جهانبینی دینی در فقه سیاسی
مقدمه
مراد از جهانبینی دینی، مجموعهای از معارف است که آدمی از منبع وحی درباره خدا، جهان طبیعت، انسان و نظامهای حاکم بر آن به دست میآورد[۱]. باید جهانبینی مذهبی را یک نوع از جهانبینی فلسفی بدانیم. جهانبینی مذهبی و جهانبینی فلسفی وحدت قلمرو دارند، برخلاف جهانبینی علمی، ولی اگر نظر به مبدأ معرفت و شناسایی داشته باشیم، بدون تردید جهانشناسی مذهبی با جهانشناسی فلسفی دو نوع است. در برخی مذاب، مانند اسلام، جهانشناسی مذهبی در متن مذهب، رنگ فلسفی، یعنی رنگ استدلالی به خود گرفته است، بر مسائلی که عرضه شده است با تکیه بر عقل، استدلال و اقامه برهان شده است، از این رو جهانبینی اسلامی در عین حال یک جهانبینی عقلانی و فلسفی است. از مزایای جهانبینی مذهبی (علاوه بر دو مزیت جهانبینی فلسفی، ثبات و جاودانگی و دیگر عموم و شمول) که جهانبینی علمی و جهانبینی فلسفی محض، فاقد آن است، قداست بخشیدن به اصول جهانبینی است. و با توجه به این که، یک ایدئولوژی ایمان میطلبد و جذب شدن ایمان به یک مکتب، علاوه بر اعتقاد به جاودانگی و تغییرناپذیری اصول که بهویژه جهانبینی علمی فاقد آن است، مستلزم حرمتی است در حد قداست، روشن میشود که یک جهانبینی آنگاه تکیهگاه یک ایدئولوژی و پایه ایمان قرار میگیرد که رنگ و صبغه مذهبی داشته باشد. از مجموع مطالب مذکور نتیجه میشود که، یک جهانبینی آنگاه میتواند تکیهگاه یک ایدئولوژی قرار گیرد که استحکام و وسعت تفکر فلسفی و قدسی و حرمت مذهبی را داشته باشد[۲]. جهانبینی دینی در مقام شکار و گردآوری و نه داوری - بر علوم اجتماعی مؤثر است اما خود، داستانی دیگر از منظری متفاوت (نسبت به منظر علوم تجربی) درباره عالم و آدم و نظامهای جاری در آن به صورت یک نظام خودکفا میسراید، وقایع را تبیین میکند و با نظامهای پیشنهادی خود به پیشبینی و کنترل پدیدهها، روندها و رفتارها میپردازد، ولی تن به داوریهای تجربی نمیسپارد و نسبت به مشاهدههای تجربی، مستقل و بیطرف است[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۰، ص۴۲.
- ↑ مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ۷۰.
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۰، ص۴۶.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۶۶۲.