سبأ: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'قوم سبأ' به 'قوم سبأ')
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{ولایت}}
{{ولایت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سبأ در قرآن]] | پرسش مرتبط  = }}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سبأ در قرآن]] | [[سبأ در حدیث]] | [[سبأ در نهج البلاغه]] | [[سبأ در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سبأ (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== واژه‌شناسی ==
واژه [[سبأ]] به صورت‌های گوناگون از جمله مهموز <ref>شرح ابن عقیل، ج۲، ص۶۱۴؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ التحقیق، ج۵، ص۱۰، «سبأ».</ref> (سبأ)، غیرمهموز<ref> لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۱۷، «سبأ»؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۲۴۶.</ref> ([[سبا]])، منصرف (اسم [[مذکر]] برای شخص یا [[سرزمین]]) و غیر منصرف (اسم مؤنث برای [[قبیله]] یا [[شهر]]) <ref>معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ المصباح، ص۲۶۵، «سبا».</ref> ضبط شده است. درباره ریشه و معنای لغوی سبأ [[اختلاف]] است: برخی آن را از ماده "سبأ" و به معنای خریدن،<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ مفردات، ص۲۲۳؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰، «سبأ».</ref> کندن پوست <ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱، «سبی»؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱، «سبأ».</ref>، [[سوزاندن]]،<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶.</ref> [[سوگند]] خوردن <ref>لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۳.</ref> و برخی دیگر از ماده "[[سبی]]" به معنای [[اسیر]] کردن <ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۰؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> دانسته‌اند. براساس معنای دوم، سَبَأ نام نخستین [[عربی]] بود که افرادی را به [[اسارت]] گرفت <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵؛ البدء والتاریخ، ج۳، ص۱۳۱؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> و به سرزمین [[یمن]] آورد. <ref>المفصل، ج۲، ص۲۵۸.</ref> برخی دیگر سَبَأ را معرّب واژه [[عبری]]<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۲۸.</ref> شبا <ref> قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۷۱.</ref> دانسته‌اند. در گزارش‌های [[کتاب مقدس]]، شبا به عنوان نام سرزمین و [[قوم]] سبأ آمده است <ref> کتاب مقدس، مزامیر، ۷۲: ۱۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص۴۶۵؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۶۸.</ref> برخی به سبب [[ارتباط]] داستان قوم سبأ با [[حضرت سلیمان]] در [[قرآن]]، احتمال داده‌اند که سبأ از واژگان دخیل باشد که از منابع [[مسیحی]] گرفته شده یا مستقیماً از [[عربستان]] جنوبی آمده باشد. <ref>واژه‌های دخیل، ص۲۴۶.</ref> به هر حال سبأ را نام [[پدر]] عرب‌های یمن <ref>جامع‌البیان، ج۲۲، ص۵۲-۵۳؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۳۵.</ref> و نیای نخست [[قوم]] [[سبأ]]،<ref>تفسیر سمعانی، ج۴، ص۳۲۴؛ بحار الانوار، ج۷۰، ص۳۳۵؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۹۹.</ref> نام ناحیه‌ای از [[کشور]] [[یمن]] در [[شرق]] صنعاء،<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۱۸۱؛ التحقیق، ج۵، ص۱۲، «سبأ».</ref> زیستگاه قوم سبأ <ref> جامع البیان، ج۲۲، ص۵۳-۵۴؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> و [[سرزمین]] [[ملکه]] [[بلقیس]]<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۳۴۹؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶، «سبأ».</ref> دانسته‌اند. یکی از [[سوره‌های قرآن]] نیز به سبب بیان سرگذشت قوم سبأ، به این نام خوانده می‌شود. (سبأ /[[سوره]]) نتیجه اینکه سبأ در آغاز نام یک شخص بود و به مرور نسلی‌از وی پدید آمد و به نام قوم سبأ خوانده شد؛ همچنین زیستگاه، [[پادشاهان]] و سوره‌ای که سرگذشت آنان را بیان کرده، با این نام اشتهار یافتند. <ref>نک: البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۲؛ عمدة القاری، ج۱۹، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۳۱.