مراتب هدایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}}))
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ولایت}}
{{ولایت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[هدایت در قرآن]] - [[هدایت در حدیث]] - [[هدایت در کلام اسلامی]] - [[هدایت در فلسفه اسلامی]] - [[هدایت در عرفان اسلامی]] </div>
| موضوع مرتبط =  
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[هدایت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل =
| مداخل مرتبط = [[هدایت در قرآن]] - [[هدایت در حدیث]] - [[هدایت در کلام اسلامی]] - [[هدایت در فلسفه اسلامی]] - [[هدایت در عرفان اسلامی]]  
| پرسش مرتبط  = هدایت (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==


==مراتب هدایت الهی==
== مراتب هدایت الهی ==
*[[هدایت الهی]] دارای مراتب مختلف است و [[پروردگار]] عالم به صورت انواع هدایت "فطری"، "وجدانی"، "[[عقلی]]" و "وحیانی" [[انسان]] را به رشد و تعالی و [[حیات طیبه]] و [[زندگی]] سالم و [[قلب]] سلیم و [[جامعه]] [[توحیدی]] مبتنی بر [[تعاون]]، [[شورا]] و [[قسط]] فرا می‌خواند. [[پروردگار]] از طریق دو [[نبی]] درونی"[[عقل]]" و بیرونی"[[وحی]]" [[بشر]] را به راه راست هدایت می‌کند<ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>.
* [[هدایت الهی]] دارای مراتب مختلف است و [[پروردگار]] عالم به صورت انواع هدایت "فطری"، "وجدانی"، "[[عقلی]]" و "وحیانی" [[انسان]] را به رشد و تعالی و [[حیات طیبه]] و [[زندگی]] سالم و [[قلب]] سلیم و [[جامعه]] [[توحیدی]] مبتنی بر [[تعاون]]، [[شورا]] و [[قسط]] فرا می‌خواند. [[پروردگار]] از طریق دو [[نبی]] درونی"[[عقل]]" و بیرونی"[[وحی]]" [[بشر]] را به راه راست هدایت می‌کند<ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>.
*آیاتی که موضوع «هدایت» در آنها مطرح شده را می‌‏توان به سه دسته تقسیم کرد:
* آیاتی که موضوع «هدایت» در آنها مطرح شده را می‌‏توان به سه دسته تقسیم کرد:
#آیاتی که تصریح می‏‌کنند همۀ موجودات از [[هدایت الهی]] برخوردارند.
# آیاتی که تصریح می‏‌کنند همۀ موجودات از [[هدایت الهی]] برخوردارند.
#آیاتی که همه موجودات مختار و مکلّف را، مانند جنّ و انس، مشمول [[هدایت الهی]] می‏‌دانند.
# آیاتی که همه موجودات مختار و مکلّف را، مانند جنّ و انس، مشمول [[هدایت الهی]] می‏‌دانند.
#آیاتی که تأکید دارند شماری از موجودات مختار، از راهنمایی‏‌های ویژۀ [[خداوند سبحان]] برخوردار می‏‌شوند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
# آیاتی که تأکید دارند شماری از موجودات مختار، از راهنمایی‏‌های ویژۀ [[خداوند سبحان]] برخوردار می‏‌شوند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
===هدایت عمومی همه آفریده‌ها===
=== هدایت عمومی همه آفریده‌ها ===
*از نگاه [[قرآن]]، انواع پدیده‌‏ها، به تناسب ویژگی‏‌های خاصّ خود، از [[هدایت الهی]] بهره‏‌مند می‏‌شوند: {{متن قرآن|رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}؛ [[پروردگار]] ما کسی است که به هر موجودی [[آفرینش]] (خاص) او را داده، سپس هدایت کرده است».<ref>سورۀ طه، آیۀ ۵۰</ref>. انواع پدیده‌‏ها دارای دو خصوصیت‌اند که نشانه [[توحید]] است: اوّل، در [[نظام آفرینش]]، هر چیزی [[خلقت]] و اندازه خاصّ خود را منطبق با نیازها و متناسب با حکمت [[آفرینش]] آن دارد. دوم، انواع موجودات، اعم از جان‏دار و بی ‏جان، برای رسیدن به [[فلسفه خلقت]] خود از [[هدایت الهی]] برخوردارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* از نگاه [[قرآن]]، انواع پدیده‌‏ها، به تناسب ویژگی‏‌های خاصّ خود، از [[هدایت الهی]] بهره‏‌مند می‏‌شوند: {{متن قرآن|رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}؛ [[پروردگار]] ما کسی است که به هر موجودی [[آفرینش]] (خاص) او را داده، سپس هدایت کرده است».<ref>سورۀ طه، آیۀ ۵۰</ref>. انواع پدیده‌‏ها دارای دو خصوصیت‌اند که نشانه [[توحید]] است: اوّل، در [[نظام آفرینش]]، هر چیزی [[خلقت]] و اندازه خاصّ خود را منطبق با نیازها و متناسب با حکمت [[آفرینش]] آن دارد. دوم، انواع موجودات، اعم از جان‏دار و بی ‏جان، برای رسیدن به [[فلسفه خلقت]] خود از [[هدایت الهی]] برخوردارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
===هدایت همگانی افراد مکلف===
=== هدایت همگانی افراد مکلف ===
*این نوع هدایت در [[آیات]] مختلفی مطرح شده است مانند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه 3.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* این نوع هدایت در [[آیات]] مختلفی مطرح شده است مانند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه 3.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
*هدایت همگانی خود دارای انواع مختلفی است مانند:
* هدایت همگانی خود دارای انواع مختلفی است مانند:
====هدایت فطری====  
==== هدایت فطری ====  
*این نوع هدایت بر دو گونه است:  
* این نوع هدایت بر دو گونه است:  
#هدایت فطری مادی: یعنی [[راهنمایی]] [[انسان]]، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان [[مادر]]. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: {{متن حدیث|"أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ ؟"}}؛‌ای آفریده هماهنگ، و‌ای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِم‏ها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راه‏‌های [رسیدن به] منافعش را نمی‏ دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن [[خوراک]] (شیر) از پستان مادرت [[راهنمایی]] کرد؟ و به هنگام [[نیاز]]، جایگاه‏‌های درخواست و [[اراده]] ‏ات را به تو شناساند؟»<ref>‏نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
# هدایت فطری مادی: یعنی [[راهنمایی]] [[انسان]]، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان [[مادر]]. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: {{متن حدیث|"أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ ؟"}}؛ ‌ای آفریده هماهنگ، و‌ای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِم‏ها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راه‏‌های [رسیدن به] منافعش را نمی‏ دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن [[خوراک]] (شیر) از پستان مادرت [[راهنمایی]] کرد؟ و به هنگام [[نیاز]]، جایگاه‏‌های درخواست و [[اراده]] ‏ات را به تو شناساند؟»<ref>‏نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
#هدایت فطری [[معنوی]]: یعنی راهنمایی [[انسان]] جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین ‏صورت که [[خداوند سبحان]] ضروری‏ ترین [[معارف]] مورد نیاز [[انسان]] را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با [[الهام]] فطری می‏‌تواند خوب و بد، خیر و شرّ و [[حق]] و [[باطل]] را تشخیص دهد: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،*پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه 7-8.</ref> [[امام صادق]]{{ع}}، در تبیین این آیه، می‌‌‏فرمایند {{متن حدیث|"أی عَرَّفَها و ألهَمَها، ثُمّ خَیَّرَها فاختارَت}}؛ آن گاه نفْس را [میان گزینش هریک از این دو] مخیّر نمود و او [[صاحب]] اختیار شد».<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۴</ref>. و یا در آیه‌ایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ}}<ref>«او را به هر دو راه هدایت کردیم» سورۀ بلد، آیۀ ۱۰</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ شخصی به نام حمزة بن [[محمد]] _ که مقصود از این آیه را پرسید _ فرمود: «نَجْدُ الخَیرِ وَ نَجْدُ الشَّرِّ؛ راهِ نیکی و راه بدی».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ‏کافی، ج ۱، ص ۱۶۳</ref>. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری می‏‌دانند، در حقیقت، اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
