سلام در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = سلام| عنوان مدخل  = سلام| مداخل مرتبط = [[سلام در لغت]] - [[سلام در قرآن]] - [[سلام در حدیث]] - [[سلام در معارف و سیره نبوی]] - [[سلام در فقه اسلامی]] - [[سلام در معارف دعا و زیارت]] - [[سلام در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[سلام در حقوق اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط = سلام
| عنوان مدخل  = سلام
| مداخل مرتبط = [[سلام در لغت]] - [[سلام در قرآن]] - [[سلام در حدیث]] - [[سلام در معارف و سیره نبوی]] - [[سلام در فقه اسلامی]] - [[سلام در معارف دعا و زیارت]] - [[سلام در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[سلام در حقوق اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
سلام از ریشه «س‌ل‌م» است که در مقابل [[خصومت]] و [[دشمنی]] به کار می‌رود. اصل در معنای این لغت، [[برائت]] از [[زشتی‌ها]]ست<ref>لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ج۱۲، ص۲۸۹.</ref>. معنای «[[سلم]]» عبارت است از موافقت کامل با امری در ظاهر و [[باطن]]؛ به گونه‌ای که هیچ مخالفتی در بین نباشد و از لوازم آن، مفهوم [[انقیاد]] و [[صلح]] و [[رضا]]ست<ref>{{عربی|ما يقابل الخصومة و هو الموافقة الشديدة في الظاهر و الباطن بحيث لا يبقى خلاف في البين. و من لوازم هذا المعنى مفاهيم الانقياد و الصلح و الرضا}} (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸ و ۳۸۷).</ref>. البته برخی، معنای محوری آن را به صحت و عافیت گرفته‌اند<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص ۲۲ و ۱۵۷.</ref>
سلام از ریشه «س‌ ل‌ م» است که در مقابل [[خصومت]] و [[دشمنی]] به کار می‌رود. اصل در معنای این لغت، [[برائت]] از [[زشتی‌ها]]ست<ref>لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ج۱۲، ص۲۸۹.</ref>. معنای «[[سلم]]» عبارت است از موافقت کامل با امری در ظاهر و [[باطن]]؛ به گونه‌ای که هیچ مخالفتی در بین نباشد و از لوازم آن، مفهوم [[انقیاد]] و [[صلح]] و [[رضا]]ست<ref>{{عربی|ما يقابل الخصومة و هو الموافقة الشديدة في الظاهر و الباطن بحيث لا يبقى خلاف في البين. و من لوازم هذا المعنى مفاهيم الانقياد و الصلح و الرضا}} (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸ و ۳۸۷).</ref>. البته برخی، معنای محوری آن را به صحت و عافیت گرفته‌اند <ref>معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص ۲۲ و ۱۵۷.</ref>
 
==تعریف سلام==
[[سلام]] در لغت به معانی گوناگون آمده که یکی از آنها «[[تحیت]]» است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى}}<ref>«و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.</ref>.
 
در میان [[جوامع]] مختلف از الفاظ یا رفتار‌های مختلفی برای این منظور استفاده می‌شود. در برخی جوامع، [[مردم]] به جای سلام خم می‌شوند یا کلاه خود را بر می‌دارند یا دست خود را به سینه می‌گذارند و... که در [[اعمال]] همه آنها نوعی [[ذلت]] و [[خواری]] دیده می‌شود، اما [[شارع مقدس]] کلمه سلام را به عنوان تنها کلمه‌ای که [[احکام]] خاصی را به دنبال خود دارد، قرار داده است.
 
در [[اسلام]]، [[روابط اجتماعی]] با سلام آغاز می‌گردد و به آن سفارش زیادی شده است.
 
سلام چراغ سبزی است که برای آغاز یک [[برادری]] و ارتباط [[انسانی]] روشن می‌شود. شخص با [[سلام کردن]] خود در واقع به طرف اعلام می‌کند که وی خواستار برقرار کردن [[روابط دوستانه]] با اوست و اگر طرف مقابل هم واکنش [[عاطفی]] خوب نشان دهد، این روابط به مرحله جدیدی کشانده می‌شود و صمیمی‌تر و عمیق‌تر خواهد شد.
 