</ref> واژه سبأ دو بار در [[قرآن]] آمده است. {{متن قرآن|فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ}}<ref>«آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافته‌ای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بی‌گمانی آورده‌ام» سوره نمل، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref> گزارش [[قرآن کریم]] درباره قوم و سرزمین سبأ مربوط به دو دوره [[تاریخی]] متفاوت است: در [[سوره نمل]] خبر آوردن هُدهُد از قوم سبأ، [[حکومت]] باشکوه و [[مقتدر]] ملکه سبأ، [[دیدار]] وی با [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و [[ایمان]] آوردنش گزارش شده‌اند. {{متن قرآن| فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ  وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ اذْهَب بِّكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُوْلُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}<ref>«آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافته‌ای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بی‌گمانی آورده‌ام من زنی  یافته‌ام که بر آنان پادشاهی می‌کند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد. او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده می‌برند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافته‌اند. (شیطان چنان کرد) تا برای خداوند سجده نبرند، همان (خداوند) که نهان آسمان‌ها و زمین را آشکار می‌گرداند و آنچه پنهان می‌کنید یا آشکار می‌دارید، می‌داند. خداوند است که خدایی جز او نیست، پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان). (سلیمان) گفت: به زودی خواهیم دید که راست گفته‌ای یا از دروغگویان بوده‌ای؟ این نامه مرا ببر و نزد آنان فرو افکن، آنگاه از آنان رو بگردان و (گوشه‌ای کمین کن و) بنگر چه پاسخی می‌دهند. (آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامه‌ای ارزشمند افکنده‌اند. آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده ... با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید.» (آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید که من هیچ کاری را تا گواهم نبوده‌اید به پایان نبرده‌ام. گفتند: ما نیرومند و سخت دلیریم و فرمان با توست، بنگر تا چه فرمان خواهی داد. گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند.و من ارمغانی برای آنان می‌فرستم و می‌نگرم تا فرستادگان چه باز آورند. پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد می‌رسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی می‌ورزید. نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند. (سلیمان) گفت: ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من می‌آورد؟ دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت می‌آورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم. آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است. (سلیمان) گفت: اورنگش را برای او ناشناخته گردانید تا ببینیم (بدان) راه می‌برد یا از کسانی است که (بدین چیزها) راه نمی‌برند. و چون آمد گفتند: آیا اورنگ تو این چنین بود؟ گفت: گویی این، همان است و ما پیش از این (از همه چیز) آگاه شده و گردن نهاده بودیم. و آنچه او به جای خداوند می‌پرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود. به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۲۲-۴۴.</ref> در [[سوره سبأ]] نیز حکایت بهره‌مندی قوم سبأ از سرزمینی آباد و باغ‌های سرسبز و انقراض آنان و ویرانی سرزمین‌شان به وسیله سیل عرم به سبب رویگردانی از [[خداوند]] آمده‌اند. {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ }}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده. اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر  را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار.  چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟ و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید.اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانه‌ها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است. و به راستی ابلیس گمان خویش را درباره آنان درست یافت؛ پس (همه) جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند» سوره سبأ، آیه ۱۵-۲۰.</ref> [[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیات]] به موضوعاتی مانند ویژگی‌های سرزمین سبأ، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] قوم سبأ، شرح و [[وصف]] سد مأرب و سبب ساخت آن، حادثه سیل ویرانگر عرم، خبرآوردن هدهد، دیدار ملکه سبأ با حضرت سلیمان{{ع}} و [[ایمان آوردن]] وی، فرجام قوم سبأ و جز آن پرداخته‌اند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[ سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.
واژه [[سبأ]] به صورت‌های گوناگون از جمله مهموز <ref>شرح ابن عقیل، ج۲، ص۶۱۴؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ التحقیق، ج۵، ص۱۰، «سبأ».</ref> (سبأ)، غیر مهموز<ref> لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۱۷، «سبأ»؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۲۴۶.</ref> ([[سبا]])، منصرف (اسم [[مذکر]] برای شخص یا [[سرزمین]]) و غیر منصرف (اسم مؤنث برای [[قبیله]] یا [[شهر]]) <ref>معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ المصباح، ص۲۶۵، «سبا».</ref> ضبط شده است.


