |
تعداد پاسخ | ۱۵ پاسخ |
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
صورت: خوشرو و درخشنده بهطوریکه نور روی او بر سیاهی موی ریش و سر غالب است.
خد و خال: دو گونه او روان بدون برآمدگی و بر گونه راستش خال سیاهی است.
پیشانی: گشاده پیشانی، صاف و روشن.
ابرو: ابروگشاده و باریک و کشیده و نزدیک به هم اما نپیوسته.
چشم و مژه: چشمانش سیاه و درشت و فرورفته و پلکها درخشنده، شاید فرو رفتگی چشمها در اثر عبادت و بیداری شب و گریه بسیار باشد.
بینی: بینی کشیده و بالا آمده و مختصر برآمدگی در وسط دارد.
دندان: دندانهایش بهخصوص دندانهای جلو گشاده و به هم پیوسته.
رنگ چهره: سفید درخشنده، سرخگون خالص و سیر در سرخی.
رنگ سائر بدن: گندمگون و سبزه مایل به سفیدی نه سیاهی.
مو و رنگ مو: رنگ موی ریش و سر سیاه، اما نور صورت غالب بر سیاهی موی او است. در کودکی موهای سرش درخشنده و سیاه و مجعد اما نه زیاد درهم پیچیده و تا نرمی گوش از دو طرف آویزان و بر روی دوش ریخته و از وسط دارای فرق بود.
سر مبارک: سر مبارکش گرد و مدور و علامت ریختگی مو یا موهای ریز در بعضی از مواضع سر پیداست.
سرشانه و مابین دو شانه: استخوان سرشانه نرم و بزرگ و سر دوش پایین افتاده و مابین دو شانه پهن.
علامتی در پشت شانه: مابین دو شانه آن حضرت از طرف چپ خالی است بر خلاف رنگ بدن، و در زیر دو شانه برگی است مانند برگ یاس[۲].
علامتی در پشت: در پشت مبارک دو خال است یکی به رنگ بدن و دیگری شبیه به خال پیغمبر (ص)[۳].
بازو: بر بازوی راستش این دو آیه نوشته شده: ﴿ وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴾[۴]، ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۵]
کف: کف دست آن حضرت پهن و بزرگ
سینه و از سینه تا ناف: سینه پهن و فراخ و از گودال گلو تا ناف مانند خطی از مو کشیده شده.
شکم: شکم برآمده و بزرگ.
ران: دو ران او پهن و پرگوشت و بر ران راست خالی است برخلاف رنگ بدن
زانو: دو زانو رو به جلو آمده از بزرگی.
قوت: قوه او چنان باشد که اگر اراده کند بزرگترین درخت را از جا بکند و اگر در میان کوهها صیحه بزند سنگهای کوهها از جا کنده شود و از هم بپاشد[۶]»[۷].
«نوع دیگر از نشانههای آن حضرت علامات امامت است، بهطور کلی هرکس امام باشد باید دارای این خصوصیات باشد که نشانه و علامت امامت او است، این علامات در اخبار متعدده ذکر شده که هر حدیثی متعرض قسمتی از آن گشته و اکثر آن اخبار در مجلد هفتم بحار الانوار باب جامع در صفات امام و شرایط او ص ۲۰۰ مسطور است. حدیثی که از همه بیشتر ذکر علامات کرده حدیثی است که از حضرت رضا (ع) روایت شده که مشتمل بر سی علامت است در "من لا یحضره الفقیه"[۸] و "معانی الاخبار" و "خصال"[۹] و "عیون الاخبار[۱۰] الرضا (ع)" و "احتجاج"[۱۱] طبرسی و مجلد هفتم "بحار"[۱۲] و در "اثبات الهداة" ج ۷ از همه نقل کرده مجموع علامات بهطور تلخیص از آن حدیث و غیر او نقل میشود:
- متولد میشود پاک و پاکیزه.
- ختنه شده.
- چون از شکم مادر به زمین آید بر دو کف خود قرار گیرد و صدا به شهادتین بلند کند.
- محتلم نشود.
- چشم او بخوابد و دل او بیدار باشد.
- او را سایه نباشد[۱۳].
- از پشت سر ببیند چنانچه از پیشرو میبیند.
- او را خمیازه و دهندره نباشد.
- بول و غائط او دیده نشود، زمین آن را ببلعد.
- بوی بول و غائط او از مشک خوشبوتر باشد- یعنی در حال قضای حاجت اگر چه عینش دیده نمیشود-.
- از همه مردم عاملتر باشد.
- از همه حلیمتر.
- از همه عابدتر.
- از همه حاکمتر یعنی حکمش از همه بهتر باشد.
- از همه پرهیزگارتر باشد.
- از همه شجاعتر.
- از همه سخیتر.
- از همه عاملتر به کتاب خدا باشد.
- از همه تواضعش برای خدا بیشتر باشد.
- از همه عالمتر باشد به آنچه امر میکند.
- از همه ترککنندهتر باشد از آنچه نهی میکند.
- مهربانتر است به مردم از خود ایشان.
- دارای معجزه باشد.
- محدث باشد تا هنگامی که از دنیا برود، یعنی ملائکه با وی حدیث گویند.
- مستجاب الدعوه باشد حتی اینکه اگر بر سنگی دعا کند دو نیم گردد.
- سلاح و شمشیر پیغمبر (ص) یعنی ذوالفقار نزد او باشد.
- زره پیغمبر (ص) بر تن او راست آید و چون دیگری بپوشد خواه بلند و خواه کوتاه قدر یک وجب زیاد آید.
- مصحف فاطمه (س) نزد او باشد.
- جامعه نزد او باشد و آن صحیفهای است که طولش هفتاد ذراع است و در وی آنچه بنی آدم محتاج است مضبوط است.
- جفر اکبر و جفر اصغر نزد او است، یکی پوست قوچ و دیگری پوست بز است که همه علوم در این دو هست حتی دیه خراشی که در صورت و بدن واقع شود، حتی خراش تمام پوست و نصف پوست و ثلث پوست.
- نزد او صحیفهای است که در وی اسامی شیعیان او تا روز قیامت ثبت است»[۱۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«در مورد اوصاف حضرت مهدی (ع) باید بدانیم که این قضیه از دو جهت حائز اهمیت است:
صفات و مشخّصات آن حضرت (ع) در احادیث و روایات فراوانی از جانب رسول مکرّم اسلام (ص) و ائمه (ع) به ما رسیده است، و نیز بزرگان ما در کتب معتبر خویش به این موضوع پرداختهاند. مرحوم مجلسی در جلد ۵۱ "بحار" در باب چهارم؛ مرحوم شیخ طوسی قدّس سرّه در کتاب "الغیبة"؛ ابن صباغ مالکی قدّس سرّه در کتاب "فصول المهمّة"؛ و مرحوم صدوق قدّس سرّه در "کمال الدین". و از معاصرین کتاب ارزشمند "منتخب الاثر" در فصل دوم که ۴۹ باب دارد در این ۴۹ باب اوصاف حضرت مهدی را بیان میکند و یک باب را که دارای ۲۱ حدیث است اختصاص میدهد به شمایل حضرت امام عصر (ع). در اینجا ما به دو روایت که بیانگر اوصاف آن حضرت است از حضرت علی (ع) و امام باقر (ع) بسنده میکنیم.
