حسن بن سهل سرخسی
آشنایی اجمالی
ابومحمد حسن بن سهل بن عبدالله سرخسی ذوالقلمین برادر فضل بن سهل ذوالریاستین، وزیر مأمون عباسی بود. ولادت او را به سال ۱۶۶ هـ نوشتهاند.[۱] شیخ طوسی نام وی را در زمره اصحاب امام رضا(ع) ذکر کرده است.[۲] حسن فردی ادیب، شاعر[۳] و آشنا به اخترشناسی بود.[۴] هنگامی که برادرش فضل در خراسان به قتل رسید، مأمون حسن را که در آن زمان در بغداد بود، به وزارت برگزید و تمام اختیارات فضل را به او واگذار کرد[۵] از جمله ولایت و حکومت تمام سرزمینهایی را که به دست طاهر بن حسین از فرماندهان لشکر مأمون فتح شده بود، به حسن واگذار نمود.[۶] وی نزد مأمون منزلتی والا داشت و مورد احترام وی بود و نشستهای طولانی مأمون با وی حکایت از این امر دارد.[۷] رجالنویسان و مورخان حسن را فردی عاقل، مدبر، بلندهمت و بسیار بخشنده توصیف کرده و آوردهاند که وی بسیار به شعرا علاقمند بود و عطایای فراوانی به ایشان هدیه میکرد.[۸] مورخان گفتهاند: پس از آنکه مأمون از خراسان به بغداد بازگشت، با پوران دختر حسن بن سهل ازدواج کرد و ابن سهل نیز مراسم عروسی را بسیار مفصل و باشکوه برگزار نمود.[۹] شیخ مفید مینویسد: فضل و حسن با ولایتعهدی امام رضا(ع) مخالف بودند، ولی به اصرار مأمون نزد امام(ع) رفته و موافقت حضرت را جلب کردند. آنان ظاهراً این مسئله را پذیرفته بودند، ولی به قدری نزد مأمون از امام سعایت و بدگویی کردند که موجب شهادت امام(ع) توسط او گردید.[۱۰] بنا بر گفته طبری، حسن به سال ۲۰۳ هـ به مرض سوداء دچار گشته و عقلش را از دست داد و چنان شدت یافت که در غل و زنجیر شده و در خانهاش محبوس گردید. این مورخ زمان مرگ حسن بن سهل را سال ۲۳۶ هـ نوشته است.[۱۱] البته اقوال دیگری درباره تاریخ مرگ او وجود دارد.
حسن کتاب جاودان خرد تصنیف هوشنگ شاه را به عربی ترجمه و تلخیص کرده است.[۱۲] الندیم نیز وی را در زمره شعرا ذکر کرده و اشعار اندکی را به او نسبت داده است.[۱۳].[۱۴]
جستارهای وابسته
- فضل بن سهل (برادر)
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ الاعلام ۲/۱۹۲.
- ↑ رجال الطوسی ۳۷۴.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۱۹۱.
- ↑ اعیان الشیعه ۵/۱۰۷.
- ↑ تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.
- ↑ الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.
- ↑ الفخری ۲۲۳.
- ↑ الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.
- ↑ تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.
- ↑ الارشاد ۲/۲۶۰، ۲۶۱ و ۲۶۹.
- ↑ تاریخ الطبری ۸/۵۶۸ و ۹/۱۸۴.
- ↑ کشف الظنون ۱/۵۷۷.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۱۹۱.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۶۰.