احترام و تکریم والدین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[تکریم]]''' است. "'''[[احترام و تکریم والدین]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = تکریم
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احترام و تکریم والدین در قرآن]] - [[احترام و تکریم والدین در حدیث]] - [[احترام و تکریم والدین در معارف دعا و زیارات]] - [[احترام و تکریم والدین در معارف و سیره نبوی]] - [[احترام و تکریم والدین در حقوق اسلامی]] - [[احترام و تکریم والدین در کلام اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل =
| مداخل مرتبط = [[احترام و تکریم والدین در قرآن]] - [[احترام و تکریم والدین در معارف و سیره نبوی]] - [[احترام و تکریم والدین در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
| نام آیه = آیه تکریم والدین
| نام تصویر =
| توضیح تصویر =
| متن آیه = وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
| معنی آیه = و به پدر و مادر خود نیکی کنید
| شماره آیه = ۸۳
| نام سوره = بقره
| شماره جزء = ۱
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول =
| مصداق آیه =
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه|دلالت بر احترام به والدین}}
| نتایج آیه =
}}


==مقدمه==
'''[[احترام به والدین]]''' نزد عقلا امری پسندیده و در احکام دینی نیز از اهم [[واجبات]] [[شرعی]] است و این [[احترام]] به [[دلیل]] زحماتی است که پدر و مادر طی دوران تولد و [[رشد]] و [[تربیت]] او متحمل شده‌اند. چنین احترام و احسانی از سوی [[قرآن]] نیز مورد سفارش قرار گرفته: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} و [[امر]] به [[احسان به پدر و مادر]] پس از [[فرمان]] به [[عبادت]] [[خداوند]] واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است. [[نیکی]] و [[احترام به پدر و مادر]] یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در [[سیره نبوی]] و [[ائمه]] {{ع}} نیز بوده است.
 
== مقدمه ==
درباره تکریم والدین در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.
درباره تکریم والدین در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.


==عقلی بودن احترام به والدین==
== عقلی بودن احترام به والدین ==
[[احترام به والدین]] و [[نیکی به والدین|نیکی به آنان]] نزد همۀ عقلا امری [[پسندیده]] و ضرورتی [[عقلی]] است و در [[احکام دینی]] نیز از اهم [[واجبات]] [[شرعی]] است؛ تا به آنجاکه [[خداوند]] در [[سوره لقمان]] [[وجوب]] [[شکر]] آنان را در ردیف شکر خود قرار داده و به [[فرزندان]] اجازه نداده است در ناملایماتی که از آنها می‌بینند، کم‌ترین گلایه‌ای ابراز نماید. این همه [[احترام]] به دلیل زحماتی است که [[پدر]] و [[مادر]] طی دوران [[تولد]] و [[رشد]] و [[تربیت]] او متحمل شده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت به طریق اولی، احترام و [[پاسداری]] از [[حقوق]] کسی که مبدأ ایجاد [[روحانی]] [[انسان]] و نیز مربی [[روح]] او و تربیتش ضامن [[سلامت]] و [[خوشبختی]] [[ابدی]] انسان است، بیش از [[والدین]] صلبی است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۴۴۳.</ref>.
[[احترام به والدین]] و [[نیکی به والدین|نیکی به آنان]] نزد همۀ عقلا امری [[پسندیده]] و ضرورتی [[عقلی]] است و در [[احکام دینی]] نیز از اهم [[واجبات]] [[شرعی]] است؛ تا به آنجاکه [[خداوند]] در [[سوره لقمان]] [[وجوب]] [[شکر]] آنان را در ردیف شکر خود قرار داده و به [[فرزندان]] اجازه نداده است در ناملایماتی که از آنها می‌بینند، کم‌ترین گلایه‌ای ابراز نماید. این همه [[احترام]] به دلیل زحماتی است که [[پدر]] و [[مادر]] طی دوران [[تولد]] و [[رشد]] و [[تربیت]] او متحمل شده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت به طریق اولی، احترام و [[پاسداری]] از [[حقوق]] کسی که مبدأ ایجاد [[روحانی]] [[انسان]] و نیز مربی [[روح]] او و تربیتش ضامن [[سلامت]] و [[خوشبختی]] [[ابدی]] انسان است، بیش از [[والدین]] صلبی است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۴۴۳.</ref>.


