چه کسانی از اهل سنت حدیث دار را نقل کردهاند؟ (پرسش)
چه کسانی از اهل سنت حدیث دار را نقل کردهاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | امامت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
چه کسانی از اهل سنت حدیث دار را نقل کردهاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در اینباره گفته است:
«ما در اینجا به نقل سه روایت از منابع اهلسنت که سند آنها از نظر عالمان اهلسنت معتبر است بسنده میکنیم:
- احمد بن حنبل به سند معتبر از علی (ع) روایت میکند که وقتی آیه ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾[۱] نازل شد، پیامبر اکرم (ص) خاندان خود را که سی نفر بودند جمع کرد، پس از پذیرایی به آنان فرمود: “چه کسی دَین و مواعید مرا ضمانت میکند تا در بهشت با من باشد و جانشین من در خاندانم باشد؟” من آن را پذیرفتم[۲].
- وی در حدیث دیگری با سند صحیح از علی (ع) روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص) بنیعبدالمطلب را جمع کرد و با مدّی طعام از آنان پذیرایی کرد، بدون اینکه چیزی از آن کم شود. سپس به آنان فرمود: “من بهسوی شما بهطور خاص و بهسوی مردم بهطور عام مبعوث شدهام، و شما این معجزه را از من مشاهده کردید، کدامیک از شما با من بیعت میکند تا برادر و یاور من باشد؟[۳]“ هیچیک از آنان از جای خود برنخاست. من که کوچکترین آنان بودم برخاستم. پیامبر (ص) فرمود: “بنشین”. پیامبر (ص) دو بار دیگر آن سخن را فرمود، و تنها من برخاستم. پیامبر (ص) در مرتبه سوم دستش را بهدست من زد (بیعتم را پذیرفت)[۴].
- نسائی این حدیث را با دومین سندی که از احمد بن حنبل روایت کردیم، نقل کرده و پس از نقل این سخنِ علی (ع) که پیامبر (ص) دست خود را بر دست من زد، افزوده است: سپس پیامبر (ص) گفت: «أنت اخی و صاحبی و وارثی و وزیری، فَبِذَلِكَ وَرِثْتُ ابْنَ عَمِّي دُونَ عَمِّي»؛ تو برادر، یاور، وارث و وزیر من هستی، به این دلیل، من وارث پسر عمویم شدم نه عمویم”[۵]»[۶].
پانویس
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ المسند، ج۱، ص۵۴۵، حدیث۸۸۳. رجال سند این حدیث عبارتاند از: اسود بن عامر، شریک، اعمش، منهال، عباداللّه بن عبداللّه اسدی، احمد محمد شاکر اسناد آن را حسن دانسته و از حافظ هیثمی نقل کرده که گفته است: اسناده جیّد (مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۳، شماره۱۳۷۱).
- ↑ «أَيُّكُمْ يُبَايِعُنِي عَلَى أَنْ يَكُونَ أَخِي وَ صَاحِبِي».
- ↑ المسند، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حدیث ۱۳۷۱. رجال حدیث عبارتاند از: عفان ابوعوانه، عثمان بن مغیره، ابو صادق، ربیعة بن ناجذ. همه رجال حدیث موثقاند. أحمد محمد شاکر گفته است: اسناده صحیح. وی سپس درباره توثیق رجال حدیث توضیح داده و افزوده است، هیثمی در مجمع الزوائد، ج۸، ص۳۰۲ آن را نقل کرده و گفته است: رواه أحمد و رجاله ثقات.
- ↑ خصائص امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب (ع)، ص۹۹-۱۰۰، حدیث۶۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۱۴.