# هدایت فطری [[معنوی]]: یعنی راهنمایی [[انسان]] جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین ‏صورت که [[خداوند سبحان]] ضروری‏ ترین [[معارف]] مورد نیاز [[انسان]] را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با [[الهام]] فطری می‏‌تواند خوب و بد، خیر و شرّ و [[حق]] و [[باطل]] را تشخیص دهد: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه 7-8.</ref> [[امام صادق]] {{ع}}، در تبیین این آیه، می‌‌‏فرمایند {{متن حدیث|"أی عَرَّفَها و ألهَمَها، ثُمّ خَیَّرَها فاختارَت}}؛ آن گاه نفْس را [میان گزینش هریک از این دو] مخیّر نمود و او [[صاحب]] اختیار شد».<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۴</ref>. و یا در آیه‌ایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ}}<ref>«او را به هر دو راه هدایت کردیم» سورۀ بلد، آیۀ ۱۰</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ شخصی به نام حمزة بن [[محمد]] _ که مقصود از این آیه را پرسید _ فرمود: «نَجْدُ الخَیرِ وَ نَجْدُ الشَّرِّ؛ راهِ نیکی و راه بدی».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ‏کافی، ج ۱، ص ۱۶۳</ref>. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری می‏‌دانند، در حقیقت، اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
====هدایت عقلی====
==== هدایت عقلی ====
*آیاتی که برای یافتن راه صحیح [[زندگی]]، [[مردم]] را به تفکّر و [[اندیشه]] [[دعوت]] کرده‏‌اند، اشاره به این نوع [[راهنمایی]] دارند. هدایت [[عقلی]] نیز، بر دو گونه است:  
* آیاتی که برای یافتن راه صحیح [[زندگی]]، [[مردم]] را به تفکّر و [[اندیشه]] [[دعوت]] کرده‏‌اند، اشاره به این نوع [[راهنمایی]] دارند. هدایت [[عقلی]] نیز، بر دو گونه است:  
#هدایتِ [[عقلی]] مادّی: یعنی [[راهنمایی]] [[عقل]]، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع [[هدایت در قرآن]]، راه‏یابی [[انسان]] در صحرا و دریا به وسیله [[ستارگان]] است. در [[آیات]] متعددی<ref>مانند: سوره نحل، آیه۱۶؛ سوره نمل، آیه۶۳</ref> به این معنا اشاره شده است؛ مانند: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ}}<ref>«او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکی‌‌های خشکی و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانه‏‌ها(ی خود) را برای کسانی که می‌‌‏دانند، (و اهل فکر و اندیشه‌اند) بیان داشتیم» مانند: سوره انعام، آیه ۹۷</ref>. بهره‏‌گیری از [[عقل]] در [[پیشرفت]] انواع [[دانش]]ها در جهت [[تأمین رفاه]] مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع [[هدایت الهی]] شمرده می‌‌‏شوند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
# هدایتِ [[عقلی]] مادّی: یعنی [[راهنمایی]] [[عقل]]، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع [[هدایت در قرآن]]، راه‏یابی [[انسان]] در صحرا و دریا به وسیله [[ستارگان]] است. در [[آیات]] متعددی<ref>مانند: سوره نحل، آیه۱۶؛ سوره نمل، آیه۶۳</ref> به این معنا اشاره شده است؛ مانند: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ}}<ref>«او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکی‌‌های خشکی و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانه‏‌ها(ی خود) را برای کسانی که می‌‌‏دانند، (و اهل فکر و اندیشه‌اند) بیان داشتیم» مانند: سوره انعام، آیه ۹۷</ref>. بهره‏‌گیری از [[عقل]] در [[پیشرفت]] انواع [[دانش]]ها در جهت [[تأمین رفاه]] مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع [[هدایت الهی]] شمرده می‌‌‏شوند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
#هدایت [[عقلی]] [[معنوی]]: یعنی بهره گیری از [[قدرت]] [[اندیشه]]، برای تأمین نیازهای [[معنوی]] و دست‏یابی به قلّه کمالات انسانی. همه آیاتی که [[انسان]] را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و [[معاد]] [[دعوت]] کرده‏‌اند، به این نوع هدایت اشاره دارند. در روایتی بسیار زیبا و تأمل بر‏انگیز، [[امام]] کاظم{{ع}} شماری از این دسته [[آیات]] را برای یکی از یارانش به نام هشام بن حکم [[تفسیر]] کرده و سخن را با این جملات آغاز می‌‌‏فرماید: {{متن حدیث|"یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی بَشَّرَ أهلَ العَقلِ وَ الفَهمِ فی کِتابِهِ فَقالَ: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}.<ref>سوره انعام، آیه ۹۷</ref> یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی أکمَلَ لِلنّاسِ الحُجَجَ بِالعُقولِ، و نَصَرَ النَّبِیّینَ بِالبَیانِ، و دَلَّهُم عَلی رُبوبِیَّتِهِ بِالأَدِلَّةِ"}}؛‌ای هشام، [[خداوند متعال]] در کتابش صاحبان [[خرد]] و [[فهم]] را [[بشارت]] داده و فرموده است: «پس، به آن [[بندگان]] من که به سخن، گوش فرا می‏‌دهند. و‌ای هشام، [[خداوند متعال]] دلایلش را با [[خرد]]، کامل کرد و [[پیامبران]] را با سخنوری، [[یاری]] رسانید و آنان را با [[برهان]]، به [[ربوبیّت الهی]]، [[راهنمایی]] ساخت».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافیریال ج ۱، ص ۱۳</ref> همچنین، همه روایاتی که [[عقل]] را [[حجت خدا]] و فرستاده او معرفی کرده‏‌اند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌‏فرماید: {{متن حدیث|"حُجَّةُ اللّه‏ِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّه‏ِ العَقلُ}}؛ [[حجّت]] [[خداوند]] بر [[بندگان]]، [[پیامبر]] است و [[حجّت]] میان [[بندگان]] و [[خداوند]]، [[خرد]] است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵</ref>. <ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
