برج بن مسهر الطائی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[برج بن مسهر الطائی]]''' است. "'''[[برج بن مسهر الطائی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = برج بن مسهر الطائی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[برج بن مسهر الطائی در نهج البلاغه]]</div>
| عنوان مدخل  = [[برج بن مسهر الطائی]]
| مداخل مرتبط = [[برج بن مسهر الطائی در نهج البلاغه]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[برج بن مسهر طائی]]، از شعرای مشهور [[خوارج]] است، او با صدای بلند به طوری که [[امام]]{{ع}} بشنود، گفت: {{متن حدیث|لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ}} (حکمی نیست جز از جانب [[خدا]]).
برج بن مسهر از شاعرانی است که در زمان [[امام علی]] {{ع}} به [[خوارج]] پیوست. او در سرودن [[شعر]] و ساختن جملات مسجع تبحر داشت. او با صدای بلند به طوری که [[امام]] {{ع}} بشنود، گفت: {{عربی|لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ}} (حکمی نیست جز از جانب [[خدا]]).


امام{{ع}} در پاسخ او فرمود: «خاموش باش! خدا [[رؤیت]] را سیاه کند ای آنکه دندان جلوتر افتاده، به خدا [[سوگند]] [[حق]] آشکار گردید و تو شخصی [[ناتوان]] بودی، صدایت در سینه [[حبس]] شده بود تا آنگاه که صدای [[باطل]] از حلقوم بیرون آمد، همچون شاخ بزی آشکار شدی!»
امام {{ع}} در پاسخ او فرمود: «خاموش باش! خدا [[رؤیت]] را سیاه کند ای آنکه دندان جلوتر افتاده، به خدا [[سوگند]] [[حق]] آشکار گردید و تو شخصی [[ناتوان]] بودی، صدایت در سینه [[حبس]] شده بود تا آنگاه که صدای [[باطل]] از حلقوم بیرون آمد، همچون شاخ بزی آشکار شدی!»<ref>{{متن حدیث|اُسْكُتْ قَبَحَكَ اَللَّهُ يَا أَثْرَمُ فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ ظَهَرَ اَلْحَقُّ فَكُنْتَ فِيهِ ضَئِيلاً شَخْصُكَ خَفِيّاً صَوْتُكَ حَتَّى إِذَا نَعَرَ اَلْبَاطِلُ نَجَمْتَ نُجُومَ قَرْنِ اَلْمَاعِزِ}}؛ نهج البلاغه، کلام ۱۸۴.</ref><ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۱۸۹؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۶۵.</ref>
<ref>{{متن حدیث|اُسْكُتْ قَبَحَكَ اَللَّهُ يَا أَثْرَمُ فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ ظَهَرَ اَلْحَقُّ فَكُنْتَ فِيهِ ضَئِيلاً شَخْصُكَ خَفِيّاً صَوْتُكَ حَتَّى إِذَا نَعَرَ اَلْبَاطِلُ نَجَمْتَ نُجُومَ قَرْنِ اَلْمَاعِزِ}}؛ نهج البلاغه، کلام ۱۸۴.</ref>


[[خداوند]] [[عمرو بن عاص]] را [[لعنت]] کند زیرا او به من نوشت که «[[ذوالثدیه]]» را در اسکندریه به [[قتل]] رسانده است ولی این مانع از این نبود که آنچه من از [[پیامبر]] شنیده بودم، بگویم، پیامبر{{صل}} فرمود: او را بعد از من [[بهترین]] امتم به قتل می‌رساند.
[[خداوند]] [[عمرو بن عاص]] را [[لعنت]] کند زیرا او به من نوشت که «[[ذوالثدیه]]» را در اسکندریه به [[قتل]] رسانده است ولی این مانع از این نبود که آنچه من از [[پیامبر]] شنیده بودم، بگویم، پیامبر {{صل}} فرمود: او را بعد از من [[بهترین]] امتم به قتل می‌رساند.