هرگاه کسی شما را [[ستایش]] کند، شما نیز باید به ستایشی مثل آن با بهتر پاسخ دهید....
 
[[شیعه]] [[معتقد]] است [[احکام اسلام]] از روی [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[جعل]] گردیده است؛ لذا امری که در اسلام [[واجب]] یا [[مستحب]] است، [[مصلحت]] ذاتی دارد. رسیدن به علت و [[فلسفه]] احکام اسلام به طور کامل میسر نیست، مگر این که از ناحیه خود [[شارع]] به آن تصریح شده باشد؛ از این رو برخی مصالح و مفاسد را فی الجمله عقل‌های [[انسان‌ها]] می‌فهمد. [[سلام]] نیز از این قاعده مستثنا نیست.<ref>[[نجف لک‌زایی|لک‌زایی، نجف]]، [[سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی (کتاب)| سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی]]، ص 13-14.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵''']]
# [[پرونده:13681349.jpg|22px]] [[نجف لک‌زایی|لک‌زایی، نجف]]، [[سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی (کتاب)|'''سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۱

مقدمه

سلام از ریشه «س‌ ل‌ م» است که در مقابل خصومت و دشمنی به کار می‌رود. اصل در معنای این لغت، برائت از زشتی‌هاست[۱]. معنای «سلم» عبارت است از موافقت کامل با امری در ظاهر و باطن؛ به گونه‌ای که هیچ مخالفتی در بین نباشد و از لوازم آن، مفهوم انقیاد و صلح و رضاست[۲]. البته برخی، معنای محوری آن را به صحت و عافیت گرفته‌اند [۳].[۴]

تعریف سلام

سلام در لغت به معانی گوناگون آمده که یکی از آنها «تحیت» است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۵].

در میان جوامع مختلف از الفاظ یا رفتار‌های مختلفی برای این منظور استفاده می‌شود. در برخی جوامع، مردم به جای سلام خم می‌شوند یا کلاه خود را بر می‌دارند یا دست خود را به سینه می‌گذارند و... که در اعمال همه آنها نوعی ذلت و خواری دیده می‌شود، اما شارع مقدس کلمه سلام را به عنوان تنها کلمه‌ای که احکام خاصی را به دنبال خود دارد، قرار داده است.

در اسلام، روابط اجتماعی با سلام آغاز می‌گردد و به آن سفارش زیادی شده است.

سلام چراغ سبزی است که برای آغاز یک برادری و ارتباط انسانی روشن می‌شود. شخص با سلام کردن خود در واقع به طرف اعلام می‌کند که وی خواستار برقرار کردن روابط دوستانه با اوست و اگر طرف مقابل هم واکنش عاطفی خوب نشان دهد، این روابط به مرحله جدیدی کشانده می‌شود و صمیمی‌تر و عمیق‌تر خواهد شد.

هرگاه کسی شما را ستایش کند، شما نیز باید به ستایشی مثل آن با بهتر پاسخ دهید....

شیعه معتقد است احکام اسلام از روی مصالح و مفاسد جعل گردیده است؛ لذا امری که در اسلام واجب یا مستحب است، مصلحت ذاتی دارد. رسیدن به علت و فلسفه احکام اسلام به طور کامل میسر نیست، مگر این که از ناحیه خود شارع به آن تصریح شده باشد؛ از این رو برخی مصالح و مفاسد را فی الجمله عقل‌های انسان‌ها می‌فهمد. سلام نیز از این قاعده مستثنا نیست.[۶]

منابع

پانویس

  1. لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ج۱۲، ص۲۸۹.
  2. ما يقابل الخصومة و هو الموافقة الشديدة في الظاهر و الباطن بحيث لا يبقى خلاف في البين. و من لوازم هذا المعنى مفاهيم الانقياد و الصلح و الرضا (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸ و ۳۸۷).
  3. معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۲۲ و ۱۵۷.
  5. «و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.
  6. لک‌زایی، نجف، سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی، ص 13-14.