# هدایت [[عقلی]] [[معنوی]]: یعنی بهره گیری از [[قدرت]] [[اندیشه]]، برای تأمین نیازهای [[معنوی]] و دست‏یابی به قلّه کمالات انسانی. همه آیاتی که [[انسان]] را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و [[معاد]] [[دعوت]] کرده‏‌اند، به این نوع هدایت اشاره دارند. در روایتی بسیار زیبا و تأمل بر‏انگیز، [[امام]] کاظم {{ع}} شماری از این دسته [[آیات]] را برای یکی از یارانش به نام هشام بن حکم [[تفسیر]] کرده و سخن را با این جملات آغاز می‌‌‏فرماید: {{متن حدیث|"یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی بَشَّرَ أهلَ العَقلِ وَ الفَهمِ فی کِتابِهِ فَقالَ: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}.<ref>سوره انعام، آیه ۹۷</ref> یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی أکمَلَ لِلنّاسِ الحُجَجَ بِالعُقولِ، و نَصَرَ النَّبِیّینَ بِالبَیانِ، و دَلَّهُم عَلی رُبوبِیَّتِهِ بِالأَدِلَّةِ"}}؛ ‌ای هشام، [[خداوند متعال]] در کتابش صاحبان [[خرد]] و [[فهم]] را [[بشارت]] داده و فرموده است: «پس، به آن [[بندگان]] من که به سخن، گوش فرا می‏‌دهند. و‌ای هشام، [[خداوند متعال]] دلایلش را با [[خرد]]، کامل کرد و [[پیامبران]] را با سخنوری، [[یاری]] رسانید و آنان را با [[برهان]]، به [[ربوبیّت الهی]]، [[راهنمایی]] ساخت».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافیریال ج ۱، ص ۱۳</ref> همچنین، همه روایاتی که [[عقل]] را [[حجت خدا]] و فرستاده او معرفی کرده‏‌اند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌‌‏فرماید: {{متن حدیث|"حُجَّةُ اللّه‏ِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّه‏ِ العَقلُ}}؛ [[حجّت]] [[خداوند]] بر [[بندگان]]، [[پیامبر]] است و [[حجّت]] میان [[بندگان]] و [[خداوند]]، [[خرد]] است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵</ref>. <ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
====هدایت تشریعی====  
==== هدایت تشریعی ====  
*این نوع هدایت در واقع، مکمّل هدایت فطری و [[عقلی]] است. اگر [[فطرت]] و [[عقل]] می‌‌‏توانستند راه تکامل [[انسان]] را ارائه کنند، نیازی به [[وحی]] و [[هدایت تشریعی]] از طریق [[پیامبران]] وجود نداشت؛ ولی از آنجا که ادراکات فطری و [[عقلی]]، اجمالی و کلّی است، [[انسان]] برای دست‏یابی به باورهای صحیح [[اعتقادی]] دربارۀ مبدأ و [[معاد]]، و [[شناخت]] درستِ برنامه تکامل، و تشخیص دقیق راه [[سعادت]] خویش، [[نیازمند]] هدایتِ تشریعی است که [[خداوند سبحان]] از طریق [[پیامبران]] و کتاب‏‌های آسمانی، این [[نیاز]] را تأمین کرده است. [[قرآن]] کریم در [[آیات]] فراوانی به این معنا اشاره دارد؛ از جمله در توصیف این کتاب آسمانی می‌‌‏فرماید: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌های سلامت، هدایت می‏کند و به فرمان خود، از تاریکی‌ها به سوی روشنایی می‏‌برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌‌‏نماید» سوره مائده، آیه ۱۶</ref> در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} [[نیاز انسان]] به [[پیامبران]] و [[هدایت تشریعی]]، بیان شده است: "چون [[مردم]] خود، چنان [[طبیعت]] و توانی ندارند که مصالحشان را کاملاً [[درک]] کنند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است که دیده شود و [[ضعف]] و [[ناتوانی]] [[بندگان]] از [[ادراک]] او نیز کاملاً روشن است، پس ناچار باید میان [[خدا]] و [[مردم]] فرستاده‏ای [[معصوم]] باشد که [[اوامر و نواهی]] و [[آموزش]]‌های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان‏‌هایشان را دفع می‌‌‏کند، آگاهشان سازد؛ چرا که در وجودشان وسیله ‏ای که بتوانند با آن، آنچه را بدان [[نیاز]] دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد"<ref>{{متن حدیث|لأنّهُ لَمّا لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم و قُواهُم ما یُکمِلوا۲لِمَصالِحِهِم، و کانَ الصّانِعُ مُتَعالِیاً عَن أن یُری، و کانَ ضَعفُهُم و عَجزُهُم عَن إدراکِهِ ظاهِراً، لَم یَکُنْ بُدٌّ مِن رَسولٍ بَینَهُ و بَینَهُم مَعصومٍ یُؤدّی إلَیهِم أمرَهُ و نَهیَهُ و أدَبَهُ، و یَقِفُهُم علی ما یَکونُ بهِ إحرازُ مَنافِعِهِم و دَفعُ مَضارِّهِم، إذ لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم ما یَعرِفونَ بهِ ما یَحتاجونَ إلَیهِ مَنافِعَهُم و مَضارَّهُم. فلَو لَم یَجِبْ علَیهِم مَعرِفَتُهُ و طاعَتُهُ لَم یَکُن لَهُم فی مَجیءِ الرّسولِ مَنفَعَةٌ و لا سَدُّ حاجَةٍ، و لَکانَ یَکونُ إتیانُهُ عَبَثاً لغَیرِ مَنفَعَةٍ و لا صَلاحٍ، و لَیس هذا مِن صِفَةِ الحَکیمِ الّذی أتقَنَ کُلَّ شیءٍ"}}؛‏ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ح۱۹۵۳۶</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* این نوع هدایت در واقع، مکمّل هدایت فطری و [[عقلی]] است. اگر [[فطرت]] و [[عقل]] می‌‌‏توانستند راه تکامل [[انسان]] را ارائه کنند، نیازی به [[وحی]] و [[هدایت تشریعی]] از طریق [[پیامبران]] وجود نداشت؛ ولی از آنجا که ادراکات فطری و [[عقلی]]، اجمالی و کلّی است، [[انسان]] برای دست‏یابی به باورهای صحیح [[اعتقادی]] دربارۀ مبدأ و [[معاد]]، و [[شناخت]] درستِ برنامه تکامل، و تشخیص دقیق راه [[سعادت]] خویش، [[نیازمند]] هدایتِ تشریعی است که [[خداوند سبحان]] از طریق [[پیامبران]] و کتاب‏‌های آسمانی، این [[نیاز]] را تأمین کرده است. [[قرآن]] کریم در [[آیات]] فراوانی به این معنا اشاره دارد؛ از جمله در توصیف این کتاب آسمانی می‌‌‏فرماید: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌های سلامت، هدایت می‏کند و به فرمان خود، از تاریکی‌ها به سوی روشنایی می‏‌برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌‌‏نماید» سوره مائده، آیه ۱۶</ref> در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} [[نیاز انسان]] به [[پیامبران]] و [[هدایت تشریعی]]، بیان شده است: "چون [[مردم]] خود، چنان [[طبیعت]] و توانی ندارند که مصالحشان را کاملاً [[درک]] کنند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است که دیده شود و [[ضعف]] و [[ناتوانی]] [[بندگان]] از [[ادراک]] او نیز کاملاً روشن است، پس ناچار باید میان [[خدا]] و [[مردم]] فرستاده‏ای [[معصوم]] باشد که [[اوامر و نواهی]] و [[آموزش]]‌های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان‏‌هایشان را دفع می‌‌‏کند، آگاهشان سازد؛ چرا که در وجودشان وسیله ‏ای که بتوانند با آن، آنچه را بدان [[نیاز]] دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد"<ref>{{متن حدیث|لأنّهُ لَمّا لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم و قُواهُم ما یُکمِلوا۲لِمَصالِحِهِم، و کانَ الصّانِعُ مُتَعالِیاً عَن أن یُری، و کانَ ضَعفُهُم و عَجزُهُم عَن إدراکِهِ ظاهِراً، لَم یَکُنْ بُدٌّ مِن رَسولٍ بَینَهُ و بَینَهُم مَعصومٍ یُؤدّی إلَیهِم أمرَهُ و نَهیَهُ و أدَبَهُ، و یَقِفُهُم علی ما یَکونُ بهِ إحرازُ مَنافِعِهِم و دَفعُ مَضارِّهِم، إذ لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم ما یَعرِفونَ بهِ ما یَحتاجونَ إلَیهِ مَنافِعَهُم و مَضارَّهُم. فلَو لَم یَجِبْ علَیهِم مَعرِفَتُهُ و طاعَتُهُ لَم یَکُن لَهُم فی مَجیءِ الرّسولِ مَنفَعَةٌ و لا سَدُّ حاجَةٍ، و لَکانَ یَکونُ إتیانُهُ عَبَثاً لغَیرِ مَنفَعَةٍ و لا صَلاحٍ، و لَیس هذا مِن صِفَةِ الحَکیمِ الّذی أتقَنَ کُلَّ شیءٍ"}}؛ ‏ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ح۱۹۵۳۶</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.