و از جمع روایات میشود اینگونه نتیجه گرفت که حضرت چهره مبارکش جوان و گندمگون و ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت، شانه حضرت پهن، دندانهایش برّاق و گشاده، بینی حضرت کشیده و زیبا، پیشانی حضرت بلند و تابنده، استخوانبندی حضرت استوار، دستان و انگشتانشان درشت، گونههای حضرت کمگوشت و اندکی متمایل به زردی، به گونه راست حضرت "خالی" مشکین وجود دارد، عضلات حضرت پیچیده و محکم، موهای سر مبارک حضرت بر لالههای گوش ریخته، اندامش متناسب و زیبا، هیئت آن امام همام رباینده و خوشمنظر و در میان شانه حضرت، اثری است چون اثر نبوّت، و باید گفت که یوسف قرآن و یوسف زهرا (س) ملیحتر است از یوسف مصر. بر حسب روایات و برخی ملاقاتهای معتبر میتوان گفت:
|
۳. حجت الاسلام والمسلمین رضانژاد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «حیات امام مهدی» در اینباره گفته است:
«پیشوایان دین، ویژگیهای جسمانی حضرت مهدی (ع) را چنین بیان کردهاند: جوانی است خوش سیما، گلگون[۲۷] و چهرهاش گندم گون، سرخ فام [۲۸]، گرد و درخشان [۲۹] و ابروانش هلالی، کشیده [۳۰] و به طرف چهره فروهشته است[۳۱] چشمانی سیاه و درشت و جذاب دارد [۳۲] و دندانهایی چون شانه (ظریف، منظم و جدا از هم براق)[۳۳]، بینیاش کشیده، باریک و زیبا[۳۴] است و پیشانیاش بلند، باز و درخشان بوده،[۳۵] شانههایی پهن و عریض[۳۶] دارد و دیدگان مبارکش سرمه کشیده و از شب زنده داری فرو رفته[۳۷] است. درخشندگی چهرهاش، سیاهی محاسنش را تحت الشعاع قرار داده[۳۸] و موهای پر پشتش[۳۹]،[۴۰] بر لاله گوش ریخته [۴۱] است. خوش منظر مینماید و برگونه راستش خالی مشکین و جذاب [۴۲] دیده میشود. دستان و انگشتانش درشت، استخوان بندیاش استوار و صخرهسان، را نهایش پرگوشت [۴۳]، گونههایش کم گوشت و "به سبب بیداری شبانه" اندکی متمایل به زردی است. عضلاتی در هم تنیده، محکم و نیرومند[۴۴] دارد. اندامش متناسب و زیبا[۴۵] مینماید؛ راست قامت و چهار شانه، نه دراز قد و نه کوتاه[۴۶] رخسارهاش در هالهای از نور فرو رفته است. بزرگوارانه و شکوهمند [۴۷] به نظر میرسد»[۴۸].
|
۴. حجت الاسلام والمسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«از آنجایی که دوران غیبت به دو دوره کاملا متفاوت تقسیم شده است بنابراین ویژگیهای هر دوره، در محل خود جای تأمل دارد.
«محدثان معتبر- از شیعه و اهل سنت- بنابر احادیث بسیاری، از پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع)، شمایل و اوصاف حضرت مهدی (ع) را در کتابهای خویش بیان کردهاند. مجموعه این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: شمایل مهدی (ع) پس از ولادت و دوران کودکی: ضوء بن علی از مردی از اهل فارس، حکایتی نقل و در ضمن آن، برخی از اوصاف حضرت را در نوزادی بیان کرده است: "... پسر بچهای سفید و زیبا روی بود... مویی از بالای سینه تا ناف، به رنگ سبز- نه سیاه- روییده بود..."[۵۶]. یعقوب منقوش گوید: "خدمت امام حسن عسکری (ع) وارد شدم. داخل حیاط بر سکویی نشسته بود. سمت راستش اتاقی قرار داشت و بر آن پردهای آویخته بود. عرض کردم: ای سید من! صاحب امر امامت، بعد از شما کیست؟ فرمود: این پرده را بالا بزن! آن را بالا زدم. پسر بچهای به قامت پنج وجب- که به نظر میآمد هشت الی ده سال داشت- بیرون آمد؛ با پیشانی درخشان، روی سفید، دو چشم براق، دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته. در گونه راستش خالی و در سرش گیسوانی بود. بر زانوی پدر خود ابی محمد (ع) نشست؛ پس به من فرمود: این است صاحب الامر شما"[۵۷]. شمایل مهدی (ع) در دوران غیبت: این دسته حکایات را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
شمایل مهدی (ع) هنگام ظهور: در بعضی از روایات شمایل حضرت، به هنگام ظهور، قیام و عصر حکومت ذکر شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای آن حضرت در این دوران، قوت فوق العاده جسمانی ایشان است. امام رضا (ع) فرمود: "... وَ انَّ الْقَائِمِ هُوَ الذی اذا خَرَجَ کان فی سَنَّ الشیوخ وَ مَنْظَرِ الشُّبَّانِ قویا فی بَدَنِهِ حتی لَوْ مُدُّ یده الی أَعْظَمُ شَجَرَةٍ علی وَجْهِ الارض لَقَلَعَهَا وَ لَوْ صَاحَ بین الْجِبَالِ لتدکدکت صخورها..."[۶۴]؛ "... قائم (ع) آن است که چون ظهور کند، در سن پیران است و سیمای جوان دارد. نیرومند باشد تا جایی که اگر دست به بزرگترین درخت زمین اندازد، آن را از جا بکند و اگر میان کوهها نعره کشد، سنگهای آنها را از هم بپاشد". امیر مؤمنان علی (ع) درباره برخی از ویژگیهای ظاهری جسمانی ایشان در عصر ظهور فرمود: "یخرج رَجُلُ مِنْ ولدی فی آخِرِ الزَّمَانِ ابیض اللَّوْنَ مَشْرَبٍ بِالْحُمْرَةِ مبدح الْبَطْنِ عریض الفخذین عظیم مشاش المنکبین بظهره شامتان : شَامَةُ علی لَوْنٍ جِلْدِهِ وَ شَامَةُ علی شِبْهَ شَامَةُ النبی..."[۶۵]؛ "مردی از فرزندانم در آخر الزمان ظهور میکند. رنگش سفید آمیخته به سرخی و شکمش برآمده است. دو رانش ستبر و هردو شانهاش قوی است. در پشتش دو خال است (مانند مهر)؛ یکی به رنگ پوستش و دیگری چون مهر نبوت پیغمبر". آن حضرت همچنین فرمود: "... وَ هُوَ رَجُلُ اجلی الجبین ، اقنی الانف ، ضَخْمِ الْبَطْنِ ، ازیل الفخذین بِفَخِذِهِ الیمنی شَامَةُ ، أَفْلَجَ الثنایا ، وَ یملا الارض عَدْلًا کما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"[۶۶]؛ "... او مردی بلند پیشانی و دارای بینی باریکی است که میانش اندک برآمدگی دارد. برآمده شکم و دارای رانهای درشت و پهن است. خالی بر ران راست او قرار دارد. میان دو دندان پیشین او، گشاده است...". امام باقر (ع) نیز در وصف آن حضرت فرمود: "... او شخصی سرخ و سفید و دارای چشمانی گرد و فرو رفته است. ابروانی پرپشت و برجسته و شانهای پهن دارد..."[۶۷]. امام علی (ع) فرمود: "مهدی دارای چشمانی سیاه و درشت است. موهایی مجعد و خالی بر گونه دارد..."[۶۸]. ایشان در کمال جوانی ظهور خواهد کرد؛ چنانکه امام باقر (ع) فرمود: "مهدی در حالی قیام خواهد کرد که یک تار موی سفید، در سر و محاسن او دیده نمیشود"[۶۹]. همین معنا در کلام نورانی امام مجتبی (ع) آمده است که حضرت مهدی (ع) در سن و سالی کمتر از چهل، ظهور خواهد کرد[۷۰]»[۷۱]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
