جز
جایگزینی متن - 'صحابهنگاری' به 'صحابهنگاری'
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = جلیبیب | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==آشنایی اجمالی== فردی از انصار که نسبش معلوم نیست<ref>جلیبیب تصغیر جلباب به معنی پیراهن.</ref>. در کتب صحابهنگاری در دو حادثه از وی یاد شده است؛...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'صحابهنگاری' به 'صحابهنگاری') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==آشنایی اجمالی== | == آشنایی اجمالی == | ||
فردی از [[انصار]] که نسبش معلوم نیست<ref>جلیبیب تصغیر جلباب به معنی پیراهن.</ref>. در کتب صحابهنگاری در دو حادثه از وی یاد شده است؛ یکی داستان [[ازدواج]] وی به پیشنهاد [[رسول خدا]]{{صل}} است و دیگری ماجرای [[شهادت]] او. [[جلیبیب]] که فردی [[زشت]] منظر و کوتاه قد بود، در برابر پیشنهاد ازدواج از سوی رسول خدا{{صل}}، از [[بیرغبتی]] [[مردم]] به وی [[گله]] کرد<ref>ابن عدی، ابواحمد بن عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۱۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۰۰.</ref>. رسول خدا{{صل}} وی را به خانوادهای از انصار برای ازدواج معرفی کرد. [[والدین]] دختر، از این وصلت [[کراهت]] داشتند، اما دختر چون نظر رسول خدا را دانست [[رضایت]] خود را با خواندن [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. اعلام کرد. رسول خدا{{صل}} در [[حق]] آن دو [[دعا]] کرد که از وسعت معاش برخوردار باشند. در اثر [[دعای پیامبر]] [[خانواده]] وی دچار [[مشکلات]] [[معیشت]] نشده و در [[رفاه]] [[زندگی]] میکردند<ref>عبدالرزاق، مصنف، ج۶، ص۱۵۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۵۰.</ref>. | فردی از [[انصار]] که نسبش معلوم نیست<ref>جلیبیب تصغیر جلباب به معنی پیراهن.</ref>. در کتب [[صحابهنگاری]] در دو حادثه از وی یاد شده است؛ یکی داستان [[ازدواج]] وی به پیشنهاد [[رسول خدا]] {{صل}} است و دیگری ماجرای [[شهادت]] او. [[جلیبیب]] که فردی [[زشت]] منظر و کوتاه قد بود، در برابر پیشنهاد ازدواج از سوی رسول خدا {{صل}}، از [[بیرغبتی]] [[مردم]] به وی [[گله]] کرد<ref>ابن عدی، ابواحمد بن عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۱۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۰۰.</ref>. رسول خدا {{صل}} وی را به خانوادهای از انصار برای ازدواج معرفی کرد. [[والدین]] دختر، از این وصلت [[کراهت]] داشتند، اما دختر چون نظر رسول خدا را دانست [[رضایت]] خود را با خواندن [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. اعلام کرد. رسول خدا {{صل}} در [[حق]] آن دو [[دعا]] کرد که از وسعت معاش برخوردار باشند. در اثر [[دعای پیامبر]] [[خانواده]] وی دچار [[مشکلات]] [[معیشت]] نشده و در [[رفاه]] [[زندگی]] میکردند<ref>عبدالرزاق، مصنف، ج۶، ص۱۵۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۵۰.</ref>. | ||
براساس گزارشی دیگر جلیبیب مردی بود که با [[زنان]] مراوده داشت و با آنان سخن میگفت. به همین جهت مردان، زنان خود را از صحبت با وی برحذر میداشتند، تا اینکه رسول خدا{{صل}} از خانوادهای [[انصاری]] که در این زمینه با آن [[حضرت]] [[مشورت]] کردند، دخترشان را برای جلیبیب [[خواستگاری]] کرد<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۴، ص۳۲۸؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان بترتیب أبن بلبان، ج۹، ص۳۴۳.</ref>. | براساس گزارشی دیگر جلیبیب مردی بود که با [[زنان]] مراوده داشت و با آنان سخن میگفت. به همین جهت مردان، زنان خود را از صحبت با وی برحذر میداشتند، تا اینکه رسول خدا {{صل}} از خانوادهای [[انصاری]] که در این زمینه با آن [[حضرت]] [[مشورت]] کردند، دخترشان را برای جلیبیب [[خواستگاری]] کرد<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۴، ص۳۲۸؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان بترتیب أبن بلبان، ج۹، ص۳۴۳.</ref>. | ||
