مسجد الاقصی
آشنایی اجمالی
«مسجد الاَقصی» در لغت بهمعنای «دورترین مسجد» و آن، مسجدی است در جنوب شرقی شهر بیت المقدس فلسطین[۱]. علت نامگذاری آن بهمسجد الاقصی، دوری مسافتش تا مکه و مسجدالحرام ـ که در آن زمان محل استقرار پیامبر(ص) و مسلمانان بود ـ عنوان شده است[۲]. این مسجد از مساجد بزرگ و مقدس مسلمانان است که بنابر نقل برخی روایات، محل معراج نبی خاتم(ص) بوده است. این مسجد که نام آن برگرفته از آیه نخست سوره اسراء[۳] است، قریب به یک قرن (۹۱ سال) پس از نزول این آیه، در سال ۶۲۱ میلادی، توسط عبدالملک بن مروان، در گوشه خاوری شهر بیت المقدس ـ که به آن قدس نیز گفته میشود ـ رو به قبله ساخته شده است[۴].[۵] این بنای کهن را حضرت داوود(ع) آغاز و حضرت سلیمان آن را تکمیل کرد و بارها تجدید بنا شده است و نماز خواندن در آن فضیلت بسیار دارد. "قبة الصخره" بنای قدیمی و مقدس این مجموعه است[۶].
امروزه نام مسجد الاقصی برای اطلاق به دو بنای مقدس و تاریخی به کار برده میشود؛ برای صخرهای و برای مسجدی:
- صخره مقدس: صخرهای است که حرم شریف بر روی آن قرار دارد و حضرت سلیمان(ع) اولین معبد یهودیان را بر روی آن ساخت. صخرهای که بر اساس روایات آخرین منزلگاه زمینی رسول الله(ص) در شب معراج بود.
- مسجد الاقصی: مسجدی است در جنوب قُبَّة الصخره. این مسجد را عبدالملک بن مروان (و به نقلی در جای مسجد عمر که هنگام فتح قدس بنا شد) احداث کرده و پسرش ولید آن را به پایان رساند. مسجد الاقصی بارها در طول تاریخ تجدید بنا شد و از جمله در سال ۱۱۸۷ هجری قمری توسط صلاح الدین ایوبی از نو بنا گردید. مسجد الاقصی در برخی روایات یکی از چهار مسجد پر فضیلت و با عظمتی است که نماز در آن ثواب فوق العادهای دارد (و در ۲۱ اوت ۱۹۶۹ میلادی برابر با ۳۰ مرداد ماه ۱۳۴۸ شمسی آتشسوزی عظیمی به دست غاصبان صهیونیست در مسجد الاقصی روی داد و خسارت عمدهای به بار آمد)[۷].
احکام شرعی این مسجد
به نماز خواندن در مسجد الاقصی سفارش شده و دارای ثواب فراوان است[۸]؛ چنان که به تصریح برخی فقها اصل رفتن به مسجد الاقصی و زیارت آن مستحب میباشد[۹].
به تصریح برخی، از اماکن متبرکی که دفن مرده در آنها و نیز منتقل کردن میت به آنها در صورتی که مستلزم فساد بدن نگردد مستحب میباشد بیت المقدس است[۱۰].
تغلیظ در قسم و لعان به انجام دادن آن دو در اماکن مقدس از جمله نزد صخره واقع در بیت المقدس برای اهالی آن مستحب است[۱۱]. برخی تخلّی رو به بیت المقدس را مکروه دانستهاند؛ لیکن برخی، دیگر در این حکم اشکال کرده و آن را فاقد دلیل دانستهاند[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ حمیدی، تاریخ اورشلیم، ص۱۸۳.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۹۶.
- ↑ «سبْحَانَ الَّذِی اَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ اِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا اِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ»
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم، ص۱۶۸؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۶۹.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۹۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۸۵.
- ↑ جواهر الکلام ۱۴۴/۱۴ و ۱۴۷.
- ↑ الدروس الشرعیة ۲/ ۱۶.
- ↑ البیان / ۸۱.
- ↑ المبسوط ۲۰۳/۸؛ الدروس الشرعیة ۹۶/۲.
- ↑ منتهی المطلب ١/ ۲۲؛ نهایة الإحکام ۱/ ۷۹.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۷، صفحه ۷۱۰.