==[[احسان به پدر و مادر]] از نگاه قرآن==
== [[احسان به پدر و مادر]] از نگاه قرآن ==
{{اصلی|احترام و تکریم والدین در قرآن}}
{{همچنین ببینید|احترام و تکریم والدین در قرآن}}
[[احسان به پدر و مادر]] از سوی قرآن مورد سفارش اکید قرار گرفته: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و [[مفسّران]] [[احسان به والدین]] را نوعی احترام آنان دانسته‌اند<ref>روح‌المعانی، ج‌۱، ص‌۴۸۶.</ref>. در آیه‌ {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«با پدر و مادر نیکی کنید » سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> از [[احسان به والدین]] به‌صورت [[میثاق]] [[خداوند]] از [[بنی‌اسرائیل]] یاد‌ شده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر نیکی کنید » سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و در ۴ مورد از‌ جمله [[سوره اسراء]]، [[امر]] به [[احسان به پدر و مادر]] پس از [[فرمان]] به [[عبادت]] خداوند واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص‌۱۶۵؛ تفسیر قاسمی، ج ۲، ص‌۱۷۹.</ref>؛ چنان‌که امر به تشکر از [[پدر]] و [[مادر]]، پس از امر به [[شکرگزاری]] از خداوند آمده است: {{متن قرآن|ِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ}}<ref>« مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.
[[احسان به پدر و مادر]] از سوی قرآن مورد سفارش اکید قرار گرفته: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و [[مفسّران]] [[احسان به والدین]] را نوعی احترام آنان دانسته‌اند<ref>روح‌المعانی، ج‌۱، ص‌۴۸۶.</ref>. در آیه‌ {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> از [[احسان به والدین]] به‌صورت [[میثاق]] [[خداوند]] از [[بنی‌اسرائیل]] یاد‌ شده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و در ۴ مورد از‌ جمله [[سوره اسراء]]، [[امر]] به [[احسان به پدر و مادر]] پس از [[فرمان]] به [[عبادت]] خداوند واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص‌۱۶۵؛ تفسیر قاسمی، ج ۲، ص‌۱۷۹.</ref>؛ چنان‌که امر به تشکر از پدر و مادر، پس از امر به [[شکرگزاری]] از خداوند آمده است: {{متن قرآن|ِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ}}<ref>«مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.


[[مفسّران]]، احسان به والدین را شامل این امور دانسته‌اند: برخورد [[پسندیده]] با ایشان، به‌کار بردن جملات [[زیبا]] با آنان، [[تواضع]] و افتادگی در برابر آنها<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۵۰.</ref>، [[مهربانی]] با آنان و [[دعای خیر]] برای ایشان<ref>الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۵۹.</ref>.  
[[مفسّران]]، احسان به والدین را شامل این امور دانسته‌اند: برخورد پسندیده با ایشان، به‌کار بردن جملات [[زیبا]] با آنان، [[تواضع]] و افتادگی در برابر آنها<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۵۰.</ref>، [[مهربانی]] با آنان و [[دعای خیر]] برای ایشان<ref>الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۵۹.</ref>.  


در [[روایات]]، از افّ به کم‌ترین چیزی که سبب [[عقوق والدین]] است، یاد‌ می‌شود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۳۱‌.</ref>. از وجوه دیگر [[احترام به پدر و مادر]]، [[دعا]] برای ایشان حتّی پس از [[وفات]] است. برخی از [[مفسّران]] [[ارتباط]] با [[دوستان]] و آشنایان پدر و مادر را نوعی [[احترام]] به آنان می‌دانند<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۲.</ref>.<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[ احترام - ذبیح‌زاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>.
در [[روایات]]، از افّ به کم‌ترین چیزی که سبب [[عقوق والدین]] است، یاد‌ می‌شود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۳۱‌.</ref>. از وجوه دیگر [[احترام به پدر و مادر]]، [[دعا]] برای ایشان حتّی پس از [[وفات]] است. برخی از [[مفسّران]] [[ارتباط]] با [[دوستان]] و آشنایان پدر و مادر را نوعی [[احترام]] به آنان می‌دانند<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۲.</ref>.<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[احترام - ذبیح‌زاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]].</ref>