==موقعیت جغرافیایی [[سبا]]==
درباره ریشه و معنای لغوی سبأ [[اختلاف]] است: برخی آن را از ماده "سبأ" و به معنای خریدن،<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ مفردات، ص۲۲۳؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰، «سبأ».</ref> کندن پوست <ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱، «سبی»؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱، «سبأ».</ref>، [[سوزاندن]]،<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶.</ref> [[سوگند]] خوردن <ref>لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۳.</ref> و برخی دیگر از ماده "[[سبی]]" به معنای [[اسیر]] کردن <ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۰؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> دانسته‌اند. براساس معنای دوم، سَبَأ نام نخستین [[عربی]] بود که افرادی را به [[اسارت]] گرفت <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵؛ البدء والتاریخ، ج۳، ص۱۳۱؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> و به سرزمین [[یمن]] آورد. <ref>المفصل، ج۲، ص۲۵۸.</ref>


==[[شهرها]] و آبادی ها==
برخی دیگر سَبَأ را معرّب واژه [[عبری]]<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۲۸.</ref> شبا<ref> قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۷۱.</ref> دانسته‌اند. در گزارش‌های [[کتاب مقدس]]، شبا به عنوان نام سرزمین و [[قوم]] سبأ آمده است <ref> کتاب مقدس، مزامیر، ۷۲: ۱۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص۴۶۵؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۶۸.</ref>.
یکی از شهرهای مهم سبأ به نام مأرب در فاصله سه ‌منزلی (سه الی ۴ روز راه) [[شهر]] [[صنعا]] <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۹، ص۲۸۶۴؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۷؛ التحقیق، ج۸، ص۱۰۱.</ref> نزدیک حضرموت قرار داشته است.<ref>معجم البلدان، ج۵، ص۳۴-۳۵؛ المصباح، ص۱۱، «ارب»؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۱۳۸.</ref> این شهر پایتخت [[کشور]] سبأ بود <ref>معجم البلدان، ج۵، ص۳۴-۳۵؛ الروض المعطار، ص۵۱۵؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۱۳۸.</ref> و در انتهای درّه‌هایی قرار داشت که باران‌های سیلابی کوه‌های اطراف از کنار آن می‌گذشتند. سد [[عظیم]] و تاریخی مأرب در این شهر قرار داشت.<ref>معجم البلدان، ج۵، ص۳۴-۳۵؛ الروض المعطار، ص۵۱۵.</ref> (سد مأرب) از [[نعمت‌های الهی]] به [[مردم]] سبأ این بود که میان سرزمین آنها و مناطق آباد و پرخیر و [[برکت]] دیگری که سبئیان با آنها [[ارتباط]] داشتند، آبادی‌هایی نزدیک به هم با فاصله معین وجود داشت؛ به‌گونه‌ای که یکی از دیگری دیده می‌شد. چنین فاصله نزدیکی موجب می‌شد تا [[امنیت]] کامل شبانه‌روزی در [[سفر]] برای مردم سبأ برقرار باشد و آنها بدون [[هراس]] از [[گرسنگی]]، [[تشنگی]]، خستگی و هرگونه خطر جانی به [[مسافرت]] بپردازند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref>.<ref>التبیان، ج۸، ص۳۸۸-۳۸۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۵؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۳۸.</ref> چنین موقعیتی سبب می‌شد تا سبئیان در سفرهای تجاری به سرزمین‌های دیگر از یک آبادی به آبادی دیگر بروند و هرگز [[نیازمند]] گذر از بیابان‌های گسترده و غیر مسکونی نباشند؛<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۴۷۹.</ref> ولی آنان به جای [[شکر]]، [[ناسپاسی]] در پیش گرفته و گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله‌های طولانی قرار ده که این همه [[شهر]] و دیار در طول [[سفر]] خسته ‌کننده‌اند: {{متن قرآن|فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانه‌ها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره سبأ، آیه ۱۹.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶.</ref> به گفته [[مفسران]]، آنها از [[خدا]] خواستند بیابان‌ها را بی‌آب و علف گرداند تا آنان نیز مانند دیگر مسافران به همراه خود زاد و راحله ببرند؛<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۴۷۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۶۴.</ref> [[غافل]] از اینکه با این درخواست بی‌مورد بر خود [[ستم]] کردند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[ سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.