«برای اینکه سخن در مورد هویت شخصی امام را کامل کنیم، در این بخش در مورد برخی از صفات و ویژگیهای جسمی امام که در احادیث پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) آمده است، سخن خواهیم گفت: احمد بن حنبل با سندش از ابی سعید الخدری حدیثی آورده و گفته است، پیامبر (ص) فرمود: قیامت برپا نمیشود مگر آنکه (پیش از آن) مردی از خاندان من که پیشانی گشاده و بینی بلند و نازک دارد، به فرمانروایی برسد. او زمین را همانگونه که آکنده از ستم و بیداد شده، سرشار از داد و عدالت و انصاف میکند، این (حکومت) هفت سال خواهد بود[۷۲]. الدانی در سنن خود حدیثی از پیامبر (ص) را آورده که در آن میفرماید: در آخر الزمان، مردی از خاندان من که جوان است و نیکو روی و پیشانی گشاده و بینی باریک و بلند دارد، قیام میکند. او زمین را همانگونه که آکنده از ستم و بیداد و بیعدالتی شده، سرشار از عدالت و داد و انصاف میکند. او هفت سال فرمانروایی میکند[۷۳]. این احادیث و حدیثهای دیگر دو ویژگی (اصلی) برای امام ذکر کرده است:
أجلی الجبین بودن امام بهمعنای این است که ایشان در قسمت پیشانی کممویاند و دو طرف پیشانی ایشان هم کمتر مو دارد. در مورد، أقنی الانف بودن هم باید گفت که این صفت بهمعنای آن است که ایشان بینی کشیده و بلند دارند و پره بینی ایشان هم نازک است و در وسط بینی ایشان خمیدگی وجود دارد. احادیث به این دو ویژگی و صفت، بسنده نکردهاند، بلکه صفات و ویژگیهای دیگری برای ایشان ذکر کردهاند. حذیفة بن ایمان، صفات دیگری از پیامبر (ص) برای ایشان نقل کرده است. او میگوید: پیامبر (ص) فرمود: مهدی (ع) مردی است از فرزندان من، چهرهای چون ماه تابان دارد، رنگ چهره او عربی است و جسم او مانند جسم بنی اسرائیل است[۷۴]. به فرض اینکه این روایت صحیح باشد، رنگ بدن امام، عربی است، یعنی گندمگون یا سفید و جسم ایشان هم اینگونه خواهد بود، بلندقامت و پر مانند فرزندان یعقوب (بنی اسرائیل). امیر المؤمنین علی (ع) صفات و ویژگیهای دیگری به این صفات افزوده است. از ابی وائل نقل شده که او گفت: امیر المؤمنین (ع) به حسین (ع) نگاه کرد و فرمود: این پسر من همانگونه که پیامبر او را سید نامید، سید است و خداوند از صلب او (از نسل او) مردی همنام پیامبر به وجود میآورد که در کردار و رفتار و صفات جسمانی همانند پیامبر است، او زمانی خروج میکند که مردم در غفلت به سر میبرند، حق از بین رفته و باطل چیره و پدیدار شده است ... او مردی پیشانی گشاده، با بینی بلند و نازک، شکم بزرگ، دارای رانهای از هم گشاده است، در ران راستش نشانهای (لکهای مادرزادی) است و دندانهای پیشین او گشاده (از هم فاصله دارند) است و زمین را همانگونه که سرشار از ستم و بیعدالتی و بیداد شده، آکنده از عدالت و داد میکند[۷۵]. علاوه بر این، امیر المؤمنین علی (ع) در حدیثی دیگر، صفات و ویژگیهای دیگری در تکمیل صفات قبلی، بیان فرموده است: در آخر الزمان، مردی از فرزندان من خروج میکند که رنگ بدنش سفید آمیخته به سرخی است. او شکم برآمده و رانهای عریض و بزرگ دارد، استخوانهای شانهاش بزرگ است و در پشت او دو نشانه (لکه مادرزادی) وجود دارد. یک نشانه بر روی رنگ پوستش است و یک نشانه مانند نشانه پیامبر (ص) دارد. او دو نام دارد، یک نام که پنهان نگه داشته میشود و یک نام که به همه اعلام میشود، نامی که پنهان نگه داشته میشود احمد است و نامی که اعلام میشود، محمد است، چون بجنبد میبینی که از شرق تا غرب جهان برای او نورافشان میشود، اگر دستش را بر سرهای بندگان بگذارد، دل همه مؤمنان همچون تکههای آهن میشود. خداوند قدرت چهل مرد را به او عطا کرده است و (در زمان او) آن شادی (ظهور او) در دل تمام مردگان که در قبر هستند، وارد میشود[۷۶]. همچنین از امیر المؤمنین علی (ع) نقل شده که ایشان فرمود: او همنام پیامبر است، پناهگاه او بیت المقدس است. او ریشی پرپشت و چشمانی سیاه و دندانهایی درخشان دارد. در چهرهاش یک خال است. پیشانی او گشاده و کمموی، بینی او بلند و نازک است و در شأنهاش نشانه پیامبر (ص) وجود دارد ... الخ[۷۷]. علاوه بر این، صفات و ویژگیهای دیگری نیز روایت شده که پیامبر و اهل بیتش میخواستهاند آنها را به مردم بشناسانند تا بدین وسیله مردم همیشه منتظر آن سیما و چهره نورانی و زیبا باشند، کسی که زمین را پس از آنکه آکنده از ستم و بیداد شده، سرشار از عدالت و داد و انصاف میکند»[۷۸]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
«معصومان (ع) پارهای از نشانههای ظاهری حضرت مهدی (ع) را چنین معرفی فرمودهاند:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
|