==[[احترام به والدین]] در سیره [[پیامبر خاتم]] {{صل}}==
== [[احترام به والدین]] در سیره [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ==
{{اصلی|احترام و تکریم والدین در معارف و سیره نبوی}}
{{همچنین ببینید|احترام و تکریم والدین در معارف و سیره نبوی}}
یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در [[سیره نبوی]]، [[نیکی]] و [[احترام به پدر و مادر]] است. [[احترام]] و [[نیکی به والدین]]، معنای گسترده‌ای دارد و به طور کلی، از هر نوع [[بی‌احترامی]] به آنها و هر چیزی که موجب [[ناخشنودی]] آنها می‌شود، باید دوری جست. شخصی از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسید: [[حق]] پدر بر فرزندش چیست؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}<ref>«پدر را به نامش نخواند و جلوتر از او راه نرود و پیش از او ننشیند و سبب نشود که دیگران به پدرش دشنام دهند» اصول کافی، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>.
یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در [[سیره نبوی]]، [[نیکی]] و [[احترام به پدر و مادر]] است. [[احترام]] و [[نیکی به والدین]]، معنای گسترده‌ای دارد و به طور کلی، از هر نوع [[بی‌احترامی]] به آنها و هر چیزی که موجب [[ناخشنودی]] آنها می‌شود، باید دوری جست. شخصی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: [[حق]] پدر بر فرزندش چیست؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}<ref>«پدر را به نامش نخواند و جلوتر از او راه نرود و پیش از او ننشیند و سبب نشود که دیگران به پدرش دشنام دهند» اصول کافی، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>.


آن حضرت در پاسخ به [[پرسش]] از حق پدر و مادر بر فرزندانشان فرمود: «آن دو، [[بهشت و دوزخ]] تو هستند»<ref>میزان الحکمه، ج۷۴، ص۸۰.</ref>، کنایه از اینکه [[رضایت]] آنها از فرزند، او را بهشتی و [[نارضایتی]] آنها، او را دوزخی می‌کند.
آن حضرت در پاسخ به [[پرسش]] از حق پدر و مادر بر فرزندانشان فرمود: «آن دو، [[بهشت و دوزخ]] تو هستند»<ref>میزان الحکمه، ج۷۴، ص۸۰.</ref>، کنایه از اینکه [[رضایت]] آنها از فرزند، او را بهشتی و [[نارضایتی]] آنها، او را دوزخی می‌کند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نیکی به پدر و مادر]] را سبب [[طولانی شدن عمر]] [[آدمی]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: "در عالم [[خواب]] دیدم [[عزرائیل]] برای [[قبض روح]] یکی از افراد امتم آمد، در این هنگام، نیکی او به پدر و مادرش عزرائیل را از قبض روح او بازداشت"<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نیکی به پدر و مادر]] را سبب [[طولانی شدن عمر]] [[آدمی]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: "در عالم [[خواب]] دیدم [[عزرائیل]] برای [[قبض روح]] یکی از افراد امتم آمد، در این هنگام، نیکی او به پدر و مادرش عزرائیل را از قبض روح او بازداشت"<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰.</ref>.


