حجت الاسلام و المسلمین
نصیری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان
«گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات» در اینباره گفته است:
«عموم اندیشوران شیعه بر این نکته اتفاقنظر دارند که علم
پیامبر (ص) و
امام (ع) به امور غیبی ذاتی و استقلالی یا اکتسابی نیست، بلکه عرضی، مستفاد و موهبتی است.
شیخ مفید چنین اظهار نظر کرده است:
امام (ع) اگر از باطن کسی آگاه شود به تعلیم الهی آگاه میشود و تعلیم الهی به
امام (ع) از چند راه صورت میگیرد؛ آموختن از
امام (ع) پیش و
امامان (ع) پیش از
رسول اکرم (ص) و خواب دیدن، دو راه از آن راهها است.
شیخ مفید در تبیین چگونگی داوری
اهل بیت (ع)، پذیرفته است که ممکن است خداوند آنان را به حکم واقعی رهنمون شود: و جایز است که خداوند متعال تفاوت میان گواهان راستین و گواهان دروغگو را به
امام معصوم (ع) بفهماند، پس حقیقت امر نزد ایشان پوشیده نمیماند.
[۵] معنای این سخن آن است که
علم امام (ع) به امور غیبی از نظر ایشان ذاتی و استقلالی نیست. ایشان در جایی دیگر چنین آورده است: همانا
امامان (ع) نسبت به نهان برخی از بندگان آگاهی داشتند، و نسبت به اتفاقات قبل از خلقت ایشان مطلع بودند. این مسأله از ویژگی های ضروری ایشان نیست، و حتی جزو شروط امامت ایشان نیز نمی باشد. بلکه خداوند متعال ایشان را با این علم تکریم نموده و آنان را نسبت به این مسائل آگاه نموده است.
[۶] محل شاهد عبارت "وأعلمهم إیاه" است که معنای آن این است که آگاهی
اهل بیت (ع) از امور غیبی با تعلیم الهی تحقق یافته است.
شیخ مفید در جایی دیگر مدعای آگاهی ذاتی و استقلالی
اهل بیت (ع) از علوم غیبی را دارای فساد آشکار دانسته و آن را به مفوضه و غلات نسبت داده است: ممکن است این ضرورت از تطبیق عبارت -أنهم یعلمون الغیب- بر ایشان برداشت شده باشد، که این برداشت ناصحیحی است؛ چرا که توصیف مذکور از آگاهی اشیاء نسبت به خود حاصل می گردد، و از علم به دست آمده حاصل نمی گردد، و این علم تنها برای خداوند متعال می باشد. به اعتقاد من این از اعتقادات امامیه می باشد، و مخالفین ایشان از مفوضه و اهل غلو بر این اعتقاد نیستند.
[۷] ایشان در جایی دیگر، ضمن انکار علم مطلق و فراگیر امام نسبت به همه امور و علوم غیبی، آن را منوط به تعلیم و اعلام الهی دانسته است: و ما مانع این نیستیم که
امام (ع) نسبت به حوادث و اتفاقات از طریق خبردهی خداوند متعال آگاه باشد. اما این سخن که ایشان نسبت به تمامی امور آگاه باشند، مورد پذیرش ما نیست و کسانی که به این مطلب معتقد هستند را تأیید نمی کنیم؛ چرا که این سخن هیچ گونه دلیل و مستندی ندارد.
[۸].
شیخ مفید همین دیدگاه را در کتاب "الفصول المختاره" مورد تأکید قرار داده است:
امام (ع) اگر از باطن کسی آگاه شود به تعلیم الهی آگاه میشود و تعلیم الهی به
امام (ع) از چند راه صورت میگیرد؛ آموختن از
امام (ع) پیش و
امامان (ع) پیش از
رسول اکرم (ص) و خواب دیدن، دو راه از آن راهها است.
سید مرتضی در گفتار خود ضمن انکار علم فراگیر و مطلق
امام (ع) نسبت به همه امور و علوم غیبی، این علم را تبعی و منوط به تعلیم الهی دانسته است. به عنوان نمونه در جایی میگوید: آن چیزی که لازم است
امام (ع) نسبت به آن آگاه باشد علوم دینی و تشریعی می باشد. اما اطلاع و آگاهی از امور غیبی، یا موجودات گذشته و آینده ضرورتی ندارد. البته اگر خداوند متعال ایشان را نسبت به آنها مطلع سازد امری ممکن و جائز است.
[۹]. از گفتار
ابوالفتح محمد بن علی کراجکی در باره گستره
علم امام (ع) بر میآید که وی نیز آگاهی امام از علوم غیبی را تبعی و با تعلیم الهی میداند: از اعتقادات شیعه این است که... خدا برای اثبات امامت آنها معجزاتی به دست آنها ظاهر ساخته و آنان را بر بسیاری از غیبها و موضوعات و حوادث آینده آگاه نموده است»
[۱۰].