===هدایت ویژه افراد مکلّف===
=== هدایت ویژه افراد مکلّف ===
*افرادی که در [[زندگی]]، راهی را که [[فطرت]]، [[عقل]] و [[پیامبران]] به آنها نشان داده‌اند، [[انتخاب]] کنند و هدایت همگانی [[الهی]] را به کار بندند، از راهنمایی‏‌های ویژه [[الهی]] نیز برخوردار خواهند شد. هدایت ویژه، در [[حقیقت]]، پاداش به کار بستن هدایت همگانی است. از این رو، هدایتِ پاداشی نیز نامیده می‌‌‏شود. [[قرآن]] در [[آیات]] متعددی به این هدایت اشاره دارد؛ مانند: {{متن قرآن|وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ}}<ref>سورۀ محمد، آیۀ ۱۷</ref>. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه 69.</ref> و کسانی که راه [[فطرت]]، [[عقل]] و [[پیامبران]] را [[انتخاب]] نکنند و به [[فساد]] و [[تباهی]] بپردازند، از هدایت ویژه [[الهی]] [[محروم]] خواهند شد، مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>سورۀ قصص، آیۀ ۵</ref> و....<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* افرادی که در [[زندگی]]، راهی را که [[فطرت]]، [[عقل]] و [[پیامبران]] به آنها نشان داده‌اند، [[انتخاب]] کنند و هدایت همگانی [[الهی]] را به کار بندند، از راهنمایی‏‌های ویژه [[الهی]] نیز برخوردار خواهند شد. هدایت ویژه، در [[حقیقت]]، پاداش به کار بستن هدایت همگانی است. از این رو، هدایتِ پاداشی نیز نامیده می‌‌‏شود. [[قرآن]] در [[آیات]] متعددی به این هدایت اشاره دارد؛ مانند: {{متن قرآن|وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ}}<ref>سورۀ محمد، آیۀ ۱۷</ref>. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه 69.</ref> و کسانی که راه [[فطرت]]، [[عقل]] و [[پیامبران]] را [[انتخاب]] نکنند و به [[فساد]] و [[تباهی]] بپردازند، از هدایت ویژه [[الهی]] [[محروم]] خواهند شد، مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>سورۀ قصص، آیۀ ۵</ref> و....<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
*هدایت ویژۀ [[الهی]] بر چهار نوع تقسیم می‌‌شود:
* هدایت ویژۀ [[الهی]] بر چهار نوع تقسیم می‌‌شود:
====هدایت ویژۀ پیامبران====  
==== هدایت ویژۀ پیامبران ====  
*آنان با اتصال به منبع «[[وحی]]»، نه تنها خود از این هدایت بهره‌‏مند می‏‌گردند، بلکه [[هادی]] و راهنمای دیگران نیز می‌‌‏شوند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه 52.</ref>
* آنان با اتصال به منبع «[[وحی]]»، نه تنها خود از این هدایت بهره‌‏مند می‏‌گردند، بلکه [[هادی]] و راهنمای دیگران نیز می‌‌‏شوند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه 52.</ref>
====هدایت ویژه اوصیای پیامبران====  
==== هدایت ویژه اوصیای پیامبران ====  
*این نوع هدایت، در اصطلاح، «[[الهام]]» نامیده می‏‌شود. «[[الهام]]» هدایت ویژه، در زمینه‏‌های [[تبیین]] [[شریعت]] [[انبیا]]، یا انواع [[علوم]] و [[معارف]] است. در روایتی از حارث بن [[مغیره]] آمده که می‌‏گوید: {{متن حدیث|قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّه‏ِ{{ع}} : ما عِلمُ عالِمِکُم، أجُملَةٌ یُقذَفُ فی قَلبِهِ أو یُنکَتُ فی اُذُنِهِ؟ فَقالَ: وَحیٌ کَوَحیِ اُمِّ [[موسی]]؛}}<ref>«به امام صادق{{ع}} گفتم: علم عالِم شما چگونه است؟ آیا جمله‏‌ای است که در قلبش انداخته می‏‌شود یا در گوشش خوانده می‏‌گردد؟ فرمود: «وحی‌ای است همچون وحی مادر موسی» ‏الاختصاص، ص ۲۸۶؛ بصائر الدرجات، ص ۳۱۷، ح ۱۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۵۸، ح ۱۲۸</ref>.
* این نوع هدایت، در اصطلاح، «[[الهام]]» نامیده می‏‌شود. «[[الهام]]» هدایت ویژه، در زمینه‏‌های [[تبیین]] [[شریعت]] [[انبیا]]، یا انواع [[علوم]] و [[معارف]] است. در روایتی از حارث بن [[مغیره]] آمده که می‌‏گوید: {{متن حدیث|قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّه‏ِ {{ع}}: ما عِلمُ عالِمِکُم، أجُملَةٌ یُقذَفُ فی قَلبِهِ أو یُنکَتُ فی اُذُنِهِ؟ فَقالَ: وَحیٌ کَوَحیِ اُمِّ [[موسی]]؛}}<ref>«به امام صادق {{ع}} گفتم: علم عالِم شما چگونه است؟ آیا جمله‏‌ای است که در قلبش انداخته می‏‌شود یا در گوشش خوانده می‏‌گردد؟ فرمود: «وحی‌ای است همچون وحی مادر موسی» ‏الاختصاص، ص ۲۸۶؛ بصائر الدرجات، ص ۳۱۷، ح ۱۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۵۸، ح ۱۲۸</ref>.
====هدایت ویژه مؤمنان====
==== هدایت ویژه مؤمنان ====
*سومین نوع از هدایت ویژه، هدایتی است که [[مؤمنان]] حقیقی از آن برخوردارند، [[قرآن]] در این باره می‏‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه 11.</ref> [[مؤمنان راستین]] از دو نوع هدایت برخوردارند: یکی، هدایت همگانی فطری، [[عقلی]]، و تشریعی که مقدمه [[ایمان]] است، و دیگری، هدایت خاصّ قلبی که حاصل به کار بستن هدایت همگانی و پیاده شدن [[ایمان]] در [[زندگی]] است.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* سومین نوع از هدایت ویژه، هدایتی است که [[مؤمنان]] حقیقی از آن برخوردارند، [[قرآن]] در این باره می‏‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه 11.</ref> [[مؤمنان راستین]] از دو نوع هدایت برخوردارند: یکی، هدایت همگانی فطری، [[عقلی]]، و تشریعی که مقدمه [[ایمان]] است، و دیگری، هدایت خاصّ قلبی که حاصل به کار بستن هدایت همگانی و پیاده شدن [[ایمان]] در [[زندگی]] است.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
*می ‏توان گفت تفاوت میان هدایت عامّ و هدایت خاصّ، در بالاترین مراتب آن، در [[حقیقت]]، تفاوت [[ایمان]] و [[یقین]] است؛ چنان که در روایتی از [[امام حسن]]{{ع}} در پاسخ سؤال پدرش [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از او، درباره فرق [[ایمان]] و [[یقین]]، فرمود: {{متن حدیث|"بَینَهُما شِبرٌ. قالَ: و کَیفَ ذاکَ؟ قالَ: لِأَنَّ الإِیمانَ ما سَمِـعناهُ بِآذانِنا و صَدَّقناهُ بِقُلوبِنا، وَ الیَقینَ ما أبصَرناهُ بِأَعیُنِنا وَ استَدلَلنا بهِ عَلی ما غابَ عَنّا"}}<ref>‏مشکاة الأنوار، ص ۴۸، ح ۳۴؛ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۱۸۲، ح ۵۲</ref>.
