عناد در معارف و سیره سجادی
مقدمه
عناد، به معنای دشمنی، ستیز و عصیان است و همچنین در مورد مخالفت آگاهانه با حق به کار میرود. معمولاً معاند به کسی گفته میشود که حق را میشناسد ولی از روی تکبر یا ستم با آن مخالفت میکند. امام علی (ع) در دعای کمیل خطاب به خداوند مهربان میفرماید: اگر نبود که حکمت تو به این تعلق گرفته که منکرانت را عذاب کنی و معاندان را برای همیشه در جهنم قرار دهی، هر آینه آتش جهنم را جملگی سرد و سلامت قرار میدادی و برای هیچ کس در آن مقرّ و اقامتگاهی نبود. امام سجاد (ع) در صحیفه خدای متعال را به نداشتن ضدّی که با او به عناد برخیزد میستاید: «أَنْتَ الَّذِي لَا ضِدَّ مَعَكَ فَيُعَانِدَكَ»[۱]؛ «تویی (آن خدایی) که تو را ضد نیست که به دشمنیات برخیزد».
روشن است که خدای متعال خالق و مالک هستی است و سایر و موجودات در اصل وجود و هر چیزی که از آن برخوردارند محتاج خدا هستند. بنابراین هیچ مخلوقی برای خدا ضد شمرده نمیشود تا توان و قدرت عناد و دشمنی با خدا را داشته باشد. نیز آن حضرت از خدای متعال درخواست میکند که او را در برابر دشمنانش و کسانی که با او عناد میورزند پیروز گرداند: «بارخدایا درود بفرست بر محمد و خاندانش... و در برابر کسی که با من دشمنی میورزد پیروزی ده»[۲].[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ دعای ۴۷.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۳۰، چاپ سوم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم؛ مفاتیحالجنان، عباس قمی.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «عناد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۳۷.