سیره در لغت به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ سیره سیاسی معصومان]]
| موضوع اصلی = [[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی معصومان]]
| موضوع فرعی        = سیره در لغت به چه معناست؟
| تصویر = 110063.jpg
| تصویر             = 110063.jpg
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از سیره سیاسی معصومان (نمایه)|کلیاتی از سیره سیاسی معصومان]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل بالاتر = [[سیره]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از سیره سیاسی معصومان (نمایه)|کلیاتی از سیره سیاسی معصومان]]
| مدخل اصلی = [[سیره در لغت]]
| مدخل اصلی         = [[سیره]]
| موضوعات وابسته =  
| موضوعات وابسته   =  
| تعداد پاسخ = ۱
| پاسخ‌دهنده        = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      =
}}
}}
'''سیره در لغت به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|سیره سیاسی معصومان]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[سیره سیاسی معصومان]]''' مراجعه شود.
'''سیره در لغت به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|سیره سیاسی معصومان]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[سیره سیاسی معصومان]]''' مراجعه شود.
خط ۱۸: خط ۱۶:
«سیره بر وزن “فعله” اسم مصدر از فعل “سارَ - یسیرُ” است که در [[ادبیات]] و لغت، مصادر گوناگونی برای آن آمده است: “سَیر، مَسیر، تَسْیار، مَسیره و سَیرورَه”. این مصادر همه به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته‌اند<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>»<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۷.</ref>
«سیره بر وزن “فعله” اسم مصدر از فعل “سارَ - یسیرُ” است که در [[ادبیات]] و لغت، مصادر گوناگونی برای آن آمده است: “سَیر، مَسیر، تَسْیار، مَسیره و سَیرورَه”. این مصادر همه به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته‌اند<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>»<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۷.</ref>


== [[:رده:آثار سیره سیاسی معصومان|منبع‌شناسی جامع سیره سیاسی معصومان]] ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{منبع‌ جامع}}
{{پاسخ پرسش
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های سیره سیاسی معصومان|کتاب‌شناسی سیره سیاسی معصومان]]؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های سیره سیاسی معصومان|مقاله‌شناسی سیره سیاسی معصومان]]؛
| تصویر = 783993038.jpg
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های سیره سیاسی معصومان|پایان‌نامه‌شناسی سیره سیاسی معصومان]].
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
{{پایان منبع‌ جامع}}
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی|صمدی]]''' در [[کتاب]] ''«[[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
 
«[[سیره]]»، اسم مصدر از ریشه {{عربی|سَیر}} است و لغت‌شناسان آن را، رفتن، عبور کردن، گذشتن و حرکت کردن بر روی [[زمین]]، معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۰؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۲.</ref>.
 
واژه {{عربی|سِیْرَه}} بر وزن {{عربی|فِعْلَه}} بر حالت و نوع عمل دلالت می‌کند مانند {{عربی|جَلْسَه}}؛ یعنی نشستن و {{عربی|جِلْسَه}}؛ یعنی نوع نشستن. از این رو، مراد از {{عربی|سِیرَه}} [[سنّت]]، روش، طریقه و شیوه خاص [[رفتاری]] است<ref>{{عربی|السِّیْرَهُ: السُّنَّهُ و الطریقه. یقال: سارَ بهم سِیْرَهً حَسَنَهً. و السَّیرَهُ: الاهیئَه}}؛ (لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹- ۳۹۰).</ref>. راغب اصفهانی نیز {{عربی|سِیْرَه}} را به معنای حالت و شیوه‌ای از [[زندگی]] و نوع خاصی از [[رفتار]] دانسته که به صورت یک روش در عملکرد و حرکت [[انسان]] جاری است؛ اعم از اینکه این حالت، منشأ غریزی داشته باشد یا امر اکتسابی باشد<ref>{{عربی|السِّیرَهُ: الحاله التی یکون علیها الإنسان و غیره، غریزیّا کان أو مکتسبا، یقال: فلان له سیره حسنه، و سیره قبیحه}}؛ (المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۳).</ref>.
 