آن حضرت، [[خشنودی خداوند]] را در رضایت پدر می‌داند و می‌فرماید: {{متن حدیث|رِضَا اللَّهِ فِي رِضَا الْوَالِدِ وَ سَخَطُ اللَّهِ فِي سَخَطِ الْوَالِدِ}}<ref>«خشنودی خدا در خشنودی پدر است و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر» میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.</ref>. در روایتی آمده است شخصی به محضر رسول خدا{{صل}} آمد و گفت من با علاقه و [[شور]] و [[نشاط]]، برای [[جهاد]] [[آمادگی]] دارم. پیامبر فرمود: "بنابراین، به میدان [[جهاد]] برو و در [[راه خدا]] با [[دشمن]] [[جنگ]] کن که اگر در این راه کشته شوی، در پیشگاه [[خدا]] زنده هستی و روزی داده می‌شوی و اگر (بر اثر [[بیماری]]) بمیری، پاداشت بر عهده خداست و اگر از [[جبهه]]، زنده به خانه‌ات باز گردی، از گناهانت [[پاک]] می‌شوی، همانند روزی که متولد شده‌ای". او عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! [[پدر]] و [[مادر]] [[پیری]] دارم که به [[گمان]] خود با من اُنس گرفته‌اند و رفتن من به جهاد را خوش ندارند. [[پیامبر]] فرمود: "در این صورت، نزد پدر و مادرت باش، [[سوگند]] به خداوندی که جانم در دست [[قدرت]] اوست، اُنس گرفتن یک شبانه [[روز]] آنها با تو از جهاد یک سال بهتر است"<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۶۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۴۷ و [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۶۴.</ref>
آن حضرت، [[خشنودی خداوند]] را در رضایت پدر می‌داند و می‌فرماید: {{متن حدیث|رِضَا اللَّهِ فِي رِضَا الْوَالِدِ وَ سَخَطُ اللَّهِ فِي سَخَطِ الْوَالِدِ}}<ref>«خشنودی خدا در خشنودی پدر است و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر» میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.</ref>. در روایتی آمده است شخصی به محضر رسول خدا {{صل}} آمد و گفت من با علاقه و [[شور]] و [[نشاط]]، برای [[جهاد]] [[آمادگی]] دارم. پیامبر فرمود: "بنابراین، به میدان [[جهاد]] برو و در [[راه خدا]] با [[دشمن]] [[جنگ]] کن که اگر در این راه کشته شوی، در پیشگاه [[خدا]] زنده هستی و روزی داده می‌شوی و اگر (بر اثر [[بیماری]]) بمیری، پاداشت بر عهده خداست و اگر از [[جبهه]]، زنده به خانه‌ات باز گردی، از گناهانت [[پاک]] می‌شوی، همانند روزی که متولد شده‌ای". او عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! [[پدر]] و [[مادر]] [[پیری]] دارم که به [[گمان]] خود با من اُنس گرفته‌اند و رفتن من به جهاد را خوش ندارند. [[پیامبر]] فرمود: "در این صورت، نزد پدر و مادرت باش، [[سوگند]] به خداوندی که جانم در دست [[قدرت]] اوست، اُنس گرفتن یک شبانه [[روز]] آنها با تو از جهاد یک سال بهتر است"<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۶۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۴۷ و [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۶۴.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[ احترام - ذبیح‌زاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[احترام - ذبیح‌زاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:1379752.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|'''نگین رسالت''']]
# [[پرونده:1379752.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|'''نگین رسالت''']]
# [[پرونده:10047035.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|'''رسول مهربانی''']]
# [[پرونده:10047035.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|'''رسول مهربانی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:احترام]]
[[رده:احترام و تکریم والدین]]
[[رده:آیات نامدار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۹

آیه تکریم والدین
وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
ترجمه آیه
و به پدر و مادر خود نیکی کنید
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۸۳ سورهٔ بقره از جزء ۱ قرآن کریم
محتوای آیه
دلالت آیه
  • دلالت بر احترام به والدین

احترام به والدین نزد عقلا امری پسندیده و در احکام دینی نیز از اهم واجبات شرعی است و این احترام به دلیل زحماتی است که پدر و مادر طی دوران تولد و رشد و تربیت او متحمل شده‌اند. چنین احترام و احسانی از سوی قرآن نیز مورد سفارش قرار گرفته: وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا و امر به احسان به پدر و مادر پس از فرمان به عبادت خداوند واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است. نیکی و احترام به پدر و مادر یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در سیره نبوی و ائمه (ع) نیز بوده است.

مقدمه

درباره تکریم والدین در قرآن کریم آمده است: وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ[۱].

عقلی بودن احترام به والدین

احترام به والدین و نیکی به آنان نزد همۀ عقلا امری پسندیده و ضرورتی عقلی است و در احکام دینی نیز از اهم واجبات شرعی است؛ تا به آنجاکه خداوند در سوره لقمان وجوب شکر آنان را در ردیف شکر خود قرار داده و به فرزندان اجازه نداده است در ناملایماتی که از آنها می‌بینند، کم‌ترین گلایه‌ای ابراز نماید. این همه احترام به دلیل زحماتی است که پدر و مادر طی دوران تولد و رشد و تربیت او متحمل شده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت به طریق اولی، احترام و پاسداری از حقوق کسی که مبدأ ایجاد روحانی انسان و نیز مربی روح او و تربیتش ضامن سلامت و خوشبختی ابدی انسان است، بیش از والدین صلبی است[۲].

احسان به پدر و مادر از نگاه قرآن

احسان به پدر و مادر از سوی قرآن مورد سفارش اکید قرار گرفته: وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا[۳] و مفسّران احسان به والدین را نوعی احترام آنان دانسته‌اند[۴]. در آیه‌ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا[۵] از احسان به والدین به‌صورت میثاق خداوند از بنی‌اسرائیل یاد‌ شده است: وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا[۶] و در ۴ مورد از‌ جمله سوره اسراء، امر به احسان به پدر و مادر پس از فرمان به عبادت خداوند واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است: وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا[۷][۸]؛ چنان‌که امر به تشکر از پدر و مادر، پس از امر به شکرگزاری از خداوند آمده است: ِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ[۹].

