ابراهیم ثقفی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصفهانی کوفی مدینی رقّی]] از [[نسل]] [[سعد بن مسعود]]، عموی مختار است که [[امام علی]]{{ع}} او را بر [[مدائن]] گماشته بود و در [[روز]] [[ساباط]]، [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر وی وارد شد.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰.</ref>[[تاریخ]] دقیق ولادت وی معلوم نیست اما از آنجا که از [[علی بن قادم]]<ref>الغارات، ص۱۹.</ref> و [[اسماعیل بن ابان]]<ref>الکافی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> استماع [[حدیث]] کرده، باید ولادت وی پیش از سال ۲۰۰ هـ باشد. ثقفی از [[عالمان]] [[زیدی]] [[مذهب]] [[کوفه]] بود که به [[امامیه]] گروید و در اواخر [[عمر]] به [[اصفهان]] کوچید. علت رفتن او از کوفه آن بود که وی کتابی به نام «المعرفه» نگاشته و در آن، [[فضایل]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و مثالب مخالفانش را گرد آورده بود. [[کوفیان]] آن را بزرگ داشته و گویا چون بر جانش [[بیم]] داشتند، از او خواستند کوفه را ترک کند، ولی کتاب را با خود [[نبرد]]. [[ابواسحاق]] که بر خطرات [[آگاه]] بود و آنها را بر [[جان]] میخرید، از شهری که بیش از همه جا از [[تفکرات]] و [[باورهای شیعی]] دورتر باشد، جویا شد و چون اصفهان این گونه [[شهرت]] داشت، ثقفی برای [[ترویج]] [[عقاید شیعه]] و [[تدریس]] کتاب خود راهی این [[شهر]] شد. گروهی از علمای [[قم]] همچون [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] پس از [[آگاهی]] از عزیمت وی، به اصفهان رفته و خواستار آمدنش به قم شدند اما ثقفی نپذیرفت.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ معجم الادباء، ج۱، ص۲۳۳.</ref> علاوه بر دو تن از اساتید و [[مشایخ]] وی که یاد شد، [[یونس بن عبید]]،<ref>میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.</ref> [[هشام بن ابیهشام]]<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.</ref> و [[ابونعیم فضل بن دکین]]<ref>الانساب، ج۱، ص۵۱۱.</ref> هم از اساتید او به شمار میآیند. | [[ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصفهانی کوفی مدینی رقّی]] از [[نسل]] [[سعد بن مسعود]]، عموی مختار است که [[امام علی]] {{ع}} او را بر [[مدائن]] گماشته بود و در [[روز]] [[ساباط]]، [[امام حسن]] {{ع}} نیز بر وی وارد شد.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰.</ref>[[تاریخ]] دقیق ولادت وی معلوم نیست اما از آنجا که از [[علی بن قادم]]<ref>الغارات، ص۱۹.</ref> و [[اسماعیل بن ابان]]<ref>الکافی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> استماع [[حدیث]] کرده، باید ولادت وی پیش از سال ۲۰۰ هـ باشد. ثقفی از [[عالمان]] [[زیدی]] [[مذهب]] [[کوفه]] بود که به [[امامیه]] گروید و در اواخر [[عمر]] به [[اصفهان]] کوچید. علت رفتن او از کوفه آن بود که وی کتابی به نام «المعرفه» نگاشته و در آن، [[فضایل]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} و مثالب مخالفانش را گرد آورده بود. [[کوفیان]] آن را بزرگ داشته و گویا چون بر جانش [[بیم]] داشتند، از او خواستند کوفه را ترک کند، ولی کتاب را با خود [[نبرد]]. [[ابواسحاق]] که بر خطرات [[آگاه]] بود و آنها را بر [[جان]] میخرید، از شهری که بیش از همه جا از [[تفکرات]] و [[باورهای شیعی]] دورتر باشد، جویا شد و چون اصفهان این گونه [[شهرت]] داشت، ثقفی برای [[ترویج]] [[عقاید شیعه]] و [[تدریس]] کتاب خود راهی این [[شهر]] شد. گروهی از علمای [[قم]] همچون [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] پس از [[آگاهی]] از عزیمت وی، به اصفهان رفته و خواستار آمدنش به قم شدند اما ثقفی نپذیرفت.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ معجم الادباء، ج۱، ص۲۳۳.</ref> علاوه بر دو تن از اساتید و [[مشایخ]] وی که یاد شد، [[یونس بن عبید]]،<ref>میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.</ref> [[هشام بن ابیهشام]]<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.</ref> و [[ابونعیم فضل بن دکین]]<ref>الانساب، ج۱، ص۵۱۱.</ref> هم از اساتید او به شمار میآیند. | ||