* می ‏توان گفت تفاوت میان هدایت عامّ و هدایت خاصّ، در بالاترین مراتب آن، در [[حقیقت]]، تفاوت [[ایمان]] و [[یقین]] است؛ چنان که در روایتی از [[امام حسن]] {{ع}} در پاسخ سؤال پدرش [[امیر مؤمنان]] {{ع}} از او، درباره فرق [[ایمان]] و [[یقین]]، فرمود: {{متن حدیث|"بَینَهُما شِبرٌ. قالَ: و کَیفَ ذاکَ؟ قالَ: لِأَنَّ الإِیمانَ ما سَمِـعناهُ بِآذانِنا و صَدَّقناهُ بِقُلوبِنا، وَ الیَقینَ ما أبصَرناهُ بِأَعیُنِنا وَ استَدلَلنا بهِ عَلی ما غابَ عَنّا"}}<ref>‏مشکاة الأنوار، ص ۴۸، ح ۳۴؛ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۱۸۲، ح ۵۲</ref>.
*بنابراین، هدایت عامّ ـ که مقدمه [[ایمان]] است ـ مانع [[وسوسه]] [[اعتقادی]] و [[اضطراب]] روانی نیست، اما هدایت خاصّ، چون ریشه در [[شهود]] قلبی و [[یقین]] دارد، موجب [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[دل]] و مانع [[وسوسه]] و [[اضطراب]] روحی است. این نکته دقیق معرفت‏‌شناسی را می‏‌[[توان]] در روایتی که در [[تبیین]] و [[تفسیر]] [[آیه]] مورد بحث، از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده، به روشنی ملاحظه کرد: {{متن حدیث|"إنَّ القَلبَ لَیَتَرَجَّجُ فیما بَینَ الصَّدرِ وَ الحَنجَرَةِ حَتّی یُعقَدَ عَلَی الإِیمانِ، فَإِذا عُقِدَ عَلَی الإِیمانِ قَرَّ، و ذلِکَ قَولُ اللّه‏ِ عز و جل: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref> سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>}}<ref>‏کافی، ج ۲، ص ۴۲۱، ح ۴؛ المحاسن، ج ۱، ص ۳۸۸، ح ۸۶۵.</ref>.
* بنابراین، هدایت عامّ ـ که مقدمه [[ایمان]] است ـ مانع [[وسوسه]] [[اعتقادی]] و [[اضطراب]] روانی نیست، اما هدایت خاصّ، چون ریشه در [[شهود]] قلبی و [[یقین]] دارد، موجب [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[دل]] و مانع [[وسوسه]] و [[اضطراب]] روحی است. این نکته دقیق معرفت‏‌شناسی را می‏‌[[توان]] در روایتی که در [[تبیین]] و [[تفسیر]] [[آیه]] مورد بحث، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده، به روشنی ملاحظه کرد: {{متن حدیث|"إنَّ القَلبَ لَیَتَرَجَّجُ فیما بَینَ الصَّدرِ وَ الحَنجَرَةِ حَتّی یُعقَدَ عَلَی الإِیمانِ، فَإِذا عُقِدَ عَلَی الإِیمانِ قَرَّ، و ذلِکَ قَولُ اللّه‏ِ عز و جل: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref> سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>}}<ref>‏کافی، ج ۲، ص ۴۲۱، ح ۴؛ المحاسن، ج ۱، ص ۳۸۸، ح ۸۶۵.</ref>.
*همه [[آیات]] و روایاتی که [[ایمان]]، [[اخلاص]]، [[خشیت الهی]]، و به طور کلی [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[اعمال]] نیکو را زمینه ‏ساز [[نورانیت]] [[قلب]] و [[الهامات]] غیبی می‏‌دانند، به این نوع هدایت اشاره دارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
* همه [[آیات]] و روایاتی که [[ایمان]]، [[اخلاص]]، [[خشیت الهی]]، و به طور کلی [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[اعمال]] نیکو را زمینه ‏ساز [[نورانیت]] [[قلب]] و [[الهامات]] غیبی می‏‌دانند، به این نوع هدایت اشاره دارند.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>.
====هدایت ستمگران====  
==== هدایت ستمگران ====  
*سه نوع هدایتی که به آنها اشاره شد، ویژه افراد مکلف است که هدایت همگانی [[الهی]] را به کار بسته‌اند. اما کسانی که با این راهنمایی‏‌ها [[مخالفت]] ورزند و به [[ستمگری]] و [[فساد]] پردازند، آنها نیز بر اساس [[سنّت]] تغییر ناپذیر [[الهی]] در [[مدیریت]] [[جهان]]، جزا داده می‌شوند، سزای آنها نیز از باب تهکّم و ریشخند «هدایت» نامیده می‌‌‏شود، اما هدایت به سوی [[دوزخ]]!: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا*إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است که کافران و ستمبارگان را ببخشاید و یا راهی به آنان بنماید* جز راه دوزخ که هماره در آن جاودانند و این بر خداوند، آسان است؛» سوره نساء، آیه ۱۶۸ -۱۶۹.</ref> این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به روشنی نشان می‏‌دهند [[ستمگری]] نقش ویژه‏‌ای در [[محرومیت]] از [[عنایات]] [[الهی]] و استحقاق [[دوزخ]] دارد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>
* سه نوع هدایتی که به آنها اشاره شد، ویژه افراد مکلف است که هدایت همگانی [[الهی]] را به کار بسته‌اند. اما کسانی که با این راهنمایی‏‌ها [[مخالفت]] ورزند و به [[ستمگری]] و [[فساد]] پردازند، آنها نیز بر اساس [[سنّت]] تغییر ناپذیر [[الهی]] در [[مدیریت]] [[جهان]]، جزا داده می‌شوند، سزای آنها نیز از باب تهکّم و ریشخند «هدایت» نامیده می‌‌‏شود، اما هدایت به سوی [[دوزخ]]!: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا* إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است که کافران و ستمبارگان را ببخشاید و یا راهی به آنان بنماید* جز راه دوزخ که هماره در آن جاودانند و این بر خداوند، آسان است؛» سوره نساء، آیه ۱۶۸ -۱۶۹.</ref> این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به روشنی نشان می‏‌دهند [[ستمگری]] نقش ویژه‏‌ای در [[محرومیت]] از [[عنایات]] [[الهی]] و استحقاق [[دوزخ]] دارد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:ohf.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]
* [[پرونده:ohf.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مدخل]]
 