==ویرانی [[سرزمین]] [[سبا]]==
برخی به سبب [[ارتباط]] داستان قوم سبأ با [[حضرت سلیمان]] در [[قرآن]]، احتمال داده‌اند که سبأ از واژگان دخیل باشد که از منابع [[مسیحی]] گرفته شده یا مستقیماً از [[عربستان]] جنوبی آمده باشد. <ref>واژه‌های دخیل، ص۲۴۶.</ref> به هر حال سبأ را نام [[پدر]] عرب‌های یمن <ref>جامع‌البیان، ج۲۲، ص۵۲-۵۳؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۳۵.</ref> و نیای نخست [[قوم سبأ]]،<ref>تفسیر سمعانی، ج۴، ص۳۲۴؛ بحار الانوار، ج۷۰، ص۳۳۵؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۹۹.</ref> نام ناحیه‌ای از [[کشور]] [[یمن]] در [[شرق]] صنعاء،<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۱۸۱؛ التحقیق، ج۵، ص۱۲، «سبأ».</ref> زیستگاه قوم سبأ <ref> جامع البیان، ج۲۲، ص۵۳-۵۴؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.</ref> و [[سرزمین]] [[ملکه]] [[بلقیس]]<ref>العین، ج۷، ص۳۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۳۴۹؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶، «سبأ».</ref> دانسته‌اند.
در پی ناسپاسی و [[کفرورزی]] [[قوم]] سبأ [[خداوند]] باغ‌های آنان را با سیل عَرِم نابود کرد و درختانی با میوه‌های تلخ و درخت شوره‌گز و سدر را جایگزین آنها ساخت: {{متن قرآن|فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ}}<ref>«اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر  را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار» سوره سبأ، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ}}<ref>«چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۷.</ref> به گفته مفسران، قوم سبأ نهرهای روان و [[اموال]] فراوانی داشتند. آبادی‌های آنان به هم پیوسته بودند؛ اما بر اثر [[فراوانی نعمت]]، [[امنیت]] و [[آسایش]]، به [[تجمل‌گرایی]] و عیاشی پرداختند و دچار [[کبر]]، [[کفر]]،<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۸۳؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۷.</ref> ناسپاسی <ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۹؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۷.</ref> و [[طغیان]] <ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵ - ۵۶.</ref> شده و [[پیامبران الهی]] را [[تکذیب]] کردند.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۵۴، ۵۷؛ زادالمسیر، ج۶، ص۲۳۰.</ref> سرانجام [[خداوند]] با سیل عرم سد مأرب را ویران و همه مزارع خرم و بوستان‌های پرنعمت آنان را به صحرایی سوزان بدل کرد.<ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵-۵۶.</ref> در روایتی منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز به این مطلب اشاره شده است.<ref>الکافی، ج۲، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref> درباره چگونگی و [[تاریخ]] ویرانی سد مأرب و نابودی [[سرزمین]] [[سبأ]] [[اختلاف]] است.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵؛ تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۷۲.</ref> (سد مأرب) در [[منابع تفسیری]] و [[تاریخی]] حکایتی با اندکی تفاوت در این باره [[نقل]] شده که بر اساس آن کاهنی با [[پیش‌بینی]] کردن ویرانی قریب‌الوقوع سد مأرب و نابودی باغ‌ها، از [[قوم]] سبأ خواست به سرزمین‌های دیگر کوچ کنند. در پی ویرانی سد و پیدایش [[خشکسالی]]، ساکنان سبأ به مناطقی دیگر مانند [[شام]]، یثرب، تهامه و [[عمان]] [[مهاجرت]] کردند.<ref>نک: معجم البلدان، ج۵، ص۳۵-۳۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶؛ دایرة المعارف فارسی، ج۲، ص۲۵۷۲.</ref> پراکنده شدن قوم سبأ در میان [[عرب]]، به [[مَثَل]] تبدیل شد:<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ بلوغ الارب، ج۳، ص۲۸۷.</ref> هنگامی که از اضمحلال و پراکندگی شدید قوم و قبیله‌ای سخن به میان می‌آمد، آن را به [[سرنوشت]] قوم سبأ [[تشبیه]] می‌کردند. [[قرآن کریم]] نیز به این پراکندگی و مثل شدن حکایت قوم سبأ در تاریخ اشاره می‌کند: {{متن قرآن|فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانه‌ها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره سبأ، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[ سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.