از [[شاگردان]] ثقفی نیز میتوان به افرادی همچون [[سعید بن ایوب]]<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.</ref> و [[احمد بن اسود]]<ref> تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.</ref> اشاره کرد. گفته [[رجال]] شناسان درباره وی و روایاتی که نقل کرده، یکسان نیست. رجال شناسان [[اهل سنت]] او را از [[غالیان]] [[شیعه]]<ref>ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷؛ الانساب، ج۱، ص۵۱۱.</ref> و [[متروک الحدیث]]،<ref>ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و افرادی چون [[ابوحاتم]] و [[ذهبی]] او را مجهول دانستهاند.<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷ میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.</ref> در مقابل، برخی از [[اهل سنت]] و اکثر [[علمای امامیه]] او را فردی [[موثق]] و مورد [[اعتماد]] خواندهاند.<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۷۹ تنقیح المقال، ج۱، ص۳۱.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]] میگوید: در [[وثاقت]] ثقفی همین بس که وی در اسناد [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] و در طریق [[روایات]] [[ابن قولویه]] و [[ابن بابویه]] قرار دارد.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۲.</ref> | از [[شاگردان]] ثقفی نیز میتوان به افرادی همچون [[سعید بن ایوب]]<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.</ref> و [[احمد بن اسود]]<ref> تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.</ref> اشاره کرد. گفته [[رجال]] شناسان درباره وی و روایاتی که نقل کرده، یکسان نیست. رجال شناسان [[اهل سنت]] او را از [[غالیان]] [[شیعه]]<ref>ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷؛ الانساب، ج۱، ص۵۱۱.</ref> و [[متروک الحدیث]]،<ref>ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و افرادی چون [[ابوحاتم]] و [[ذهبی]] او را مجهول دانستهاند.<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷ میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.</ref> در مقابل، برخی از [[اهل سنت]] و اکثر [[علمای امامیه]] او را فردی [[موثق]] و مورد [[اعتماد]] خواندهاند.<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۷۹ تنقیح المقال، ج۱، ص۳۱.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]] میگوید: در [[وثاقت]] ثقفی همین بس که وی در اسناد [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] و در طریق [[روایات]] [[ابن قولویه]] و [[ابن بابویه]] قرار دارد.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۲.</ref> | ||
ثقفی سرانجام در سال ۲۸۳<ref>الفهرست (طوسی)، ص۶.</ref> و به قولی ۲۸۰ هـ در [[اصفهان]] از [[دنیا]] رفت.<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> او دارای آثار و تألیفات بسیاری بود. [[نجاشی]] ۵۲ اثر<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ ـ ۹۳.</ref> و صفدی پنجاه اثر را به وی نسبت داده<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.</ref> که ظاهراً همه آنها از میان رفته است. مهمترین اثر او، یعنی [[الغارات]] از منابع مهم و مورد استفاده [[ابن ابی الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه]] بوده است.<ref> تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۵۵.</ref> دیگر آثار وی به جز المعرفه و الغارات (الاستنفار والغارات) که [[راوی]] آنها [[عبدالرحمان بن ابراهیم مستملی]]، [[ابوالاسود احمد بن علویه اصفهانی]] و [[حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی]] هستند، عبارتاند از: المبتدأ؛ السیره؛ معرفة فضل الأفضل؛ أخبار المختار؛ المغازی؛ السقیفه؛ الردّه؛ مقتل عثمان؛ الشوری؛ بیعة علی{{ع}}؛ الجمل؛ الصفین؛ الحکمین؛ النهر؛ مقتل امیرالمؤمنین{{ع}}؛ کتاب رسائل امیرالمؤمنین{{ع}} و أخباره و حروبه؛ قیام الحسن{{ع}}؛ مقتل الحسین{{ع}}؛ التوابین و عین الورده؛ فدک؛ الحجّة فی فضل المکرمین؛ السرائر؛ الموّدة فی ذوی القربی؛ الحوض والشفاعه؛ الجامع الکبیر (در [[فقه]])؛ الجامع الصغیر؛ مانزل من القرآن فی امیرالمؤمنین{{ع}}؛ فضل الکوفه و من نزلها من الصحابه؛ الامامه (کوچک)؛ الامامه (بزرگ)؛ المتعتین؛ الجنائز؛ الوصیّه؛ الدلائل؛ أخبار عمر؛ أخبار عثمان؛ کتاب الدار؛ الاحداث؛ حروراء؛ أخبار یزید؛ ابن الزبیر؛ جامع الفقه و الاحکام؛ التفسیر؛ التاریخ؛ الرؤیا؛ الاشربه (دو کتاب کوچک و بزرگ)؛ أخبار زید؛ أخبار محمد و ابراهیم ([[نفس زکیه]] و برادرش)؛ أخبار من قُتِل من آل ابی طالب؛ الخطب السائره؛ الخطب المعربات؛<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ - ۹۳ الفهرست (طوسی)، ص۶.