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مراتب هدایت]]
[[رده:مراتب هدایت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۹

مقدمه

مراتب هدایت الهی

  1. آیاتی که تصریح می‏‌کنند همۀ موجودات از هدایت الهی برخوردارند.
  2. آیاتی که همه موجودات مختار و مکلّف را، مانند جنّ و انس، مشمول هدایت الهی می‏‌دانند.
  3. آیاتی که تأکید دارند شماری از موجودات مختار، از راهنمایی‏‌های ویژۀ خداوند سبحان برخوردار می‏‌شوند.[۲].

هدایت عمومی همه آفریده‌ها

  • از نگاه قرآن، انواع پدیده‌‏ها، به تناسب ویژگی‏‌های خاصّ خود، از هدایت الهی بهره‏‌مند می‏‌شوند: ﴿رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آفرینش (خاص) او را داده، سپس هدایت کرده است».[۳]. انواع پدیده‌‏ها دارای دو خصوصیت‌اند که نشانه توحید است: اوّل، در نظام آفرینش، هر چیزی خلقت و اندازه خاصّ خود را منطبق با نیازها و متناسب با حکمت آفرینش آن دارد. دوم، انواع موجودات، اعم از جان‏دار و بی ‏جان، برای رسیدن به فلسفه خلقت خود از هدایت الهی برخوردارند.[۴].

هدایت همگانی افراد مکلف

  • این نوع هدایت در آیات مختلفی مطرح شده است مانند: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[۵][۶].
  • هدایت همگانی خود دارای انواع مختلفی است مانند:

هدایت فطری

  • این نوع هدایت بر دو گونه است:
  1. هدایت فطری مادی: یعنی راهنمایی انسان، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان مادر. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «"أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ ؟"»؛ ‌ای آفریده هماهنگ، و‌ای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِم‏ها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راه‏‌های [رسیدن به] منافعش را نمی‏ دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن خوراک (شیر) از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و به هنگام نیاز، جایگاه‏‌های درخواست و اراده ‏ات را به تو شناساند؟»[۷][۸].
  2. هدایت فطری معنوی: یعنی راهنمایی انسان جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین ‏صورت که خداوند سبحان ضروری‏ ترین معارف مورد نیاز انسان را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با الهام فطری می‏‌تواند خوب و بد، خیر و شرّ و حق و باطل را تشخیص دهد: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۹] امام صادق (ع)، در تبیین این آیه، می‌‌‏فرمایند «"أی عَرَّفَها و ألهَمَها، ثُمّ خَیَّرَها فاختارَت»؛ آن گاه نفْس را [میان گزینش هریک از این دو] مخیّر نمود و او صاحب اختیار شد».[۱۰]. و یا در آیه‌ایی دیگر آمده است: ﴿وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ[۱۱]. امام صادق (ع) در پاسخ شخصی به نام حمزة بن محمد _ که مقصود از این آیه را پرسید _ فرمود: «نَجْدُ الخَیرِ وَ نَجْدُ الشَّرِّ؛ راهِ نیکی و راه بدی».[۱۲]. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری می‏‌دانند، در حقیقت، اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند.[۱۳].