۸. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«در احادیثی از پیامبر (ص) و برخی امامان (ع)، شمایل امام مهدی (ع) مانند شمایل پیامبر (ص) دانسته شده است. برای نمونه، پیامبر خدا (ص) میفرماید: "مهدی، از فرزندان من است. نامش نام من، کنیهاش کنیه من و شبیهترینِ مردم در خلقت و اخلاق به من است"[۸۶]. در کتاب کمال الدین نیز آمده که امام عسکری (ع) میفرماید: "ستایش، ویژه خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا جانشین پس از خودم را به من نشان داد؛ شبیهترینِ مردم در خلقت و اخلاق به پیامبر خدا (ص)"[۸۷]. در کتاب الغیبة طوسی به نقل از امام باقر (ع) آمده است که امیر مؤمنان (ع) در پاسخ سؤال عمر بن خطاب درباره اوصاف مهدی (ع) فرمود: "او جوانی چهارشانه، زیباروی و خوش موست و موهایش بر شانههایش ریخته و نور چهرهاش بر سیاهی موی سر و صورتش، چیره است. پدرم فدای فرزند گزیده کنیزان!"[۸۸]. در کتاب فلاح السائل نیز آمده که یحیی بن فضل نوفلی میگوید: در بغداد بر امام کاظم (ع) وارد شدم. از نماز عصر فارغ شد و دستانش را به سوی آسمان بلند نمود. شنیدم که میفرمود: "... پدرم فدای آن پهنشکم، ابروان نزدیک، دو ساق باریک، دو شانه عریض، گندمگون و از شبزندهداری، اندکی زرد!"[۸۹][۹۰]»[۹۱]. |
۹. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«امام زمان (ع) بعد از شهادت پدرش هنگامی که برای نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده کردند در حالی که طفلی گندم گون بود، با موهای فری و بین دندانهای جلو او باز بود[۹۲]. شیخ طوسی از برخی کسانی که حضرت را در خلال غیبت صغرا مشاهده کردند نقل میکند که آن حضرت جوانی زیبارو، با بویی معطّر، و هیبتی عظیم بود. راوی میگوید: هنگامی که سخن میگفت، کسی را بهتر از او در سخن گفتن ندیدم[۹۳]. در روایتی دیگر میخوانیم که راوی گفت: حضرت جوانی گندم گون بود و هرگز کسی را به مانند او در زیبایی و اعتدال قامت ندیدم[۹۴]. و در روایتی دیگر آمده است: قد او نه طولانی است و نه کوتاه، بلکه معتدل القامه است. سر مبارکش گرد و پیشانی اش پهن است. بینی او کشیده و گونههای او صاف و بر گونه راستش خالی است[۹۵]. در مورد ذیل سؤال که آیا کسی میتواند خودش را به شکل و شمایل حضرت (ع) درآورد یا خیر؟ میگوییم: اگر چه به حسب ظاهری کسی بتواند خودش را به مانند حضرت در اوصافی که ذکر شد درآورد، ولی با علایم ظهور که در جای خود ثابت شده و نیز با اعجازی که حضرت از خود نشان میدهند هرگز کسی در امامت او شک نخواهد کرد. و این مقتضای لطف خداوند است. ولطف بر او واجب است، و لذا به طور حتم کاری خواهد کرد که وجود حضرت در عصر ظهور به کسی مشتبه نخواهد شد»[۹۶].
|
۱۰. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«پیامبر اکرم (ص) میفرماید:"مهدی از من است. پیشانی باز و نورانی و بینی کشیده و باریک دارد"[۹۷]. "مهدی از نسل منست. سیمایش چون ماه تابان و چهرهاش گرد و درخشان است. رنگش عربی (گندمگون) و جسمش اسرائیلی (راست قامت و تا حدی بلندقد) است"[۹۸]. امیر مؤمنان (ع) میفرماید:"مهدی دیدگانی مشکی، موهایی پرپشت، چهرهای چون ماه تابان، پیشانی باز و درخشان، خالی (بر گونه راست) و نشانی (چون مهر نبوت در میان دو کتف) دارد"[۹۹]. "شکمی چاق، اندامی متناسب، دندانهایی شفاف، و شانههایی پهن دارد"[۱۰۰]. "چهرهای زیبا و موهایی جاذب دارد که بر شانههایش فروریخته، و درخشندگی چهرهاش بر مشکی محاسن شریفش غلبه میکند"[۱۰۱]. امام باقر (ع) میفرماید:"چهره او همچون ستارهای درخشان، نقرهای و گلگون است"[۱۰۲]. "برای قائم علامتهایی هست: بر موی سرش علامتی چون نخاله، و علامتی (شبیه مهر نبوت) زیر شانه چپش، و علامتی زیر هردو شانهاش چون برگ آس"[۱۰۳]. امام صادق (ع) میفرماید: "از امتحانات بزرگ خداوندی است که صاحبشان به صورت جوانی نورس ظاهر شود، درحالی که آنها او را پیری کهنسال تصور میکنند"[۱۰۴]. "در صاحب الزمان نشانی از حضرت یونس هست، و آن اینکه بعد از غیبتش بهصورت جوانی نورس ظاهر میشود"[۱۰۵]. امام رضا (ع) میفرماید:"سیمای او شبیه من و شبیه موسی بن عمران است، هالهای از نور او را احاطه کرده، و نور الهی از چهرهاش ساطع است. با خلقت معتدل و درخشش چهره شناخته میشود. اخلاق حمیده او چون جدش رسول اکرم (ص) است"[۱۰۶]»[۱۰۷]. |
۱۱. آقای حکیمی؛ |
---|
آقای محمد رضا حکیمی، در کتاب «خورشید مغرب» در اینباره گفته است:
«محدثان معتبر، از شیعه و اهل سنت، بنابر احادیث بسیار از پیامبر اکرم (ص) و امام علی بن ابیطالب (ع) و دیگر امامان[۱۰۸]، شمایل و اوصاف امام مهدی (ع) را، در کتابهای خویش آوردهاند: چهرهاش گندمگون. ابروانش هلالی و کشیده. چشمانش سیاه و درشت و جذاب. شانهاش پهن. دندانهایش براق و گشاده. بینیاش کشیده و زیبا. پیشانیش بلند و تابنده. استخوانبندیش استوار و صخرهسان. دستان و انگشتانش درشت. گونههایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی -که از بیداری شب عارض شده-. بر گونه راستش خالی مشکین. عضلاتش پیچیده و محکم. موی سرش بر لاله گوش ریخته[۱۰۹]. اندامش متناسب و زیبا. هیئتش خوشمنظر و رباینده. رخسارهاش در هالهای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق. قیافهاش از حشمت و شکوه رهبری سرشار. نگاهش دگرگونکننده. خروشش دریاسان، و فریادش همهگیر»[۱۱۰]. |
