سلفی‌گری در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«سَلَفِی»، «سَلَفِیت» یا «سلفی‌گری» به معنای پیروی از اندیشه و رویۀ اندیشمندان برجستۀ گذشته، نام و صفتی است که گروهی از اندیشمندان مسلمان در سدۀ چهارم هجری برای خود برگزیدند. در آغاز شکل‌گیری تفکر سلفی، مذهب فقهی حنبلی، بستر اصلی این تحول فکری بوده است و بانیان آن سعی بر آن داشتند که اندیشه‌های خود را به احمد بن حنبل نسبت دهند.

«احمد بن حنبل» امام مذهب فقهی حنبلی محسوب می‌شود (۲۴۱- ۱۶۴ هـق) آرای فقهی او از راه شاگردانش و نیز کتاب معروف «مسند احمد بن حنبل» به دست آمده است. سبک علمی او به حدیث بیشتر تمایل دارد، تا رأی و اجتهاد.

سلفی‌ها معتقدند احمد بن حنبل، نخستین محدث و فقیهی بود که اندیشۀ اسلام خالص صحابه را احیا، و در این راه رنج مبارزۀ علمی را بر خود همراه کرد.

آنچه که به نام اندیشۀ سلفی نامیده می‌شود در واقع انتخاب تعدادی آرای کلامی و فقهی است و ایجاد ارتباط منطقی بین آنها، به طوری که هر کدام از آنها اشارتی به دیگری و در جمع سامانی بر یک اندیشۀ منسجم باشد. هر چند که این تیمیه این سامان‌دهی را معکوس انجام داده و براساس یک نظریه از پیش ساخته عناصر لازم آن را از میان آرای گذشتگان انتخاب و بر اساس دلخواه تفسیر و تجزیه و تحلیل کرده است.

اگر پیدایش اندیشۀ سلفی را در سدۀ هفتم و ساماندهی آن توسط ابن تیمیه را بپذیریم، دومین مرحله تحلیل تاریخی این اندیشه، جست‌وجوی علل و عواملی است که چنین بازتاب فکری را در آن عصر به‌وجود آورده است.

مبانی اولیۀ نظام فکری ابن تیمیه از دو عامل فقهی و کلامی شکل گرفت. در فقه، مذهب حنبلی را که خاندان وی سخت به آن پایبند بودند، پذیرفت و در کلام به مذهب اشعری که در محیط علمی دمشق در عصر وی به مذهب سنت شهرت داشت، پیوست[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. فقه سیاسی، ج۱۰، ص۲۸۲ – ۲۷۹.
  2. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص۱۴۴ و دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص۳۷۶.