مفسّران، احسان به والدین را شامل این امور دانسته‌اند: برخورد پسندیده با ایشان، به‌کار بردن جملات زیبا با آنان، تواضع و افتادگی در برابر آنها[۱۰]، مهربانی با آنان و دعای خیر برای ایشان[۱۱].

در روایات، از افّ به کم‌ترین چیزی که سبب عقوق والدین است، یاد‌ می‌شود[۱۲]. از وجوه دیگر احترام به پدر و مادر، دعا برای ایشان حتّی پس از وفات است. برخی از مفسّران ارتباط با دوستان و آشنایان پدر و مادر را نوعی احترام به آنان می‌دانند[۱۳].[۱۴]

احترام به والدین در سیره پیامبر خاتم (ص)

یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در سیره نبوی، نیکی و احترام به پدر و مادر است. احترام و نیکی به والدین، معنای گسترده‌ای دارد و به طور کلی، از هر نوع بی‌احترامی به آنها و هر چیزی که موجب ناخشنودی آنها می‌شود، باید دوری جست. شخصی از رسول خدا (ص) پرسید: حق پدر بر فرزندش چیست؟ پیامبر در پاسخ فرمود: «لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ»[۱۵].

آن حضرت در پاسخ به پرسش از حق پدر و مادر بر فرزندانشان فرمود: «آن دو، بهشت و دوزخ تو هستند»[۱۶]، کنایه از اینکه رضایت آنها از فرزند، او را بهشتی و نارضایتی آنها، او را دوزخی می‌کند. پیامبر اکرم (ص) نیکی به پدر و مادر را سبب طولانی شدن عمر آدمی معرفی می‌کند و می‌فرماید: "در عالم خواب دیدم عزرائیل برای قبض روح یکی از افراد امتم آمد، در این هنگام، نیکی او به پدر و مادرش عزرائیل را از قبض روح او بازداشت"[۱۷].

آن حضرت، خشنودی خداوند را در رضایت پدر می‌داند و می‌فرماید: «رِضَا اللَّهِ فِي رِضَا الْوَالِدِ وَ سَخَطُ اللَّهِ فِي سَخَطِ الْوَالِدِ»[۱۸]. در روایتی آمده است شخصی به محضر رسول خدا (ص) آمد و گفت من با علاقه و شور و نشاط، برای جهاد آمادگی دارم. پیامبر فرمود: "بنابراین، به میدان جهاد برو و در راه خدا با دشمن جنگ کن که اگر در این راه کشته شوی، در پیشگاه خدا زنده هستی و روزی داده می‌شوی و اگر (بر اثر بیماری) بمیری، پاداشت بر عهده خداست و اگر از جبهه، زنده به خانه‌ات باز گردی، از گناهانت پاک می‌شوی، همانند روزی که متولد شده‌ای". او عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادر پیری دارم که به گمان خود با من اُنس گرفته‌اند و رفتن من به جهاد را خوش ندارند. پیامبر فرمود: "در این صورت، نزد پدر و مادرت باش، سوگند به خداوندی که جانم در دست قدرت اوست، اُنس گرفتن یک شبانه روز آنها با تو از جهاد یک سال بهتر است"[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. «و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.
  2. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۴۴۳.
  3. «با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  4. روح‌المعانی، ج‌۱، ص‌۴۸۶.
  5. «با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  6. «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر نیکی کنید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  7. «و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید» سوره اسراء، آیه ۲۳.
  8. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص‌۱۶۵؛ تفسیر قاسمی، ج ۲، ص‌۱۷۹.
  9. «مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.
  10. جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۵۰.
  11. الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۵۹.
  12. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۳۱‌.
  13. تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۲.
  14. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  15. «پدر را به نامش نخواند و جلوتر از او راه نرود و پیش از او ننشیند و سبب نشود که دیگران به پدرش دشنام دهند» اصول کافی، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۰.
  16. میزان الحکمه، ج۷۴، ص۸۰.
  17. بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰.
  18. «خشنودی خدا در خشنودی پدر است و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر» میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.
  19. اصول کافی، ج۲، ص۱۶۰.
  20. اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۴۷ و رسول مهربانی ص ۶۴.