۱۲. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«در روایات، در وصف ابروهای حضرت مهدی (ع) چنین آمده است: ابروهایش به طرف صورتش فرو هشته است[۱۱۱]. ابروهایی کشیده دارد[۱۱۲]. ابروانی به هم رسیده دارد[۱۱۳][۱۱۴]. ابو بصیر میگوید به امام صادق (ع) گفتم: از پدر شما شنیدهام که امام زمان (ع) سینهای گشاده و کتفهایی باز و عریض دارد. حضرت فرمود: "ای ابا محمّد! پدرم زره پیامبر (ص) را پوشید، ولی برایش بلند بود، بهطوری که بر زمین میرسید. من نیز آن را پوشیدم، ولی بر قامتم بلند بود، ولی آن زره بر قامت حضرت قائم (ع) چنان مناسب و اندازه است که بر بدن رسول خدا (ص) اندازه بود و قسمت پایین آن زره کوتاه است، بهطوری که هر بیننده گمان میکند، اطراف آن را گره زدهاند"[۱۱۵]. ریان بن صلت میگوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: آیا شما صاحب امر هستید؟ فرمود: "من امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر میکند... حضرت قائم کسی است که وقتی ظهور میکند، در سن پیران است، ولی به نظر جوان میآید. اندامی قوی و تنومند دارد؛ بهطوری که اگر دست را به سوی بزرگترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون میآورد و اگر میان کوهها فریاد برآورد، صخرهها را میشکند و از جا کنده میشود"[۱۱۶] پیامبر (ص) فرمود: "او از فرزندان من است، اندامش چونان مردان بنی اسرائیل سخت و ستبر است"[۱۱۷]. در دیگر روایات آمده است: راستقامت است ولی نه دراز قد، چهارشانه است ولی نه کوتوله. خلقت او معتدل است. شکمی چاق، رانهایی پرگوشت و اندامی متناسب دارد[۱۱۸]»[۱۱۹]. روایات، پیشانی حضرت مهدی (ع) را چنین توصیف کرده است: پیشانی باز و درخشان دارد[۱۲۰][۱۲۱]. در وصف چشمان حضرت آمده است: دیدگانی مشکی و سرمهکشیده دارد[۱۲۲] و از شبزندهداری فرو رفته است[۱۲۳][۱۲۴]. چهرهشناسی یا قیافهشناسی، علمی است معروف که از صورت پی به سیرت میبرند و آن را فراست نیز میگویند. یکی از ویژگیهای حضرت مهدی (ع) این است که شخصیت درونی انسانها را از چهرهشان میشناسد و افراد صالح را از ناصالح تشخیص میدهد و مفسدان را با همان شناخت به سزای اعمالشان میرساند. امام صادق (ع) میفرماید: "هنگامی که حضرت قائم قیام میکند، احدی نمیماند، مگر آنکه حضرت او را میشناسد که فردی صالح و نیک است یا منحرف و فاسد"[۱۲۵]. نیز میفرماید: "هنگامی که قائم ما قیام کند، دشمنان ما را از چهرههایشان میشناسد، آنگاه آنان را از پیشانی (سر) و پاهایشان میگیرد و خود با یارانش، آنان را با شمشیر به قتل میرسانند"[۱۲۶]. همچنین میفرماید: "هنگامی که قائم آل محمد (ص) قیام کند، دوستانش را به کمک قدرت تشخیصی که دارد، از دشمنانش میشناسد." معاویه دهنی میگوید:امام صادق (ع) در رابطه با آیه ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالأَقْدَامِ﴾[۱۲۷]؛ بدکاران به سیمایشان شناخته میشوند، پس موسی پیشانی آنان را با پاهایشان بگیرند؛ فرمود: "ای معاویه! دیگران درباره آن چه میگویند؟" عرض کردم: میپندارند که خداوند، روز قیامت، گناهکاران را از قیافهشان میشناسد و از موهای جلوی سر و پاهایشان میگیرد و آنان را در آتش میاندازد. امام فرمود: "خداوند چه نیازی دارد که مجرمان را از چهرهشان بشناسد و حال آنکه آنان را آفریده است". عرض کردم: پس معنای آیه چیست؟ فرمود: "هنگامی که حضرت قائم قیام کند، خداوند به او علم سیماشناسی عطا میکند و حضرت دستور میدهد، کافران را از سر و پا گرفته و با شمشیر، ضربات سختی بر آنان بزنند"[۱۲۸]»[۱۲۹]. در پشت مبارک رسول خدا (ص) علامتی بود که آن را "ختم نبوت" گویند. حضرت مهدی (ع) نیز علامتی در پشت دارد، مانند علامت پشت مبارک رسول خدا (ص)، که برخی از آن به "ختم وصایت" تعبیر کردهاند[۱۳۰][۱۳۱]. «در روایات رنگ چهره حضرت مهدی (ع) چنین آمده است: رنگش عربی (گندمگون) است[۱۳۲]. هالهای از نور او را احاطه کرده است[۱۳۳]. صورتی نقرهفام و چهرهای گلگون دارد[۱۳۴]»[۱۳۵]. «صفات و مشخصات حضرت مهدی (ع) که در احادیث و روایات آمده بسیار است. مرحوم مجلسی در کتاب "غیبت" شیخ طوسی از امام باقر (ع) نقل میکند که امیر المؤمنین (ع) در منبر فرمود: "مردی از دودمان من، در آخر الزمان ظهور میکند که رنگش سفید مایل به سرخی و شکمش عریض، رانهایش پهن، استخوان شانههایش درشت و در پشت وی دو خال است: یکی به رنگ پوست بدنش و دیگری شبیه خال پیامبر (ص) است. دو نام دارد: یکی مخفی و دیگری ظاهر، نامی که مخفی است "احمد" و نامی که ظاهر است "محمّد" میباشد..."[۱۳۶]. روزی امیر المؤمنین (ع) نگاهی به امام حسین (ع) کرد و فرمود: این پسر من آقاست، چنانکه پیغمبر نیز او را آقا نامید، خداوند از دودمان او مردی همنام پیغمبر (ص) به وجود آورد که در خوی و سیرت مانند خود آن حضرت است... پیشانیاش باز، بینیاش کشیده، میان برآمده، شکمش فربه، رانهایش پرگوشت و در ران راستش خالی است و میان دندانهای ثنایایش باز است..."[۱۳۷]. در کتاب فصول المهمّه آمده است: مهدی موعود جوانی متوسط القامه، نیکورو و خوشموی است. موی سرش بر روی دوشهایش ریخته است. بینیاش باریک و پیشانیاش باز است..."[۱۳۸]. از جمله خصایص حضرت آن است که گذشت زمان باعث پیری او نمیشود، لذا وقتی ظهور میکند با آنکه سن مبارک او سالها از هزار گذشته، به صورت مردی چهل ساله ظاهر میشود[۱۳۹]. بههرحال اوصافی و خصوصیاتی که برای آن حضرت بیان شده، مشخصاتی است که جز بر آن شخص خاص (امام دوازدهم، یگانه فرزند امام حسن عسکری (ع)) بر احدی قابل انطباق نیست، لذا بطلان دعاوی مدّعیان مهدویت با توجه به این نشانهها آشکار است»[۱۴۰]. «در روایات، در وصف چهره و صورت حضرت مهدی (ع) چنین آمده است: سیمایی چون ماه تابان دارد و چهرهاش گرد و درخشان است[۱۴۱]. پیشانی باز و نورانی، بینی کشیده و باریک دارد[۱۴۲]. چهرهاش چون دینار (گرد و گلگون) است[۱۴۳]. دیدگانش سرمهکشیده، محاسن مبارکش پرمو و بر گونه راست او خالی جذّاب است[۱۴۴]»[۱۴۵]. در پشت مبارک رسول خدا (ص) علامتی بود که آن را "ختم نبوت" گویند. حضرت مهدی (ع) نیز علامتی در پشت دارد، مانند علامت پشت مبارک رسول خدا (ص)، که برخی از آن به "ختم وصایت" تعبیر کردهاند[۱۴۶][۱۴۷]. |
