اصطفاء
اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در آیات متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است. افراد مختلفی مانند پیامبران، امت پیامبر و ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند.
معناشناسی
صفو به معنای ضد کدر[۱]، خلوص شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت[۲] است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و اختیار[۳]، اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است[۴].[۵]
اصطفاء در قرآن
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"[۶]. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل[۷] و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز باشد.
در قرآن کریم مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار بهکار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای حضرت ابراهیم (ع) در دنیا از جانب خداوند[۸]، اصطفای حضرت مریم (س) و پاک ساختن وی از سوی خداوند[۹]، اصطفای برخی از فرشتگان و انسانها به عنوان رسولان الهی[۱۰]، فرستادن درود بر بندگان مصطفای الهی[۱۱]، دادن میراث کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند[۱۲] و مصطفا بودن ابراهیم، اسحق و یعقوب (ع) در نزد خداوند[۱۳].
آیات دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: آیه ۳ سوره زمر که در آن آمده: دین خالص برای خداوند است و آیه ۴۶ سوره ص که در آن خداوند میفرماید: ابراهیم، اسحق و یعقوب را با یاد آخرت خالص گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از بندگان مخلَص (به فتح) خداوند یاد کرده است ﴿إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾[۱۴].[۱۵]
حقیقت اصطفاء و اختصاص آن به خداوند
حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۶].
اصطفای الهی در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل هدایت وی را فراهم ساخته، او را در مسیر خلوص یاری و توفیق دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که خدا برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱۷].
اصطفاء ویژه خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۸]، ظاهر و سیاق دیگر آیات اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است[۱۹]. علم خداوند به حقایق آفریدگان خویش و آشکار بودن حقیقت برگزیدگان برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است[۲۰].[۲۱]
رابطه اصطفاء با نبوت و عصمت
بر اساس آیه ﴿وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ﴾[۲۲] همه پیامبران برگزیدگان الهیاند؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای نبیّ است، زیرا مفسران مقصود از برگزیدگان در آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۲۳]. را همه امت اسلام، یا گروهی خاص از ایشان (عالمان یا خصوص فرزندان حضرت فاطمه (س)) دانستهاند[۲۴]؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ سوره فاطر سخن از وحی کردن قرآن به پیامبر (ص) و تصدیق کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از میراث همان کتاب است، از اینرو ﴿ثُمَّ﴾ در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام ﴿الْكِتَابَ﴾ برای عهد است[۲۵].
حضرت مریم (س) نیز طبق آیه ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ﴾[۲۶] از برگزیدگان الهی است.
برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص پیامبران بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد[۲۷].[۲۸]
برگزیدگان
در قرآن گاه بهصورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: حضرت ابراهیم (ع)، حضرت مریم (س)، حضرت اسحاق (ع) و حضرت یعقوب (ع) و گاه بهصورت کلی به حلقهها و سلسلههای برگزیدگان اشاره دارد[۲۹] و با توجه به روایات و شأن نزول آیات، مصداق آن مشخص میشود؛ مانند: آیه ۷۵ سوره حجّ که به برگزیده بودن رسولان الهی از فرشتگان و مردم اشاره دارد[۳۰] و آیه ۵۹ سوره نمل که مقصود از برگزیدگان در آن، پیامبران یا حجّتهای خدا بر خلقش، یعنی آل محمد (ص) هستند[۳۱].
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ سوره فاطر ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۳۲] نظراتی ارائه شده[۳۳] که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش است:
- آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از میراث کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل ﴿وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ﴾ و آیه ۶ سوره مریم ﴿يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ﴾ که بر ارثبری پیامبران از یکدیگر دلالت دارد[۳۴]. مراد از برگزیدگان در آیه را پیامبران دانسته است[۳۵].
- مراد از صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ پیامبراناند که وارثان کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ در ارتباط با ذریّه پیامبران یا امت آنان[۳۶] یا امت اسلام[۳۷] است.
- برگزیدگان در آیه مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ سوره آلعمران: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾ به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند[۳۸].
- برگزیدگان در آیه امت پیامبر اسلاماند، یا به دلیل روایت «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء» تنها عالمان امتاند یا اینکه صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ درباره عالمان است و ذیل آن: ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ مربوط به سایر امت اسلاماست[۳۹].
- برگزیدگان در آیه، ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند[۴۰] که این مطلب در روایاتی مستفیض بیان شده است[۴۱]؛ از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم[۴۲] برخی این تفسیر را به دلیل اینکه ائمه (ع)سزاوارترین مردم برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به ارث بردن علم انبیا هستند، به واقع نزدیکتر دانستهاند، زیرا ایشاناند که به حفظ قرآن و بیان حقایق آن متعبد و به معارف پنهان قرآن و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازماند، چنانکه حدیث متواتر ثقلین که مورد اتفاق عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است[۴۳].[۴۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگجامع، ج۳، ص۱۶۸۷.
- ↑ نثر طوبی، ج۲، ص۴۹؛ مفردات، ص۴۸۷؛ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷، «صفو».
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۸، «صفو».
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۹، «صفو».
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ مفردات، ص۴۸۸، «صفو».
- ↑ التبیان، ج۲، ص۴۴۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
- ↑ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ سوره نمل، آیه ۵۹.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۵۹.
- ↑ سوره ص، آیه ۴۷.
- ↑ بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.
- ↑ همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۰.
- ↑ التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۵۴.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۶۰۲؛ المنیر، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.
- ↑ و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۴۰۹.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج۶، ص۹۰.
- ↑ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص۳۳۳.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ تفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴ـ۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۵ـ۲۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۲، ج۲، ص۱۵۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ المیزان، ج۱، ص۴۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲؛ ص۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.