==منابع==
==سرزمین سبأ==
* [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[ سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']]
مقدسی گوید: سبأ ناحیتی است که در پیرامونش چند دهکده منبردار است و قصبه‌ای آباد دارد. ادریسی می‌نویسد: [[شهر]] سبأ اکنون ویران است... و فاصله آن تا ظفار سه مرحله است<ref>جغرافیای نزول قرآن، ص۱۵۶؛ و ر.ک: اطلاعات قرآنی، ص۳۱۱.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۳۲۹.</ref>


==پانویس==
==سوره سبأ==
{{یادآوری پانویس}}
{{اصلی|سوره سبأ}}
{{پانویس2}}
یکی از [[سوره‌های قرآن]] نیز به سبب بیان سرگذشت قوم سبأ، به این نام خوانده می‌شود. نتیجه اینکه سبأ در آغاز نام یک شخص بود و به مرور نسلی‌ از وی پدید آمد و به نام قوم سبأ خوانده شد؛ همچنین زیستگاه، [[پادشاهان]] و سوره‌ای که سرگذشت آنان را بیان کرده، با این نام اشتهار یافتند. <ref>نک: البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۲؛ عمدة القاری، ج۱۹، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۳۱.</ref>
 
==سبأ در قرآن==
{{اصلی|سبأ در قرآن}}
واژه سبأ دو بار در [[قرآن]] آمده است. گزارش [[قرآن کریم]] درباره قوم و سرزمین سبأ مربوط به دو دوره [[تاریخی]] متفاوت است. در [[سوره نمل]] خبر آوردن هُدهُد از قوم سبأ، [[حکومت]] باشکوه و [[مقتدر]] ملکه سبأ، [[دیدار]] وی با [[حضرت سلیمان]] {{ع}} و [[ایمان]] آوردنش گزارش شده‌اند.
 
در [[سوره سبأ]] نیز حکایت بهره‌مندی قوم سبأ از سرزمینی آباد و باغ‌های سرسبز و انقراض آنان و ویرانی سرزمین‌شان به وسیله سیل عرم به سبب رویگردانی از [[خداوند]] آمده‌اند.
 
[[مفسران]] در [[تفسیر]] [[آیات]] مرتبط با سرزمین سبأ به موضوعاتی مانند ویژگی‌های این سرزمین، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] قوم سبأ، شرح و وصف سد مأرب و سبب ساخت آن، حادثه سیل ویرانگر عرم، خبرآوردن هدهد، دیدار ملکه سبأ با حضرت سلیمان {{ع}} و [[ایمان آوردن]] وی، فرجام قوم سبأ و جز آن پرداخته‌اند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.
 
== موقعیت جغرافیایی [[سبا]] ==
 
== [[شهرها]] و آبادی ها ==
 
== ویرانی [[سرزمین]] [[سبا]] ==
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[دولت‌های عرب جاهلی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سبأ / سرزمین (مقاله)|مقاله «سبأ / سرزمین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: سبأ / سرزمین]]
[[رده: سبأ / سرزمین]]
[[رده: مدخل]]
[[رده: مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۱

واژه‌شناسی

واژه سبأ به صورت‌های گوناگون از جمله مهموز [۱] (سبأ)، غیر مهموز[۲] (سبا)، منصرف (اسم مذکر برای شخص یا سرزمین) و غیر منصرف (اسم مؤنث برای قبیله یا شهر) [۳] ضبط شده است.

درباره ریشه و معنای لغوی سبأ اختلاف است: برخی آن را از ماده "سبأ" و به معنای خریدن،[۴] کندن پوست [۵]، سوزاندن،[۶] سوگند خوردن [۷] و برخی دیگر از ماده "سبی" به معنای اسیر کردن [۸] دانسته‌اند. براساس معنای دوم، سَبَأ نام نخستین عربی بود که افرادی را به اسارت گرفت [۹] و به سرزمین یمن آورد. [۱۰]

برخی دیگر سَبَأ را معرّب واژه عبری[۱۱] شبا[۱۲] دانسته‌اند. در گزارش‌های کتاب مقدس، شبا به عنوان نام سرزمین و قوم سبأ آمده است [۱۳].

برخی به سبب ارتباط داستان قوم سبأ با حضرت سلیمان در قرآن، احتمال داده‌اند که سبأ از واژگان دخیل باشد که از منابع مسیحی گرفته شده یا مستقیماً از عربستان جنوبی آمده باشد. [۱۴] به هر حال سبأ را نام پدر عرب‌های یمن [۱۵] و نیای نخست قوم سبأ،[۱۶] نام ناحیه‌ای از کشور یمن در شرق صنعاء،[۱۷] زیستگاه قوم سبأ [۱۸] و سرزمین ملکه بلقیس[۱۹] دانسته‌اند.