در برخی منابع این داستان با تفصیل بیشتر نوشته شده اما نام آن فرد جُوَیبر از [[اهل]] یمامه و نام دختر ذلفاء و نام [[پدر]] وی [[زیاد بن لبید]] از بزرگان بنوبیاضمه ثبت شده است. براساس این گزارش پس از توافق با [[ازدواج]]، جویبر در شب زفاف، تا صبح مشغول [[عبادت]] و [[نماز]] شد و سه شب را به همین منوال سپری کرد. [[خانواده]] عروس [[گمان]] کردند وی به [[زنان]] بیرغبت است. [[رسول خدا]]{{صل}} سبب این [[رفتار]] را از جویبر پرسید و او گفت چون به [[نعمت]] بزرگی دست یافته به یاد گذشته و [[درماندگی]] و نیاز خود افتاده و ترجیح داده برای [[سپاس]] به [[شکرگزاری]] بپردازد و این مسئله موجب [[غفلت]] وی از امور دیگر شده است. او [[وعده]] داد که از این پس [[رضایت]] آنان را جلب نماید<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۴۱؛ حلی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۶۰۵.</ref>. چنان که در داستان مشابه دیگری فردی دختر خود را به رسول خدا{{صل}} بخشید و آن [[حضرت]] وی را به ازدواج «حلبیب» نامی درآورد<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>. پیداست که با توجه به تشابه بندها و فقرات این داستان قاعدتاً جلیبیب، حلبیب و جویبر یک نفرند و در این زمینه تصحیف صورت گرفته است. همین داستان برای فرد دیگر به نام [[سعد اسود]] سلمی نیز نقل شده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۳، ص۷۵.</ref>. | در برخی منابع این داستان با تفصیل بیشتر نوشته شده اما نام آن فرد جُوَیبر از [[اهل]] یمامه و نام دختر ذلفاء و نام [[پدر]] وی [[زیاد بن لبید]] از بزرگان بنوبیاضمه ثبت شده است. براساس این گزارش پس از توافق با [[ازدواج]]، جویبر در شب زفاف، تا صبح مشغول [[عبادت]] و [[نماز]] شد و سه شب را به همین منوال سپری کرد. [[خانواده]] عروس [[گمان]] کردند وی به [[زنان]] بیرغبت است. [[رسول خدا]] {{صل}} سبب این [[رفتار]] را از جویبر پرسید و او گفت چون به [[نعمت]] بزرگی دست یافته به یاد گذشته و [[درماندگی]] و نیاز خود افتاده و ترجیح داده برای [[سپاس]] به [[شکرگزاری]] بپردازد و این مسئله موجب [[غفلت]] وی از امور دیگر شده است. او [[وعده]] داد که از این پس [[رضایت]] آنان را جلب نماید<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۴۱؛ حلی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۶۰۵.</ref>. چنان که در داستان مشابه دیگری فردی دختر خود را به رسول خدا {{صل}} بخشید و آن [[حضرت]] وی را به ازدواج «حلبیب» نامی درآورد<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>. پیداست که با توجه به تشابه بندها و فقرات این داستان قاعدتاً جلیبیب، حلبیب و جویبر یک نفرند و در این زمینه تصحیف صورت گرفته است. همین داستان برای فرد دیگر به نام [[سعد اسود]] سلمی نیز نقل شده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۳، ص۷۵.</ref>. | ||
خبر دیگر مربوط به او، گزارش شرکت وی در نبردی به همراه [[رسول]] خداست. پس از [[نبرد]] که رسول خدا [[لشکریان]] را [[تفقد]] کرد، چون از جلیبیب خبری نیافت، به [[یاران]] فرمود تا وی را در معرکه [[جنگ]] بجویند. چون به میدان جنگ رفتند، او را در کنار هفت کشته از [[دشمن]] یافتند، که پس از کشتن آنان خود به [[شهادت]] رسیده بود. [[پیامبر]] در [[حق]] او سه بار فرمود: {{متن حدیث| هَذَا مِنِّي وانا مِنْهُ }}؛ آن حضرت وی را با دستان خود حمل کرد و بدون [[غسل]] [[دفن]] نمود<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۳۶ و ج۴، ص۴۲۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۲۱۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۵۰.</ref>؛ [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۷.</ref>، گزارش کرده که بر او نماز نیز خوانده نشد.<ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جلیبیب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۱۰.</ref> | خبر دیگر مربوط به او، گزارش شرکت وی در نبردی به همراه [[رسول]] خداست. پس از [[نبرد]] که رسول خدا [[لشکریان]] را [[تفقد]] کرد، چون از جلیبیب خبری نیافت، به [[یاران]] فرمود تا وی را در معرکه [[جنگ]] بجویند. چون به میدان جنگ رفتند، او را در کنار هفت کشته از [[دشمن]] یافتند، که پس از کشتن آنان خود به [[شهادت]] رسیده بود. [[پیامبر]] در [[حق]] او سه بار فرمود: {{متن حدیث| هَذَا مِنِّي وانا مِنْهُ }}؛ آن حضرت وی را با دستان خود حمل کرد و بدون [[غسل]] [[دفن]] نمود<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۳۶ و ج۴، ص۴۲۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۲۱۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۵۰.</ref>؛ [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۷.</ref>، گزارش کرده که بر او نماز نیز خوانده نشد.<ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جلیبیب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۱۰.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] |