۱۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«برحسب روایات و برخی ملاقاتهای معتبر میتوان گفت:
|
۱۴. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«در روایات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) شمایل و اوصاف حضرت مهدی (ع) بیان شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: چهره آن بزرگوار گندمگون، پیشانیاش بلند و تابنده، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش درشت و سیاه، بینیاش کشیده، دندآنهایش براق و روی اوگشاده است. بر گونه راست آن حضرت، خالی مشکین قرار دارد. در میان شانهاش، اثری چون اثر نبوت دیده میشود و اندام مبارکش، متناسب و دل رباست[۱۵۰]. همچنین امام باقر (ع) فرمود: " مهدی در حالی قیام خواهد کرد که یک تار موی سفید در سر و محاسن او دیده نمیشود"[۱۵۱]. همین معنا در کلام نورانی امام مجتبی (ع) آمده است که حضرت مهدی (ع) در شمایل انسانی کمتر از چهل سال، ظهور خواهد کرد"[۱۵۲]»[۱۵۳].
|
۱۵. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«در روایات پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت پیامبر (ع) شمایل و اوصاف حضرت مهدی (ع) بیان شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: آن بزرگوار چهرهاش جوان و گندم گون، پیشانیاش بلند و تابنده، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت، بینیاش کشیده و زیبا و دندانهایش برّاق و گشاده است. بر گونه راست آن امام، خالی مشکین و در میان شانهاش اثری چون اثر نبوت دیده میشود و اندام مبارش متناسب و دلرباست.
|
پرسشهای وابسته
- ویژگیهای جسمانی امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی امام مهدی در دوران ظهور چیست؟ (پرسش)
- مشخصات و اوصاف ظاهری امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- حضرت مهدی شبیه کدام امام یا پیامبران الهی میباشند؟ (پرسش)
- چرا با وجود تصویرهایی از امامان سیمایی از امام مهدی وجود ندارد با آنکه افرادی در غیبت صغرا با ایشان ارتباط مستقیم داشتهاند؟ (پرسش)
- با وجود طولانی شدن غیبت آیا سن و چهره حضرت مهدی تاکنون تغییر کرده و آثار کهولت در سیمای حضرت مشخص است یا خیر؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ علامات سر و صورت و اندام یا از توصیفات پیامبر (ص) و امیر المؤمنین (ع) و، حضرت باقر (ع) و، حضرت صادق (ع) است و یا از کسانی که آن، حضرت را در کودکی دیدهاند مانند سعد بن عبد الله یا اسماعیل بن علی نوبختی، یعقوب بن منفوس، ابو هارون و مردی از اهل فارس و یا در بزرگی دیدهاند مانند علی بن مهزیار و ابن هشام که به نیابت ابن قولویه به، حج رفته و آن، حضرت را مشاهده کرده و ابو محمد و دعلجی رجوع شود به جلد ۱۳ بحار، معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۱، ۱۳۰، ح ۷۲، ۱۵۹، ح ۸۸، ۳، ۹۹، ح ۵۹۲، ۴، ۲۲۹، ح ۱۲۷۱؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۵۹۳، ح ۱۴ تا ۳۰؛ ینابیع المودة، ج ۳، ۴۰۷، ح ۲؛ النجم الثاقب ۱، ۲۷۹؛ و ...
- ↑ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۳، ۲۳۸، ح ۷۶۶.
- ↑ این علامت از امیر المؤمنین (ع) است و علامت قبل، از حضرت باقر و صادق (ع). ممکن است هر دو یکی و تعبیر مختلف باشد و ممکن است دوتا باشد نیز اکثر این علامات شبیه به علامت پیغمبر (ص) است چنانچه از ابن عباس نقل شده که گفت: از پیغمبر شنیدم که فرمود: مهدی شبیهترین مردم است به من در شمایل و در اقوال و در افعال. بحارالانوار، ج ۱۳، ۱۹۷؛ معجم الاحادیث المهدی، ج ۱، ۲۲۵، ح ۱۳۸.
- ↑ و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است؛ سوره اسراء، آیه:۸۱.
- ↑ انعام، ۱۱۵؛ آیه اول را، حکیمه خاتون و دومی از امامین عسکریین (ع) روایت شده است. معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴، ۳۵۹، ح ۱۳۴۹؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۲۵.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۱۵۴، ح ۱۲۱۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ۳۷۶، ح ۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۲۲، ح ۳۰.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۳-۲۸.
- ↑ من لا یحضر الفقیه، ج ۴، ۴۱۸، ح ۵۹۱۴.
- ↑ خصال، ص ۵۲۷ ابواب الثلاثین ۱.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ۲۱۲ باب ۱۹، حدیث ۱.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ۴۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۵، ۱۱۶ باب ۴، ح ۱.
- ↑ جلد ۱۳ بحارالانوار، ج از امام رضا (ع) و رد به معجم الاحادیث المهدی، ج ۵، ۳۰۰، ح ۱۷۳۰.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۸-۳۰.
- ↑ عبای سفیدی که کرکهایی کوتاه دارد.
- ↑ «الْمَهْدِيُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْكِ»؛ بیان؛ کَنجی شافعی؛ ص ۱۳۷ و حافظ ابونعیم در اربعین آن را روایت کرده است و جوینی شافعی؛ در فرائد السمطین؛ ج ۲، ص ۳۱۴ و یوسف بن یحیی شافعی مسلمی در عقدالدرر ص ۳۶.
- ↑ «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ فِيهَا مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا الْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ»؛ فرائد السمطین؛ جوینی شافعی؛ ج ۲، ص ۳۱۶ و بیان؛ کنجی شافعی؛ ص ۱۳۲.
- ↑ شیث (ع)؛ فرزند آدم (ع) است که تمام امانتهای نبوت را از آدم (ع) تا خاتم (ص) از جمله کفش شیث به امام زمان (ع) انتقال مییابد.
