امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۰
، ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'آقایان '''محمد تقی فیاضبخش''' و آقای دکتر '''فرید محسنی''' در کتاب ''«ولایت و امامت از منظر عقل و نقل»'' در اینباره' به 'آقایان '''محمد تقی فیاضبخش''' و دکتر '''فرید محسنی''' در کتاب ''«ولایت و امامت از منظر عقل و نقل»'' در اینباره'
جز (جایگزینی متن - 'آقایان '''محمد تقی فیاضبخش''' و آقای دکتر '''فرید محسنی''' در کتاب ''«ولایت و امامت از منظر عقل و نقل»'' در اینباره' به 'آقایان '''محمد تقی فیاضبخش''' و دکتر '''فرید محسنی''' در کتاب ''«ولایت و امامت از منظر عقل و نقل»'' در اینباره') |
|||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
{{جمع شدن|۹. آقایان فیاضبخش و محسنی؛}} | {{جمع شدن|۹. آقایان فیاضبخش و محسنی؛}} | ||
[[پرونده:1379158.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی فیاضبخش]]]] | [[پرونده:1379158.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی فیاضبخش]]]] | ||
::::::آقایان '''[[محمد تقی فیاضبخش]]''' و | ::::::آقایان '''[[محمد تقی فیاضبخش]]''' و دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«اصل این لغت، از ماده {{عربی|أَمَّ -ُ إماماً، إمامةً}} به معنای مقدم گروهی واقع شدن است و "[[امام]]" به معنای [[مقتدا]] قرار گرفتن توسط کسی است که قولاً و فعلاً [[پیشوا]] و الگوی [[مردم]] قرار میگیرد. معنای اصلی در امام، [[مرجع]] و مقصد است؛ بنابر نقل [[خلیل]] در لسان العرب، هر چیز که غیر به او متصل شوند و محور و مرجع بقیه واقع شود، امام نام دارد؛ مثل امالرأس: مغز، [[امالقری]]: [[مکه]] وامالجیش: [[فرمانده]] در [[قلب]] [[لشکر]]. به این ترتیب، [[امت]] یعنی جماعتی که بر محوری خاص به دور یکدیگر جمع میشوند و امام محور [[اجتماع]] امت است<ref>معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق.)، ص۳۲.</ref>. | ::::::«اصل این لغت، از ماده {{عربی|أَمَّ -ُ إماماً، إمامةً}} به معنای مقدم گروهی واقع شدن است و "[[امام]]" به معنای [[مقتدا]] قرار گرفتن توسط کسی است که قولاً و فعلاً [[پیشوا]] و الگوی [[مردم]] قرار میگیرد. معنای اصلی در امام، [[مرجع]] و مقصد است؛ بنابر نقل [[خلیل]] در لسان العرب، هر چیز که غیر به او متصل شوند و محور و مرجع بقیه واقع شود، امام نام دارد؛ مثل امالرأس: مغز، [[امالقری]]: [[مکه]] وامالجیش: [[فرمانده]] در [[قلب]] [[لشکر]]. به این ترتیب، [[امت]] یعنی جماعتی که بر محوری خاص به دور یکدیگر جمع میشوند و امام محور [[اجتماع]] امت است<ref>معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق.)، ص۳۲.</ref>. | ||
::::::امام، به معنای [[الگو]] و پیشوا، ممکن است برای غیرذویالعقول هم به کار برده شود؛ مثل راه روشن و بدون اعوجاج که الگوی رونده است و او را مستقیم به مقصد میرساند؛ چنان که [[خداوند]] درباره راه روشن [[حجاز]] به [[شام]]، که ویرانههای [[قوم لوط]] واصحاب ایکه در کنار آن است، فرمود: {{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«پس از آنان داد ستاندیم و (نشانههای) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref>. | ::::::امام، به معنای [[الگو]] و پیشوا، ممکن است برای غیرذویالعقول هم به کار برده شود؛ مثل راه روشن و بدون اعوجاج که الگوی رونده است و او را مستقیم به مقصد میرساند؛ چنان که [[خداوند]] درباره راه روشن [[حجاز]] به [[شام]]، که ویرانههای [[قوم لوط]] واصحاب ایکه در کنار آن است، فرمود: {{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«پس از آنان داد ستاندیم و (نشانههای) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref>. |