</ref> سیرة علی{{ع}}؛ المصرع؛<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.</ref> التعبیر و السیر (احتمالاً همان السیره یا سیرة علی{{ع}})<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.</ref>.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۶۹ - ۷۰.</ref> | ثقفی سرانجام در سال ۲۸۳<ref>الفهرست (طوسی)، ص۶.</ref> و به قولی ۲۸۰ هـ در [[اصفهان]] از [[دنیا]] رفت.<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> او دارای آثار و تألیفات بسیاری بود. [[نجاشی]] ۵۲ اثر<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ ـ ۹۳.</ref> و صفدی پنجاه اثر را به وی نسبت داده<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.</ref> که ظاهراً همه آنها از میان رفته است. مهمترین اثر او، یعنی [[الغارات]] از منابع مهم و مورد استفاده [[ابن ابی الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه]] بوده است.<ref> تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۵۵.</ref> دیگر آثار وی به جز المعرفه و الغارات (الاستنفار والغارات) که [[راوی]] آنها [[عبدالرحمان بن ابراهیم مستملی]]، [[ابوالاسود احمد بن علویه اصفهانی]] و [[حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی]] هستند، عبارتاند از: المبتدأ؛ السیره؛ معرفة فضل الأفضل؛ أخبار المختار؛ المغازی؛ السقیفه؛ الردّه؛ مقتل عثمان؛ الشوری؛ بیعة علی {{ع}}؛ الجمل؛ الصفین؛ الحکمین؛ النهر؛ مقتل امیرالمؤمنین {{ع}}؛ کتاب رسائل امیرالمؤمنین {{ع}} و أخباره و حروبه؛ قیام الحسن {{ع}}؛ مقتل الحسین {{ع}}؛ التوابین و عین الورده؛ فدک؛ الحجّة فی فضل المکرمین؛ السرائر؛ الموّدة فی ذوی القربی؛ الحوض والشفاعه؛ الجامع الکبیر (در [[فقه]])؛ الجامع الصغیر؛ مانزل من القرآن فی امیرالمؤمنین {{ع}}؛ فضل الکوفه و من نزلها من الصحابه؛ الامامه (کوچک)؛ الامامه (بزرگ)؛ المتعتین؛ الجنائز؛ الوصیّه؛ الدلائل؛ أخبار عمر؛ أخبار عثمان؛ کتاب الدار؛ الاحداث؛ حروراء؛ أخبار یزید؛ ابن الزبیر؛ جامع الفقه و الاحکام؛ التفسیر؛ التاریخ؛ الرؤیا؛ الاشربه (دو کتاب کوچک و بزرگ)؛ أخبار زید؛ أخبار محمد و ابراهیم ([[نفس زکیه]] و برادرش)؛ أخبار من قُتِل من آل ابی طالب؛ الخطب السائره؛ الخطب المعربات؛<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ - ۹۳ الفهرست (طوسی)، ص۶.</ref> سیرة علی {{ع}}؛ المصرع؛<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.</ref> التعبیر و السیر (احتمالاً همان السیره یا سیرة علی {{ع}})<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.</ref>.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۶۹ - ۷۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۹
آشنایی اجمالی
ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصفهانی کوفی مدینی رقّی از نسل سعد بن مسعود، عموی مختار است که امام علی (ع) او را بر مدائن گماشته بود و در روز ساباط، امام حسن (ع) نیز بر وی وارد شد.[۱]تاریخ دقیق ولادت وی معلوم نیست اما از آنجا که از علی بن قادم[۲] و اسماعیل بن ابان[۳] استماع حدیث کرده، باید ولادت وی پیش از سال ۲۰۰ هـ باشد. ثقفی از عالمان زیدی مذهب کوفه بود که به امامیه گروید و در اواخر عمر به اصفهان کوچید. علت رفتن او از کوفه آن بود که وی کتابی به نام «المعرفه» نگاشته و در آن، فضایل امیرمؤمنان علی (ع) و مثالب مخالفانش را گرد آورده بود. کوفیان آن را بزرگ داشته و گویا چون بر جانش بیم داشتند، از او خواستند کوفه را ترک کند، ولی کتاب را با خود نبرد. ابواسحاق که بر خطرات آگاه بود و آنها را بر جان میخرید، از شهری که بیش از همه جا از تفکرات و باورهای شیعی دورتر باشد، جویا شد و چون اصفهان این گونه شهرت داشت، ثقفی برای ترویج عقاید شیعه و تدریس کتاب خود راهی این شهر شد. گروهی از علمای قم همچون احمد بن محمد بن خالد برقی پس از آگاهی از عزیمت وی، به اصفهان رفته و خواستار آمدنش به قم شدند اما ثقفی نپذیرفت.[۴] علاوه بر دو تن از اساتید و مشایخ وی که یاد شد، یونس بن عبید،[۵] هشام بن ابیهشام[۶] و ابونعیم فضل بن دکین[۷] هم از اساتید او به شمار میآیند.