در [[آیات قرآن]] واژه {{عربی|سَیر}} و مشتقات آن، گاهی به شکل امر:
و گاه به صورت فعل مضارع: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و آیا در زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند» سوره روم، آیه ۹.</ref> به کار رفته است. در این گونه [[آیات]] «سِیره» ناظر به معنای لغوی؛ یعنی حرکت و رفتن و [[سفر]] بر روی زمین است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۱۳.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین جباری؛
| تصویر = 1496371.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمدرضا جباری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمدرضا جباری|جباری]]''' در [[کتاب]] ''«[[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
 
«این واژه از ریشه «[[سیر]]»<ref> «سیر» به معنای مطلق حرکت و «سری» به معنای حرکت در شب است.</ref> اخذ شده است. [[سیره]] (بر وزن فعله) مصدر نوعی و به معنای نوع حرکت و سَبک [[رفتار]] است<ref>برای مطالعه بیشتر درباره واژگان سیره و اهمیت آن، به کتاب سیری در سیره نبوی اثر شهید مطهری مراجعه نمایید. </ref>. از [[قرن اول هجری]] به بعد، [[مسلمانان]] واژه سیره را درباره شرح حال و حوادث مربوط به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} – به‌طور خاص - و مطلق شخصیت‌های [[تاریخی]] از جمله دیگر [[معصومان]] {{عم}} – به‌طور عام - به کار بردند. زان پس کتاب‌های فراوانی به منظور تبیین [[سیره رسول خدا]] {{صل}} تدوین شد.
گفتنی است آنچه در کتب سیره یافت می‌شود، مجموعه‌ای از گزارش‌های تاریخی مربوط به [[زندگانی رسول خدا]] و دیگر معصومان {{عم}} است؛ اما برای دستیابی به شیوه [[رفتاری]] معصومان {{عم}} باید مجموعه گزارش‌های مربوط به یک موضوع خاص را - که چه بسا به برهه‌های مختلف [[حیات]] [[معصوم]] مربوط باشند – جمع‌آوری و تحلیل کرد تا به یک اصل کلی و ثابت رسید؛ بدین ترتیب، می‌توان مجموعه‌ای از اصول ثابت در سیره را [[کشف]] کرد که همواره [[حجت]] و قابل [[تبعیت]] بوده‌اند و منحصر به [[زمان]] با شرایط خاصی نیستند.
 
در کنار واژه سیره، معمولاً واژه «[[سنت]]» نیز به کار می‌رود. سنت از نظر لغوی به معنای راه و روش [[سلوک]] و حرکت است<ref>این واژه در قرآن نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است: {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ}} «در حالی که بدان ایمان نمی‌آورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است» سوره حجر، آیه ۱۳؛ {{عربی|ای طریقهم التی سنها الله فی اهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید}}. (طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).</ref>؛ اما در اصطلاح بر گفتار، رفتار یا تقریر<ref>تقریر یعنی سکوت معصوم در قبال رفتار یا گفتار دیگران، به گونه‌ای که به منزله تأیید آن گفتار یا رفتار باشد.</ref> معصوم اطلاق می‌شود؛ بنابراین [[سنت معصومین]] به جز [[رفتار]] آنان، گفتار یا تقریرشان را نیز دربر می‌گیرد؛ در حالی که [[سیره]]، تنها شامل رفتار ایشان است. شایان ذکر است که [[راز]] جذابیت سیره یا همان [[سنت]] [[رفتاری]] [[معصومین]] {{عم}} آن است که به حیطه رفتاری آنان مربوط می‌شود و [[انسان‌ها]] بیشتر مایل‌اند بدانند که [[انسان‌های کامل]] چگونه رفتاری داشته‌اند»<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]، ص ۱۹.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین ذاکری؛
| تصویر = 13681125.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اکبر ذاکری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی اکبر ذاکری|ذاکری]]''' در [[کتاب]] ''«[[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
 
«سیره از ماده «سَیر» و [[سیر]] به معنای رفتن است. سیره را به معنای راه و روش دانسته‌اند؛ آن‌گونه که گفته می‌شود: در میان [[مردم]] با سیره و روش [[نیک]] یا [[زشت]] [[رفتار]] کرد و جمع آن سِیَر است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>.
 