هدایت عقلی

  1. هدایتِ عقلی مادّی: یعنی راهنمایی عقل، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع هدایت در قرآن، راه‏یابی انسان در صحرا و دریا به وسیله ستارگان است. در آیات متعددی[۱۴] به این معنا اشاره شده است؛ مانند: ﴿وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ[۱۵]. بهره‏‌گیری از عقل در پیشرفت انواع دانشها در جهت تأمین رفاه مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع هدایت الهی شمرده می‌‌‏شوند.[۱۶].
  2. هدایت عقلی معنوی: یعنی بهره گیری از قدرت اندیشه، برای تأمین نیازهای معنوی و دست‏یابی به قلّه کمالات انسانی. همه آیاتی که انسان را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و معاد دعوت کرده‏‌اند، به این نوع هدایت اشاره دارند. در روایتی بسیار زیبا و تأمل بر‏انگیز، امام کاظم (ع) شماری از این دسته آیات را برای یکی از یارانش به نام هشام بن حکم تفسیر کرده و سخن را با این جملات آغاز می‌‌‏فرماید: «"یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی بَشَّرَ أهلَ العَقلِ وَ الفَهمِ فی کِتابِهِ فَقالَ: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ.[۱۷] یا هِشامُ! إنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ و تَعالی أکمَلَ لِلنّاسِ الحُجَجَ بِالعُقولِ، و نَصَرَ النَّبِیّینَ بِالبَیانِ، و دَلَّهُم عَلی رُبوبِیَّتِهِ بِالأَدِلَّةِ"»؛ ‌ای هشام، خداوند متعال در کتابش صاحبان خرد و فهم را بشارت داده و فرموده است: «پس، به آن بندگان من که به سخن، گوش فرا می‏‌دهند. و‌ای هشام، خداوند متعال دلایلش را با خرد، کامل کرد و پیامبران را با سخنوری، یاری رسانید و آنان را با برهان، به ربوبیّت الهی، راهنمایی ساخت».[۱۸] همچنین، همه روایاتی که عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی کرده‏‌اند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ امام صادق (ع) می‌‌‏فرماید: «"حُجَّةُ اللّه‏ِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّه‏ِ العَقلُ»؛ حجّت خداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است».[۱۹]. [۲۰].

هدایت تشریعی

  • این نوع هدایت در واقع، مکمّل هدایت فطری و عقلی است. اگر فطرت و عقل می‌‌‏توانستند راه تکامل انسان را ارائه کنند، نیازی به وحی و هدایت تشریعی از طریق پیامبران وجود نداشت؛ ولی از آنجا که ادراکات فطری و عقلی، اجمالی و کلّی است، انسان برای دست‏یابی به باورهای صحیح اعتقادی دربارۀ مبدأ و معاد، و شناخت درستِ برنامه تکامل، و تشخیص دقیق راه سعادت خویش، نیازمند هدایتِ تشریعی است که خداوند سبحان از طریق پیامبران و کتاب‏‌های آسمانی، این نیاز را تأمین کرده است. قرآن کریم در آیات فراوانی به این معنا اشاره دارد؛ از جمله در توصیف این کتاب آسمانی می‌‌‏فرماید: ﴿يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ[۲۱] در روایتی از امام رضا (ع) نیاز انسان به پیامبران و هدایت تشریعی، بیان شده است: "چون مردم خود، چنان طبیعت و توانی ندارند که مصالحشان را کاملاً درک کنند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است که دیده شود و ضعف و ناتوانی بندگان از ادراک او نیز کاملاً روشن است، پس ناچار باید میان خدا و مردم فرستاده‏ای معصوم باشد که اوامر و نواهی و آموزش‌های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان‏‌هایشان را دفع می‌‌‏کند، آگاهشان سازد؛ چرا که در وجودشان وسیله ‏ای که بتوانند با آن، آنچه را بدان نیاز دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد"[۲۲][۲۳].

هدایت ویژه افراد مکلّف

  • افرادی که در زندگی، راهی را که فطرت، عقل و پیامبران به آنها نشان داده‌اند، انتخاب کنند و هدایت همگانی الهی را به کار بندند، از راهنمایی‏‌های ویژه الهی نیز برخوردار خواهند شد. هدایت ویژه، در حقیقت، پاداش به کار بستن هدایت همگانی است. از این رو، هدایتِ پاداشی نیز نامیده می‌‌‏شود. قرآن در آیات متعددی به این هدایت اشاره دارد؛ مانند: ﴿وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ[۲۴]. ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[۲۵] و کسانی که راه فطرت، عقل و پیامبران را انتخاب نکنند و به فساد و تباهی بپردازند، از هدایت ویژه الهی محروم خواهند شد، مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۲۶] و....[۲۷].
  • هدایت ویژۀ الهی بر چهار نوع تقسیم می‌‌شود:

هدایت ویژۀ پیامبران

  • آنان با اتصال به منبع «وحی»، نه تنها خود از این هدایت بهره‌‏مند می‏‌گردند، بلکه هادی و راهنمای دیگران نیز می‌‌‏شوند: ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۲۸]

هدایت ویژه اوصیای پیامبران

  • این نوع هدایت، در اصطلاح، «الهام» نامیده می‏‌شود. «الهام» هدایت ویژه، در زمینه‏‌های تبیین شریعت انبیا، یا انواع علوم و معارف است. در روایتی از حارث بن مغیره آمده که می‌‏گوید: «قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّه‏ِ (ع): ما عِلمُ عالِمِکُم، أجُملَةٌ یُقذَفُ فی قَلبِهِ أو یُنکَتُ فی اُذُنِهِ؟ فَقالَ: وَحیٌ کَوَحیِ اُمِّ موسی؛»[۲۹].