- ↑ «الْمَهْدِيُّ مِنْ ذُرِّيَّتِي يَظْهَرُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ عَلَيْهِ قَمِيصُ إِبْرَاهِيمَ وَ حَلَّتْ إِسْمَاعِيلَ، وَ فِي رِجْلِهِ نَعْلُ شَيْثٍ، وَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِ قَوْلِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ، وَ يَكُونُ مَعَ الْمَهْدِيُّ مِنْ ذُرِّيَّتِي»؛ اثبات الهداه؛ حر عاملی؛ ج ۷، ص ۴۵ و منتخب الاثر؛ ص ۴۷۹.
- ↑ «هُوَ صَاحِبُ الْوَجْهِ الْأَقْمَرِ وَ الْجَبِينِ الْأَزْهَرِ وَ صَاحِبُ الْعَلَّامَةُ وَ الشَّامَةِ، الْعَالِمُ غَيْرِ الْمُعَلَّمُ وَ الْمُخْبِرِ بالكائنات قَبْلَ أَنْ تُعَلَّمَ ... أَلَا وَ إِنَّ الْمَهْدِيِّ يَطْلُبُ الْقِصَاصِ مِمَّنْ لَا يَعْرِفْ حَقَّنَا وَ هُوَ الشَّاهِدُ بِالْحَقِّ وَ خَلِيفَةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، اسْمُهُ كَاسِمُ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ، ابْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ مِنْ ذُرِّيَّةِ الْحُسَيْنِ وُلْدِي»؛ الزام الناصب؛ ج ۲، ص ۲۰۰.
- ↑ «لَوْ قَامَ الْمَهْدِيِّ لَأَنْكَرَهُ النَّاسِ ، لِأَنَّهُ يَرْجِعَ إِلَيْهِمْ شَابّاً مُوَفَّقاً وَ مِنْ أَعْظَمِ الْبَلِيَّةِ أَنْ يُخْرَجُ لَهُمْ صَاحِبِهِمْ شَابّاً وَ هُمْ يحسبونه شَيْخاً كَبِيراً»؛ عقد الدرر؛ ص ۴۲ و بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۲۸۷.
- ↑ «عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) مَا عَلَامَاتُ الْقَائِمِ مِنْكُمْ إِذَا خَرَجَ قَالَ عَلَامَتُهُ أَنْ يَكُونَ شَيْخَ السِّنِ شَابَ الْمَنْظَرِ حَتَّى إِنَّ النَّاظِرَ إِلَيْهِ لَيَحْسَبُهُ ابْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْ دُونَهَا وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِهِ أَنْ لَا يَهْرَمَ بِمُرُورِ الْأَيَّامِ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَأْتِيَهُ أَجَلُهُ»؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، ص ۶۵۲ و بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۲۸۵.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۷۹-۲۸۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، باب ۴، حدیث ۱۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، باب ۴، حدیث ۲۰.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۰۵-۱۰۷، ۶۸، ۶۹.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۲ و علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۰۴ و ۱۳۸
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۵۱ و حسن بن فضل طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۳۴.
- ↑ الحاوی للفتاوی، ج ۲۱، ص ۱۴۷ الملاحم و ابن کثیر، الفتن، ص ۵۸.
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ محمدتقی موسوی اصفهانی، نور الأبصار، ص ۱۷۰ و علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸
- ↑ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۷۷ - ۲۸۰ و بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ و ۹۰.
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۰۴و ۱۰۸ و ۱۳۸.
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۰۴و ۱۰۸ و ۱۳۸.
- ↑ ابن کثیر، الملاحم والفتن، ص ۵۸.
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۸۱ و بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۶.
- ↑ سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۳۱.
- ↑ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۹ و ۲۶۹
- ↑ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۰ و ۲۷۶
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ حسن بن فضل طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۰۷
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ص ۱۳۸
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۷.
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۲۶۳ ۵. قصص، آیه ۵ و ۶
- ↑ رضانژاد، عزالدین، حیات امام مهدی، ص ۱۱۳ - ۱۱۴.
- ↑ اگرچه این دسته حکایات کموبیش در دست است اما در کمتر حکایتی به روشنی به ویژگیهای آن حضرت اشاره شده است.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۵۷.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۵.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۶۶.
- ↑ البته پذیرش این اوصاف منوط به این است که ما اساسا ادعای ملاقات با آن حضرت را در دوران غیبت کبرا بپذیریم. به علاوه در اغلب آن حکایات به روشنی به اوصاف حضرت اشارهای نشده است.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۱۹.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ح ۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۵، باب ۴۳، ح ۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۷۸، ح ۱؛ ر ک: کافی، ج ۱، ص ۵۱۴، ح ۲.
- ↑ اگرچه این دسته حکایات کم و بیش در دست است؛ اما در کمتر حکایتی به روشنی از ویژگیهای آن حضرت صحبت شده است.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
- ↑ کتاب الغیبة، ص ۲۵۷.
- ↑ کتاب الغیبة، ص ۳۵۵.
- ↑ کتاب الغیبة، ص ۲۶۶.
- ↑ البته قبول این اوصاف منوط به این است که ما اساسا ادعای ملاقات با آن حضرت را در دوران غیبت کبرا بپذیریم. به علاوه در اغلب آن حکایات به روشنی به اوصاف حضرت اشارهای نشده است.
- ↑ ر ک: کافی، ج ۱، ص ۵۱۴، ح ۲؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸، ح ۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۳، ح ۱۷.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۴، ح ۲.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۵، ح ۳.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۳۰۴، ح ۱۴.
- ↑ نعمان بن محمد بن منصور، شرح الاخبار، ج ۳، ص ۳۸۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۲-۲۴۴.
- ↑ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷.
- ↑ کشف النعمة، ج ۳، ص ۲۸۲.
- ↑ کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۸۲.
- ↑ النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص ۶۵۳.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۹.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۷۹.
- ↑ پیامبر (ص) فرمود: مهدی (ع) از فرزندان من است. هنگامه ظهور سیمایی چهل ساله و پرتوان و شاداب دارد، چونان ستاره ای درخشان. در گونه راستش خالی سیاه است دو جامه "قطوانی" بر تن دارد. هم چون مردان بنی اسرائیل دارای قامتی برافراشته و اپرتوان و موزون است. بیست سال حکومت میکند. گنجها را برای ساختن زمین و زمان برون میآورد و دروازههای کشورها، شهرها و قلمرو مشرکان را میگشاید؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۸.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۶۸؛ ینابیع الموده، ج۴ص۳۴۳.
- ↑ ر.ک: کشف الغمه، ج۳، ص۲۸۹؛ غایة المرام، ج۷، ص۱۰۲.
- ↑ ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۹۱.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۳، جامع احادیث الشیعه، ج۱۴، ص۵۶۸.
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص۳۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۳۶؛ الغیبة، طوسی، ص۲۳۳.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۷۵ - ۷۶.
- ↑ کمال الدین، ص ۲۸۷، ح ۴.