از شاگردان ثقفی نیز میتوان به افرادی همچون سعید بن ایوب[۸] و احمد بن اسود[۹] اشاره کرد. گفته رجال شناسان درباره وی و روایاتی که نقل کرده، یکسان نیست. رجال شناسان اهل سنت او را از غالیان شیعه[۱۰] و متروک الحدیث،[۱۱] و افرادی چون ابوحاتم و ذهبی او را مجهول دانستهاند.[۱۲] در مقابل، برخی از اهل سنت و اکثر علمای امامیه او را فردی موثق و مورد اعتماد خواندهاند.[۱۳] سید ابوالقاسم خویی میگوید: در وثاقت ثقفی همین بس که وی در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قمی و در طریق روایات ابن قولویه و ابن بابویه قرار دارد.[۱۴]
ثقفی سرانجام در سال ۲۸۳[۱۵] و به قولی ۲۸۰ هـ در اصفهان از دنیا رفت.[۱۶] او دارای آثار و تألیفات بسیاری بود. نجاشی ۵۲ اثر[۱۷] و صفدی پنجاه اثر را به وی نسبت داده[۱۸] که ظاهراً همه آنها از میان رفته است. مهمترین اثر او، یعنی الغارات از منابع مهم و مورد استفاده ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه بوده است.[۱۹] دیگر آثار وی به جز المعرفه و الغارات (الاستنفار والغارات) که راوی آنها عبدالرحمان بن ابراهیم مستملی، ابوالاسود احمد بن علویه اصفهانی و حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی هستند، عبارتاند از: المبتدأ؛ السیره؛ معرفة فضل الأفضل؛ أخبار المختار؛ المغازی؛ السقیفه؛ الردّه؛ مقتل عثمان؛ الشوری؛ بیعة علی (ع)؛ الجمل؛ الصفین؛ الحکمین؛ النهر؛ مقتل امیرالمؤمنین (ع)؛ کتاب رسائل امیرالمؤمنین (ع) و أخباره و حروبه؛ قیام الحسن (ع)؛ مقتل الحسین (ع)؛ التوابین و عین الورده؛ فدک؛ الحجّة فی فضل المکرمین؛ السرائر؛ الموّدة فی ذوی القربی؛ الحوض والشفاعه؛ الجامع الکبیر (در فقه)؛ الجامع الصغیر؛ مانزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (ع)؛ فضل الکوفه و من نزلها من الصحابه؛ الامامه (کوچک)؛ الامامه (بزرگ)؛ المتعتین؛ الجنائز؛ الوصیّه؛ الدلائل؛ أخبار عمر؛ أخبار عثمان؛ کتاب الدار؛ الاحداث؛ حروراء؛ أخبار یزید؛ ابن الزبیر؛ جامع الفقه و الاحکام؛ التفسیر؛ التاریخ؛ الرؤیا؛ الاشربه (دو کتاب کوچک و بزرگ)؛ أخبار زید؛ أخبار محمد و ابراهیم (نفس زکیه و برادرش)؛ أخبار من قُتِل من آل ابی طالب؛ الخطب السائره؛ الخطب المعربات؛[۲۰] سیرة علی (ع)؛ المصرع؛[۲۱] التعبیر و السیر (احتمالاً همان السیره یا سیرة علی (ع))[۲۲].[۲۳]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰.
- ↑ الغارات، ص۱۹.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ معجم الادباء، ج۱، ص۲۳۳.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ الانساب، ج۱، ص۵۱۱.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.
- ↑ ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷؛ الانساب، ج۱، ص۵۱۱.
- ↑ ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۲۷ میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.
- ↑ الفهرست (الندیم)، ص۲۷۹ تنقیح المقال، ج۱، ص۳۱.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۲.
- ↑ الفهرست (طوسی)، ص۶.
- ↑ لسان المیزان، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ ـ ۹۳.
- ↑ الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.
- ↑ تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ رجال النجاشی، ج۱، ص۹۰ - ۹۳ الفهرست (طوسی)، ص۶.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.
- ↑ الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲۱.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۶۹ - ۷۰.