هدایت ویژه مؤمنان

  • سومین نوع از هدایت ویژه، هدایتی است که مؤمنان حقیقی از آن برخوردارند، قرآن در این باره می‏‌فرماید: ﴿وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ[۳۰] مؤمنان راستین از دو نوع هدایت برخوردارند: یکی، هدایت همگانی فطری، عقلی، و تشریعی که مقدمه ایمان است، و دیگری، هدایت خاصّ قلبی که حاصل به کار بستن هدایت همگانی و پیاده شدن ایمان در زندگی است.[۳۱].
  • می ‏توان گفت تفاوت میان هدایت عامّ و هدایت خاصّ، در بالاترین مراتب آن، در حقیقت، تفاوت ایمان و یقین است؛ چنان که در روایتی از امام حسن (ع) در پاسخ سؤال پدرش امیر مؤمنان (ع) از او، درباره فرق ایمان و یقین، فرمود: «"بَینَهُما شِبرٌ. قالَ: و کَیفَ ذاکَ؟ قالَ: لِأَنَّ الإِیمانَ ما سَمِـعناهُ بِآذانِنا و صَدَّقناهُ بِقُلوبِنا، وَ الیَقینَ ما أبصَرناهُ بِأَعیُنِنا وَ استَدلَلنا بهِ عَلی ما غابَ عَنّا"»[۳۲].
  • بنابراین، هدایت عامّ ـ که مقدمه ایمان است ـ مانع وسوسه اعتقادی و اضطراب روانی نیست، اما هدایت خاصّ، چون ریشه در شهود قلبی و یقین دارد، موجب اطمینان و آرامش دل و مانع وسوسه و اضطراب روحی است. این نکته دقیق معرفت‏‌شناسی را می‏‌توان در روایتی که در تبیین و تفسیر آیه مورد بحث، از امام صادق (ع) نقل شده، به روشنی ملاحظه کرد: «"إنَّ القَلبَ لَیَتَرَجَّجُ فیما بَینَ الصَّدرِ وَ الحَنجَرَةِ حَتّی یُعقَدَ عَلَی الإِیمانِ، فَإِذا عُقِدَ عَلَی الإِیمانِ قَرَّ، و ذلِکَ قَولُ اللّه‏ِ عز و جل: ﴿وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ[۳۳]»[۳۴].
  • همه آیات و روایاتی که ایمان، اخلاص، خشیت الهی، و به طور کلی عقاید، اخلاق و اعمال نیکو را زمینه ‏ساز نورانیت قلب و الهامات غیبی می‏‌دانند، به این نوع هدایت اشاره دارند.[۳۵].

هدایت ستمگران

  • سه نوع هدایتی که به آنها اشاره شد، ویژه افراد مکلف است که هدایت همگانی الهی را به کار بسته‌اند. اما کسانی که با این راهنمایی‏‌ها مخالفت ورزند و به ستمگری و فساد پردازند، آنها نیز بر اساس سنّت تغییر ناپذیر الهی در مدیریت جهان، جزا داده می‌شوند، سزای آنها نیز از باب تهکّم و ریشخند «هدایت» نامیده می‌‌‏شود، اما هدایت به سوی دوزخ!: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا* إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا[۳۶] این آیه و آیات مشابه به روشنی نشان می‏‌دهند ستمگری نقش ویژه‏‌ای در محرومیت از عنایات الهی و استحقاق دوزخ دارد.[۳۷]

منابع

پانویس

  1. صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  3. سورۀ طه، آیۀ ۵۰
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  5. «ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه 3.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  7. ‏نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  9. «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه 7-8.
  10. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۴
  11. «او را به هر دو راه هدایت کردیم» سورۀ بلد، آیۀ ۱۰
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، ‏کافی، ج ۱، ص ۱۶۳
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  14. مانند: سوره نحل، آیه۱۶؛ سوره نمل، آیه۶۳
  15. «او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکی‌‌های خشکی و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانه‏‌ها(ی خود) را برای کسانی که می‌‌‏دانند، (و اهل فکر و اندیشه‌اند) بیان داشتیم» مانند: سوره انعام، آیه ۹۷
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  17. سوره انعام، آیه ۹۷
  18. کلینی، محمد بن یعقوب، کافیریال ج ۱، ص ۱۳
  19. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵
  20. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  21. «خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌های سلامت، هدایت می‏کند و به فرمان خود، از تاریکی‌ها به سوی روشنایی می‏‌برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌‌‏نماید» سوره مائده، آیه ۱۶
  22. «لأنّهُ لَمّا لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم و قُواهُم ما یُکمِلوا۲لِمَصالِحِهِم، و کانَ الصّانِعُ مُتَعالِیاً عَن أن یُری، و کانَ ضَعفُهُم و عَجزُهُم عَن إدراکِهِ ظاهِراً، لَم یَکُنْ بُدٌّ مِن رَسولٍ بَینَهُ و بَینَهُم مَعصومٍ یُؤدّی إلَیهِم أمرَهُ و نَهیَهُ و أدَبَهُ، و یَقِفُهُم علی ما یَکونُ بهِ إحرازُ مَنافِعِهِم و دَفعُ مَضارِّهِم، إذ لَم یَکُنْ فی خَلقِهِم ما یَعرِفونَ بهِ ما یَحتاجونَ إلَیهِ مَنافِعَهُم و مَضارَّهُم. فلَو لَم یَجِبْ علَیهِم مَعرِفَتُهُ و طاعَتُهُ لَم یَکُن لَهُم فی مَجیءِ الرّسولِ مَنفَعَةٌ و لا سَدُّ حاجَةٍ، و لَکانَ یَکونُ إتیانُهُ عَبَثاً لغَیرِ مَنفَعَةٍ و لا صَلاحٍ، و لَیس هذا مِن صِفَةِ الحَکیمِ الّذی أتقَنَ کُلَّ شیءٍ"»؛ ‏ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ح۱۹۵۳۶
  23. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  24. سورۀ محمد، آیۀ ۱۷
  25. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه 69.
  26. سورۀ قصص، آیۀ ۵
  27. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  28. «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه 52.
  29. «به امام صادق (ع) گفتم: علم عالِم شما چگونه است؟ آیا جمله‏‌ای است که در قلبش انداخته می‏‌شود یا در گوشش خوانده می‏‌گردد؟ فرمود: «وحی‌ای است همچون وحی مادر موسی» ‏الاختصاص، ص ۲۸۶؛ بصائر الدرجات، ص ۳۱۷، ح ۱۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۵۸، ح ۱۲۸
  30. «هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه 11.
  31. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  32. ‏مشکاة الأنوار، ص ۴۸، ح ۳۴؛ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۱۸۲، ح ۵۲
  33. سوره تغابن، آیه ۱۱.
  34. ‏کافی، ج ۲، ص ۴۲۱، ح ۴؛ المحاسن، ج ۱، ص ۳۸۸، ح ۸۶۵.
  35. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲
  36. «خداوند بر آن نبوده است که کافران و ستمبارگان را ببخشاید و یا راهی به آنان بنماید* جز راه دوزخ که هماره در آن جاودانند و این بر خداوند، آسان است؛» سوره نساء، آیه ۱۶۸ -۱۶۹.
  37. محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