امام [[روز]] [[جنگ نهروان]] هنگامی که از کنار کشتگان خوارج می‌گذشت، فرمود: «[[بدا]] به حال شما! آن کس که شما را [[فریب]] داد به شما ضرر زد، به امام عرض شد ای [[امیرمؤمنان]] چه کسی آنها را فریب داد؟ فرمود: [[شیطان]] [[گمراه]] کرد [[نفس اماره]] آنها را به وسیله [[آرزوها]]، فریفت، راه [[گناه]] را بر آنها گشود، نوید [[پیروزی]] به آنها داد و آنها را به [[جهنم]] فرستاد»<ref>{{متن حدیث|بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلشَّيْطَانُ اَلْمُضِلُّ وَ اَلْأَنْفُسُ اَلْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ فِي اَلْمَعَاصِي وَ وَعَدَتْهُمُ اَلْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ اَلنَّارَ}}نهج البلاغه، کلمات قصار، به ترتیب فیض الاسلام (۳۱۵) به ترتیب صبحی صالح (۳۲۳).</ref>.<ref> [[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۱۸۹.</ref>
امام [[روز]] [[جنگ نهروان]] هنگامی که از کنار کشتگان خوارج می‌گذشت، فرمود: "[[بدا]] به حال شما! آن کس که شما را [[فریب]] داد به شما ضرر زد، به امام عرض شد ای [[امیرمؤمنان]] چه کسی آنها را فریب داد؟ فرمود: [[شیطان]] [[گمراه]] کرد نفس اماره آنها را به وسیله [[آرزوها]]، فریفت، راه [[گناه]] را بر آنها گشود، نوید [[پیروزی]] به آنها داد و آنها را به [[جهنم]] فرستاد"<ref>{{متن حدیث|بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلشَّيْطَانُ اَلْمُضِلُّ وَ اَلْأَنْفُسُ اَلْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ فِي اَلْمَعَاصِي وَ وَعَدَتْهُمُ اَلْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ اَلنَّارَ}}نهج البلاغه، کلمات قصار، به ترتیب فیض الاسلام (۳۱۵) به ترتیب صبحی صالح (۳۲۳).</ref><ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۱۸۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:1379394.jpeg|22px]] [[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|'''صحابه از دیدگاه نهج البلاغه''']]
# [[پرونده:1379394.jpeg|22px]] [[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|'''صحابه از دیدگاه نهج البلاغه''']]
#[[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:مفاهیم در نهج البلاغه]]
[[رده:برج بن مسهر الطائی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده: مدخل]]
[[رده: مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:برج بن مسهر الطائی]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۸

مقدمه

برج بن مسهر از شاعرانی است که در زمان امام علی (ع) به خوارج پیوست. او در سرودن شعر و ساختن جملات مسجع تبحر داشت. او با صدای بلند به طوری که امام (ع) بشنود، گفت: لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ (حکمی نیست جز از جانب خدا).

امام (ع) در پاسخ او فرمود: «خاموش باش! خدا رؤیت را سیاه کند ای آنکه دندان جلوتر افتاده، به خدا سوگند حق آشکار گردید و تو شخصی ناتوان بودی، صدایت در سینه حبس شده بود تا آنگاه که صدای باطل از حلقوم بیرون آمد، همچون شاخ بزی آشکار شدی!»[۱][۲]

خداوند عمرو بن عاص را لعنت کند زیرا او به من نوشت که «ذوالثدیه» را در اسکندریه به قتل رسانده است ولی این مانع از این نبود که آنچه من از پیامبر شنیده بودم، بگویم، پیامبر (ص) فرمود: او را بعد از من بهترین امتم به قتل می‌رساند.

امام روز جنگ نهروان هنگامی که از کنار کشتگان خوارج می‌گذشت، فرمود: "بدا به حال شما! آن کس که شما را فریب داد به شما ضرر زد، به امام عرض شد ای امیرمؤمنان چه کسی آنها را فریب داد؟ فرمود: شیطان گمراه کرد نفس اماره آنها را به وسیله آرزوها، فریفت، راه گناه را بر آنها گشود، نوید پیروزی به آنها داد و آنها را به جهنم فرستاد"[۳][۴]

منابع

پانویس

  1. «اُسْكُتْ قَبَحَكَ اَللَّهُ يَا أَثْرَمُ فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ ظَهَرَ اَلْحَقُّ فَكُنْتَ فِيهِ ضَئِيلاً شَخْصُكَ خَفِيّاً صَوْتُكَ حَتَّى إِذَا نَعَرَ اَلْبَاطِلُ نَجَمْتَ نُجُومَ قَرْنِ اَلْمَاعِزِ»؛ نهج البلاغه، کلام ۱۸۴.
  2. الهامی، داوود، صحابه از دیدگاه نهج البلاغه، ص۱۸۹؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۵.
  3. «بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلشَّيْطَانُ اَلْمُضِلُّ وَ اَلْأَنْفُسُ اَلْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ فِي اَلْمَعَاصِي وَ وَعَدَتْهُمُ اَلْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ اَلنَّارَ»نهج البلاغه، کلمات قصار، به ترتیب فیض الاسلام (۳۱۵) به ترتیب صبحی صالح (۳۲۳).
  4. الهامی، داوود، صحابه از دیدگاه نهج البلاغه، ص۱۸۹.