سرزمین سبأ

مقدسی گوید: سبأ ناحیتی است که در پیرامونش چند دهکده منبردار است و قصبه‌ای آباد دارد. ادریسی می‌نویسد: شهر سبأ اکنون ویران است... و فاصله آن تا ظفار سه مرحله است[۲۰].[۲۱]

سوره سبأ

یکی از سوره‌های قرآن نیز به سبب بیان سرگذشت قوم سبأ، به این نام خوانده می‌شود. نتیجه اینکه سبأ در آغاز نام یک شخص بود و به مرور نسلی‌ از وی پدید آمد و به نام قوم سبأ خوانده شد؛ همچنین زیستگاه، پادشاهان و سوره‌ای که سرگذشت آنان را بیان کرده، با این نام اشتهار یافتند. [۲۲]

سبأ در قرآن

واژه سبأ دو بار در قرآن آمده است. گزارش قرآن کریم درباره قوم و سرزمین سبأ مربوط به دو دوره تاریخی متفاوت است. در سوره نمل خبر آوردن هُدهُد از قوم سبأ، حکومت باشکوه و مقتدر ملکه سبأ، دیدار وی با حضرت سلیمان (ع) و ایمان آوردنش گزارش شده‌اند.

در سوره سبأ نیز حکایت بهره‌مندی قوم سبأ از سرزمینی آباد و باغ‌های سرسبز و انقراض آنان و ویرانی سرزمین‌شان به وسیله سیل عرم به سبب رویگردانی از خداوند آمده‌اند.

مفسران در تفسیر آیات مرتبط با سرزمین سبأ به موضوعاتی مانند ویژگی‌های این سرزمین، فرهنگ و تمدن قوم سبأ، شرح و وصف سد مأرب و سبب ساخت آن، حادثه سیل ویرانگر عرم، خبرآوردن هدهد، دیدار ملکه سبأ با حضرت سلیمان (ع) و ایمان آوردن وی، فرجام قوم سبأ و جز آن پرداخته‌اند.[۲۳].

موقعیت جغرافیایی سبا

شهرها و آبادی ها

ویرانی سرزمین سبا

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شرح ابن عقیل، ج۲، ص۶۱۴؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ التحقیق، ج۵، ص۱۰، «سبأ».
  2. لسان العرب، ج۶، ص۱۳۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۱۷، «سبأ»؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۲۴۶.
  3. معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ المصباح، ص۲۶۵، «سبا».
  4. العین، ج۷، ص۳۱۵؛ مفردات، ص۲۲۳؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰، «سبأ».
  5. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱، «سبی»؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱، «سبأ».
  6. العین، ج۷، ص۳۱۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۱؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶.
  7. لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶؛ تاج العروس، ج۱، ص۱۷۳.
  8. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۳۰؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.
  9. السیرة النبویه، ج۱، ص۵؛ البدء والتاریخ، ج۳، ص۱۳۱؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.
  10. المفصل، ج۲، ص۲۵۸.
  11. قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۲۸.
  12. قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۲؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۷۱.
  13. کتاب مقدس، مزامیر، ۷۲: ۱۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص۴۶۵؛ دایرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۱۶۸.
  14. واژه‌های دخیل، ص۲۴۶.
  15. جامع‌البیان، ج۲۲، ص۵۲-۵۳؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۳۵.
  16. تفسیر سمعانی، ج۴، ص۳۲۴؛ بحار الانوار، ج۷۰، ص۳۳۵؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۹۹.
  17. معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۱۸۱؛ التحقیق، ج۵، ص۱۲، «سبأ».
  18. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۳-۵۴؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱.
  19. العین، ج۷، ص۳۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۳۴۹؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۳۶، «سبأ».
  20. جغرافیای نزول قرآن، ص۱۵۶؛ و ر.ک: اطلاعات قرآنی، ص۳۱۱.
  21. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۲۹.
  22. نک: البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۲؛ عمدة القاری، ج۱۹، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۳۱.
  23. اسدی، علی، مقاله «سبأ / سرزمین»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.