کثرت در فقه سیاسی
مقدمه
اصل آن "کثر" به معنای زیاد در مقابل قلّت و کمی[۱]. غالباً در کمیّت و مقدار استعمال میشود[۲]. کثرت مفهومی نسبی است و به اعتبار متعلق معانی مختلفی را بر میتابد. "اکثر" به معنای بیشتر، صفت تفصیلی است[۳].
﴿إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾[۴].
برخی قایلاند، جریان طبیعی حیات دنیا و زندگی مادی، جهل و غفلت و شهوت و دوری از معنویت است؛ لذا قرآن کریم اکثر مردم را در این جریان برشمرده است: ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴾[۵]، ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۶]، ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۷] و....[۸]
عدهای آیات فوق را دلیل بر ردّ رأی اکثریت، از دیدگاه قرآن و اسلام قلمداد کردهاند؛ در حالی که مفهوم نسبی تعداد مؤمنان با کافران یا عالمان با جاهلان در قرآن کریم در سطح همه انسانها سنجیده میشود و هیچ ارتباطی با اجماع اکثر مردم یا اتفاق نظر بیشتر مردم، در درون یک جامعه ایمانی ندارد. قرآن کریم بر نظر جمع و عمل به نظر شورا در جامعه تأکید دارد. در شورا یا ائتمار که مشورت جمعی است، نظر اکثریت رجحان مییابد[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۶۰.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۲۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۴.
- ↑ «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی میکشانند؛ جز پندار را پی نمیگیرند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
- ↑ «اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.
- ↑ «اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره اعراف، آیه ۱۸۷.
- ↑ «اما بیشتر (این) مردم ایمان نمیآورند» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۲۷.
- ↑ محمد هادی معرفت، فقه سیاسی.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۵۷-۴۵۸.