بیشتر کتاب‌های لغت سیره را به معنای روش و راه دانسته‌اند: «سَ ی رَ: اصلی است که دارای یک ریشه و دلالت بر گذشت و جریان دارد از {{عربی|سارَ يَسِيرُ سَيْراً}} و سیر به معنای سیر در [[روز]] و [[شب]] است. سیره روش در چیزی و به معنای [[سنت]] است؛ زیرا حرکت می‌کند و جریان می‌یابد...»<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>. بنابراین گونه‌ای دوام و استمرار در معنای [[سیره]] نهفته است.
 
معنای دیگری که برای سیره یاد کرده‌اند، [[هیئت]] و حالت است. وزن «فِعْلَه» برای حالت می‌آید. «سیره حالتی است که [[انسان]] و غیرانسان به گونه غریزی یا دریافتی بر آن است و گفته می‌شود سیره [[نیکو]]، سیره [[زشت]]. [[سخن]] [[خدا]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>، یعنی حالت چوبی که [[عصا]] [ی [[موسی]]] داشت»<ref>ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۳۳، ذیل واژه «سار».</ref>.
 
در [[مجمع البحرین]]<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref> و لسان العرب<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹.</ref> سیره به روش و [[رفتار]] و حالت و [[حیات]] معنا شده است. [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ذیل [[آیه]] فوق، سیره و [[راه]] را همانند دانسته و آن را به حرکت چیزی در جهتی خاص معنا کرده است و گفته {{متن قرآن|سِيرَتَهَا الْأُولَى}} یعنی بازگشت اژدها به حالت نخستین که همان عصاست<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، جزء ۷، ص۱۷.</ref>. برابر این بیان سیره به معنای [[رفتاری]] است که جهت خاصی را پی می‌گیرد: «سیره اسم از «سار» است. [[سنت]]، راه، [[مذهب]]، هیئت و سیره به یک معنی‌اند»<ref>سعید خوری شرتونی، أقرب الموارد، ج۱، ص۵۶۲.</ref>. سیره بر وزن فِعْله، برای بیان نوع عمل است؛ مانند نوع هیئت، جریان و حالت و کیفیت آن<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۸۸.</ref> و «فَعله» به [[فتح]] «فا» به معنای انجام یک بار است<ref>در الفیه ابن مالک آمده: {{عربی|وَ فَعْلَةٌ لِمَرَّةٍ كَجَلْسَة/ وَ فِعْلَةٌ لِهَيْئَةٍ كَجِلْسَة}}.</ref>. منظور از نوع، تکرار عمل نیست؛ بلکه شیوه و روش است. نوع نشستن، حالت [[سخن گفتن]] و چگونه برخورد کردن با دیگران، گرچه یک بار اتفاق بیفتد. سیره به زشت و [[زیبا]] تقسیم می‌شود؛ در نتیجه نوع عمل به معنای [[قواعد]] کلی نیست، گرچه می‌توان از آن [[اعمال]]، قواعدی استخراج کرد که معنای دیگری برای سیره است. [[سیره]] یعنی [[سبک زندگی]] و [[رفتار]]. از آنجا که امکان دارد برخورد با یک حادثه بیش از یک مرتبه رخ ندهد، به شیوه و نوع آن برخورد، سیره اطلاق می‌شود؛ برای مثال وقتی [[پیامبر]] {{صل}} لحد [[قبر]] [[سعد بن معاذ]] را با سنگ می‌چیند، می‌فرماید: می‌دانم پس از مدتی اینها از بین می‌روند، {{متن حدیث|وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۱۰۷؛ ج۶، ص۲۲۰.</ref>: ولی [[خداوند]] بنده‌ای را [[دوست]] دارد که وقتی کاری را انجام می‌دهد، آن را به [[درستی]] به پایان رساند. درست انجام دادن عمل، در اینجا [[سیرۀ پیامبر]] {{صل}} نامیده می‌شود که حضرت به آن [[عنایت]] داشت.
 
منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و [[هیئت]] عمل دلالت می‌کند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص داده‌اند که در آن واژه {{عربی|كان}} با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کرده‌اند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه می‌توان گفت: در [[روایات]] ما از عمل و فعل [[معصومان]] که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. [[امام صادق]] {{ع}} برخورد [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با [[مردم بصره]] و [[اصحاب جمل]] را سیره شمرده؛ درحالی‌که یک بار رخ داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. همین موضوع درباره [[سیره امام زمان]] {{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref><ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴.</ref>
}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۰: خط ۶۳:
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان سیره سیاسی معصومان]]
[[رده:پرسمان سیره سیاسی معصومان]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های سیره سیاسی معصومان با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های سیره سیاسی معصومان با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۱

سیره در لغت به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی معصومان
مدخل بالاترسیره
مدخل اصلیسیره در لغت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

سیره در لغت به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره سیاسی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره سیاسی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد ملک‌زاده

حجت الاسلام و المسلمین محمد ملک‌زاده در کتاب «سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور» در این‌باره گفته‌ است:

«سیره بر وزن “فعله” اسم مصدر از فعل “سارَ - یسیرُ” است که در ادبیات و لغت، مصادر گوناگونی برای آن آمده است: “سَیر، مَسیر، تَسْیار، مَسیره و سَیرورَه”. این مصادر همه به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته‌اند[۱] و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و کردار تعریف کرده‌اند[۲]. خداوند متعال در قرآن، سیره را به مفهوم هیئت، صورت و شکل به کار برده است: ﴿قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى[۳]»[۴]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین صمدی در کتاب «سیره امام مهدی در عصر ظهور» در این‌باره گفته‌‌اند:

«سیره»، اسم مصدر از ریشه سَیر است و لغت‌شناسان آن را، رفتن، عبور کردن، گذشتن و حرکت کردن بر روی زمین، معنا کرده‌اند[۵].

واژه سِیْرَه بر وزن فِعْلَه بر حالت و نوع عمل دلالت می‌کند مانند جَلْسَه؛ یعنی نشستن و جِلْسَه؛ یعنی نوع نشستن. از این رو، مراد از سِیرَه سنّت، روش، طریقه و شیوه خاص رفتاری است[۶]. راغب اصفهانی نیز سِیْرَه را به معنای حالت و شیوه‌ای از زندگی و نوع خاصی از رفتار دانسته که به صورت یک روش در عملکرد و حرکت انسان جاری است؛ اعم از اینکه این حالت، منشأ غریزی داشته باشد یا امر اکتسابی باشد[۷].

در آیات قرآن واژه سَیر و مشتقات آن، گاهی به شکل امر:

و گاه به صورت فعل مضارع: ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ[۸] به کار رفته است. در این گونه آیات «سِیره» ناظر به معنای لغوی؛ یعنی حرکت و رفتن و سفر بر روی زمین است»[۹].
۲. حجت الاسلام و المسلمین جباری؛
حجت الاسلام و المسلمین جباری در کتاب «سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا» در این‌باره گفته‌‌اند:

«این واژه از ریشه «سیر»[۱۰] اخذ شده است. سیره (بر وزن فعله) مصدر نوعی و به معنای نوع حرکت و سَبک رفتار است[۱۱]. از قرن اول هجری به بعد، مسلمانان واژه سیره را درباره شرح حال و حوادث مربوط به پیامبر اکرم (ص) – به‌طور خاص - و مطلق شخصیت‌های تاریخی از جمله دیگر معصومان (ع) – به‌طور عام - به کار بردند. زان پس کتاب‌های فراوانی به منظور تبیین سیره رسول خدا (ص) تدوین شد. گفتنی است آنچه در کتب سیره یافت می‌شود، مجموعه‌ای از گزارش‌های تاریخی مربوط به زندگانی رسول خدا و دیگر معصومان (ع) است؛ اما برای دستیابی به شیوه رفتاری معصومان (ع) باید مجموعه گزارش‌های مربوط به یک موضوع خاص را - که چه بسا به برهه‌های مختلف حیات معصوم مربوط باشند – جمع‌آوری و تحلیل کرد تا به یک اصل کلی و ثابت رسید؛ بدین ترتیب، می‌توان مجموعه‌ای از اصول ثابت در سیره را کشف کرد که همواره حجت و قابل تبعیت بوده‌اند و منحصر به زمان با شرایط خاصی نیستند.

در کنار واژه سیره، معمولاً واژه «سنت» نیز به کار می‌رود. سنت از نظر لغوی به معنای راه و روش سلوک و حرکت است[۱۲]؛ اما در اصطلاح بر گفتار، رفتار یا تقریر[۱۳] معصوم اطلاق می‌شود؛ بنابراین سنت معصومین به جز رفتار آنان، گفتار یا تقریرشان را نیز دربر می‌گیرد؛ در حالی که سیره، تنها شامل رفتار ایشان است. شایان ذکر است که راز جذابیت سیره یا همان سنت رفتاری معصومین (ع) آن است که به حیطه رفتاری آنان مربوط می‌شود و انسان‌ها بیشتر مایل‌اند بدانند که انسان‌های کامل چگونه رفتاری داشته‌اند»[۱۴].
۳. حجت الاسلام و المسلمین ذاکری؛
حجت الاسلام و المسلمین ذاکری در کتاب «درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه» در این‌باره گفته‌‌اند:

«سیره از ماده «سَیر» و سیر به معنای رفتن است. سیره را به معنای راه و روش دانسته‌اند؛ آن‌گونه که گفته می‌شود: در میان مردم با سیره و روش نیک یا زشت رفتار کرد و جمع آن سِیَر است[۱۵].

بیشتر کتاب‌های لغت سیره را به معنای روش و راه دانسته‌اند: «سَ ی رَ: اصلی است که دارای یک ریشه و دلالت بر گذشت و جریان دارد از سارَ يَسِيرُ سَيْراً و سیر به معنای سیر در روز و شب است. سیره روش در چیزی و به معنای سنت است؛ زیرا حرکت می‌کند و جریان می‌یابد...»[۱۶]. بنابراین گونه‌ای دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است.

معنای دیگری که برای سیره یاد کرده‌اند، هیئت و حالت است. وزن «فِعْلَه» برای حالت می‌آید. «سیره حالتی است که انسان و غیرانسان به گونه غریزی یا دریافتی بر آن است و گفته می‌شود سیره نیکو، سیره زشت. سخن خدا که می‌فرماید: ﴿سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى[۱۷]، یعنی حالت چوبی که عصاموسی] داشت»[۱۸].

