چاه‌های مکه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

چاه‌های مکه

قبل از پیدایش زمزم، چاه‌هایی در مکه وجود داشته که اسامی برخی از آنها چنین است:

  1. کر آدم
  2. مفجر
  3. بذَّر
  4. سَجَلَه
  5. طَوِی
  6. جَفر
  7. ام جعلان
  8. علوق
  9. شُفَیه
  10. سَنبله
  11. ام حردان
  12. رَمرَم
  13. غَمر
  14. سیره.

در دوره جاهلی و پس از پیدایش زمزم نیز، تعدادی چاه به اسامی «اسود»، «رکایا قدامه» «حُویطب»، «خالصه» و «زهیر» در مکه حفر شده است. پس از اسلام نیز، با توجه به کمبود آب در مکه و نیاز شدید مردم به آن، چاه‌های فراوانی حفر کرده‌اند که اسامی برخی از آنها عبارتند از:

  1. یاقوته،
  2. عمرو بن عثمان،
  3. شرکاء،
  4. عکرمه
  5. صلا،
  6. طلوب،
  7. ابی موسی،
  8. شوذب،
  9. بُرود،
  10. وردان،
  11. صلاصل
  12. بکّار،
  13. سقیا[۱].

ازرقی به نقل از مجاهد گفته است: از در کعبه که وارد شوی در سمت راست آن، چاهی عمیق وجود داشته که آن را ابراهیم خلیل الرحمان و اسماعیل، آن‌گاه که پایه‌های کعبه را بالا می‌بردند، حفر نمودند، و هر سیم و زر و زیوری که به کعبه هدیه می‌کردند را درون آن چاه می‌نهادند. در آن روزگار کعبه سقف نداشت[۲]. زمزم از آن رو که در مسجدالحرام واقع شده و آبی گواراتر از چاه‌های دیگر مکه داشته و چاهی بوده که به خاطر اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل به وجود آمده است، رفته رفته از اهمیت خاصی برخوردار شد، و دیگر چاه‌های مکه تا حدودی متروک ماندند، و به خاطر همین اهمیت زمزم بوده که فرزندان عبدمناف بر قریش و دیگر اعراب، فخر می‌کردند. مسافر بن ابی عمرو بن اُمیه بن عبد شمس بن عبد مناف در اشعاری که در این زمینه سروده است می‌گوید: ورثنا المجد من آبائنا فنمى بنا صعدا و تلقى عند تصريف المنايا شددا رفدا الم نسق الحجيج و ننحر الدلافة الرفدا فإن نهلك قلم نملك و من ذا خالد ابدا و زمزم في ارومتنا و نفقا عين من حسدا[۳]

حذیفه بن غانم نیز گفته است: و ساقي الحجيج ثم للخير هاشم طوى زمزما عند المقام فاصبحت و عبد مناف ذلك السيد الفهر سقايته فخراً على كل ذي فخر[۴] خویلد بن أسد بن عبدالعزی اشعاری دارد که در آن برای زمزم سابقه‌ای از زمان حضرت آدم(ع) نقل کرده است: أقول، و ما قولي عليكم بُسيّه حفيرة ابراهيم يوم اين هاجر اليك بن سلمى أنت حافر زمزم و ركضة جبريل على عهد آدم[۵] فضل بن عباس اللهبی نیز درباره زمزم گفته است: و لنا حوضان لم يعطهما غيرنا الله و مجد قد تلد خوضنا الكوثر حق المصطفى يرعم الله به أهل الحسد و لنا زمزم حوض قد بدا حيث مبني البيت في خير بلد[۶] اهمیت آب در این سرزمین به قدری است که اسامی بسیاری از مناطق به نام چشمه‌های آن است و هر نقطه و منطقه‌ای، به طور عادی با پیشوند «عین»، «بئر» و «آبار» همراه است[۷].[۸]

چاه جُبیر بن مطعم

چاهی است در قسمت بالای مکه به نام چاه «جبیر بن مطعم بن عدی بن نوفل». این چاه را «بئر العلیا» هم گفته‌اند. از یکی از صحابه نقل شده که گفت: رسول خدا(ص) را دیدم که نماز ظهر و عصر خویش را در نزدیکی بئر علیا می‌خواند. عبدالله بن عباس بن محمد در این محل مسجدی بنا کرد و در کنارش حوضی ساخت که در آن آب ریخته می‌شد. برخی از فقهای مکه می‌گفتند: خانه‌های مکه در قدیم تا این جا بوده و همه خانه‌ها در حد فاصل مسجدالحرام تا بئر علیا بوده است[۹].[۱۰]

چاه عُسَیله

از چاه‌های مکه واقع در زاهر (محلی میان مکه و تنعیم) است، نقل است جمعی از اهالی زاهر نزد پیامبر(ص) آمدند و از شوری آب چاهشان شکایت داشتند. حضرت به کنار آن چاه رفت و آب دهان مبارک را در آن افکند و چاه که علاوه بر شوری، کم آب نیز بود فوراً پر آب و شیرین شد[۱۱].[۱۲]

چاه فخّ

از چاه‌های مکه است. چاهی است معروف در سرزمین ابطح و از مستحبات ورود به مسجدالحرام و طواف، غسل کردن از این چاه است، پیش از ورود به مکه. چاه میمون هم گفته می‌شود[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. سیره ابن هشام، ج۱، صص ۱۵۶ و ۱۵۷؛ ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۲۲۴.
  2. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۲۴.
  3. سیره ابن هشام، ج۱، ص۱۵۹.
  4. سیره ابن هشام، ج۱، ص۱۵۹.
  5. معجم البلدان، ج۳، ص۱۶۸.
  6. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۶۰.
  7. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۳۷.
  8. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۸.
  9. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۱۹.
  10. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۴.
  11. فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۵۳.
  12. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۶.
  13. لمعه، ج۱، ص۱۲۲.
  14. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۷.