- ↑ کمال الدین، ص ۴۰۸، ح ۷.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۴۷۰، ح ۴۸۷.
- ↑ فلاح السائل، ص ۳۵۳، ح ۲۳۸.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۲، ص ۳۵۵-۳۶۷.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۹، ۲۰.
- ↑ تاریخ الغیبه الصغری، ص ۵۴۰
- ↑ الغیبه، طوسی، ص ۱۵۲
- ↑ همان، ص ۱۵۳
- ↑ همان، ص ۱۵۶
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۳۷.
- ↑ «الْمَهْدِيُ مِنِّي أَجْلَى الْجَبْهَةِ أَقْنَى الْأَنْف»؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۹ و ۲۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ و ۹۰؛ بشارة الاسلام، ص ۲۸۲؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۲۴؛ نور الابصار، ص ۱۶۸؛ الامام المهدی، ص ۳۳۷؛ البیان، ص ۸۰ و ۹۶؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۰؛ منتخب الاثر، ص ۱۴۳.
- ↑ «الْمَهْدِيُ مِنْ وُلْدِي وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ الدُّرِّيِ اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِيٌ وَ الْجِسْمُ جِسْمٌ إِسْرَائِيلِيٌ »؛ منتخب الاثر، ص ۱۸۵؛ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۷۸؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۶ و ۱۶۰؛ بشارة الاسلام، ص ۲۸۲ و ۲۹۴؛ نور الابصار، ص ۱۷۰؛ الامام المهدی، ص ۶۸؛ الفصول المهمه، ص ۲۷۶؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۳۴؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۹۰؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۹، ۲۶۹ و ۲۷۶؛ البیان، ص ۹۶؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۰؛ الزام الناصب، ص ۱۳۸ و ۲۵۶.
- ↑ « الْمَهْدِيُّ أَقْبَلَ أَ جَعْدٍ هُوَ صَاحِبُ الْوَجْهِ الْأَقْمَرِ وَ الْجَبِينِ الأؤهر صَاحِبُ الشَّامَةِ وَ الْعَلَّامَةُ الْعَالِمِ الغيور الْمُعَلِّمِ الْمُخْبِرِ بالاثار»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۱؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۰؛ المهدی، ص ۵۳؛ اعلام الوری، ص ۴۳۴؛ البیان، ص ۹۵؛ منتخب الاثر، ص ۱۸۶.
- ↑ « ضَخْمِ الْبَطْنِ ازيل الْفَخِذَيْنِ بَرَّاقِ الثَّنَايَا عَرِيضُ مَا بَيْنَ الْمَنْكِبَيْنِ»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۱۴؛ منتخب الاثر، ص ۱۵۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۱؛ اعلام الوری، ص ۴۳۴؛ الزام الناصب، ص ۱۳۸؛ ینابیع المودة، ج ۳، ص ۱۷۴؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۶۵.
- ↑ «حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الشَّعْرِ يَسِيلُ شَعْرُهُ عَلَى مَنْكِبَيْهِ وَ يَعْلُو نُورُ وَجْهِهِ سَوَادَ شَعْرِ لِحْيَتِه»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶؛ الزام الناصب، ص ۱۳۸ و ۱۷۸؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۸۱.
- ↑ «وَجْهَهُ كَوْكَبُ دُرِّيُّ مَشْرَبٍ بِحُمْرَةٍ»؛ الزام الناصب، ص ۱۰۴ و ۱۳۸.
- ↑ «بِالْقَائِمِ عَلَامَاتٍ: دَاءِ الْحَزَازِ بِرَأْسِهِ وَ شَامَةُ تَحْتَ كَتِفِهِ الْأَيْسَرِ تَحْتَ كَتِفَيْهِ وَرَقَةٍ مِثْلَ الْآسِ»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۰؛ الزام الناصب، ص ۱۳۹؛ منتخب الاثر، ص ۲۴۱.
- ↑ «إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْبَلِيَّةِ أَنْ يَخْرُجَ إِلَيْهِمْ صَاحِبُهُمْ شَابّاً وَ هُمْ يَحْسَبُونَهُ شَيْخاً كَبِيراً»؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۸؛ اعلام الوری، ص ۴۰۷.
- ↑ «أَنَّ فِي صَاحِبِ الزَّمَانِ (ع) شَبَهاً مِنْ يُونُسَ رُجُوعُهُ مِنْ غَيْبَتِهِ بِشَرْخِ الشَّبَابِ»؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۵۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۵.
- ↑ «هُوَ شبيهي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جَلَابِيبُ النُّورِ تتوقد بشعاع الْقُدُسِ مَوْصُوفٍ بِاعْتِدَالِ الْخَلْقِ وَ نَضَارَةُ اللَّوْنَ يُشْبِهُ رَسُولُ اللَّهِ فِي الْخُلُقِ»؛ منتخب الاثر، ص ۴۲۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۴؛ الزام الناصب، ص ۶۸ و ۱۳۸.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۱، ص ۷۲-۷۹.
- ↑ و همچنین، در مواردی، به استناد به گفته کسانی که آن امام را دیدهاند.
- ↑ در برخی روایات چنین آمده است: موی سرش بر دوشش ریخته: «يَسِيلُ شَعْرُهُ عَلَى مَنْكِبِهِ »؛ المهدی الموعود، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۲۸.
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ موعودنامه، ص ۵۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۰ و ۵۲۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸؛ اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۲.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۴.
- ↑ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۹ و ۲۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ و ۹۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۰۰.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۰ و ۲۷۶؛ منتخب الاثر، ص ۱۶۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۱.
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۳۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۶۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۱؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۸.
- ↑ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۵۷؛ غیبة نعمانی، ص ۲۴۲؛ ارشاد، ج ۵، ص ۳۶.
- ↑ سوره الرحمن، ۴۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱؛ المحجة، ص ۲۱۷؛ ینابیع الموده، ص ۴۲۹ (به نقل از چشماندازی به حکومت مهدی (ع)، طبسی، ص ۸۵.).
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۶۱۱.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۹۱.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۱۸۵؛ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۷۸.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۹ و ۲۶۹؛ منتخب الاثر، ص ۱۴۷.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۱۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، باب ۴، حدیث ۴.
- ↑ همان، حدیث ۱۹.
- ↑ سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ص ۵۵.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۲۸۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۳۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۷۸؛ منتخب الاثر، ص ۱۸۵.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ و ۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۷؛ الزام الناصب، ص ۱۳۹.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۵۶.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۹۱.
- ↑ نک: جواد جعفری، مقاله "جمال یار" مجله تخصصی انتظار، شماره ۵، پاییز ۱۳۸۱.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲ و ۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۶۷ و ص۴۸؛ غیبت، ص۲۱۴، و ص۳۰۴، ح۱۴.
- ↑ شرح الاخبار، ج۳، ص۳۰۸.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.
- ↑ منتخب الاثر، فصل دوم، ص ۲۳۹ – ۳۸۳.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۵۱.