در مجمع البحرین[۱۹] و لسان العرب[۲۰] سیره به روش و رفتار و حالت و حیات معنا شده است. طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه فوق، سیره و راه را همانند دانسته و آن را به حرکت چیزی در جهتی خاص معنا کرده است و گفته ﴿سِيرَتَهَا الْأُولَى یعنی بازگشت اژدها به حالت نخستین که همان عصاست[۲۱]. برابر این بیان سیره به معنای رفتاری است که جهت خاصی را پی می‌گیرد: «سیره اسم از «سار» است. سنت، راه، مذهب، هیئت و سیره به یک معنی‌اند»[۲۲]. سیره بر وزن فِعْله، برای بیان نوع عمل است؛ مانند نوع هیئت، جریان و حالت و کیفیت آن[۲۳] و «فَعله» به فتح «فا» به معنای انجام یک بار است[۲۴]. منظور از نوع، تکرار عمل نیست؛ بلکه شیوه و روش است. نوع نشستن، حالت سخن گفتن و چگونه برخورد کردن با دیگران، گرچه یک بار اتفاق بیفتد. سیره به زشت و زیبا تقسیم می‌شود؛ در نتیجه نوع عمل به معنای قواعد کلی نیست، گرچه می‌توان از آن اعمال، قواعدی استخراج کرد که معنای دیگری برای سیره است. سیره یعنی سبک زندگی و رفتار. از آنجا که امکان دارد برخورد با یک حادثه بیش از یک مرتبه رخ ندهد، به شیوه و نوع آن برخورد، سیره اطلاق می‌شود؛ برای مثال وقتی پیامبر (ص) لحد قبر سعد بن معاذ را با سنگ می‌چیند، می‌فرماید: می‌دانم پس از مدتی اینها از بین می‌روند، «وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ»[۲۵]: ولی خداوند بنده‌ای را دوست دارد که وقتی کاری را انجام می‌دهد، آن را به درستی به پایان رساند. درست انجام دادن عمل، در اینجا سیرۀ پیامبر (ص) نامیده می‌شود که حضرت به آن عنایت داشت.

منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و هیئت عمل دلالت می‌کند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص داده‌اند که در آن واژه كان با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کرده‌اند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه می‌توان گفت: در روایات ما از عمل و فعل معصومان که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. امام صادق (ع) برخورد امیرمؤمنان (ع) با مردم بصره و اصحاب جمل را سیره شمرده؛ درحالی‌که یک بار رخ داده است[۲۶]. همین موضوع درباره سیره امام زمان (ع) نیز نقل شده است[۲۷][۲۸]

پانویس

  1. ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.
  2. ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴.
  3. «فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.
  4. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور، ص ۲۷.
  5. ر.ک: لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۰؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۲.
  6. السِّیْرَهُ: السُّنَّهُ و الطریقه. یقال: سارَ بهم سِیْرَهً حَسَنَهً. و السَّیرَهُ: الاهیئَه؛ (لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹- ۳۹۰).
  7. السِّیرَهُ: الحاله التی یکون علیها الإنسان و غیره، غریزیّا کان أو مکتسبا، یقال: فلان له سیره حسنه، و سیره قبیحه؛ (المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۳).
  8. «و آیا در زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند» سوره روم، آیه ۹.
  9. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۳.
  10. «سیر» به معنای مطلق حرکت و «سری» به معنای حرکت در شب است.
  11. برای مطالعه بیشتر درباره واژگان سیره و اهمیت آن، به کتاب سیری در سیره نبوی اثر شهید مطهری مراجعه نمایید.
  12. این واژه در قرآن نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است: ﴿وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ «در حالی که بدان ایمان نمی‌آورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است» سوره حجر، آیه ۱۳؛ ای طریقهم التی سنها الله فی اهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید. (طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).
  13. تقریر یعنی سکوت معصوم در قبال رفتار یا گفتار دیگران، به گونه‌ای که به منزله تأیید آن گفتار یا رفتار باشد.
  14. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۹.
  15. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
  16. ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.
  17. «ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.
  18. ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۳۳، ذیل واژه «سار».
  19. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
  20. ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹.
  21. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، جزء ۷، ص۱۷.
  22. سعید خوری شرتونی، أقرب الموارد، ج۱، ص۵۶۲.
  23. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۸۸.
  24. در الفیه ابن مالک آمده: وَ فَعْلَةٌ لِمَرَّةٍ كَجَلْسَة/ وَ فِعْلَةٌ لِهَيْئَةٍ كَجِلْسَة.
  25. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۱۰۷؛ ج۶، ص۲۲۰.
  26. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.
  27. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.
  28. ذاکری، علی اکبر، سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۴.