عدالت‌محوری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[عدالت]]''' است. "'''[[عدالت‌محوری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = عدالت‌محوری
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عدالت‌محوری در قرآن]] - [[عدالت‌محوری در حدیث]] - [[عدالت‌محوری در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالت‌محوری در معارف و سیره علوی]] - [[عدالت‌محوری در فقه سیاسی]] - [[عدالت‌محوری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل = عدالت‌محوری
| مداخل مرتبط = [[عدالت‌محوری در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالت‌محوری در معارف و سیره علوی]] - [[عدالت‌محوری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


'''عدالت‌محوری''' [[علی]]{{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی{{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه عدالت‌خواه بود. عدالت‌طلبی نه تنها مشی علی{{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست.
'''عدالت‌محوری''' [[علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی {{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه عدالت‌خواه بود. عدالت‌طلبی نه تنها مشی علی {{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست.


==عدالت‌محوری امام علی {{ع}}==
== مقدمه ==
[[سیره امام علی]]{{ع}} بر اصول [[مکتب سیاسی]] او مبتنی است. عدالت‌محوری [[علی]]{{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی{{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه [[عدالت‌خواه]] بود. فرق است بین [[انسان]] [[آزاد]] و [[آزادی‌خواه]]، عالم و دانش‌گستر، [[صالح]] و اصلاح‌طلب، عادل و عدالت‌خواه. [[عدالت‌طلبی]] نه تنها مشی علی{{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست<ref>بیست گفتار، ص ۱۱.</ref>. در دوران [[خلافت عثمان]]، بسیاری از [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] او به بهانه‌های مختلف از [[اموال عمومی]]، بیش از سهم [[شرعی]] بهره‌برداری کردند. [[امام]] به محض در دست گرفتن زمام امور فرمود: به [[خدا]] قسم، زمین‌هایی را که متعلق به عموم [[مسلمانان]] بوده و [[عثمان]] به افراد بخشیده است، باز پس خواهم گرفت، هر چند آنها را مهر زنانشان قرار داده یا با آنها [[کنیز]] خریده باشند.
در [[اندیشه]] و [[سیره علی]] {{ع}}، [[عدالت]] دارای مفهومی محوری است و جایگاهی محکم در تنظیم حیات اجتماعی [[انسان‌ها]] دارد. [[امام علی]] {{ع}}، [[عدل]] را، [[انصاف]]، معیار، [[زندگی]]، بهترین [[حکمت]]، [[اصلاح‌گر]]، [[رستگاری]]، بالاترین [[بی‌نیازی]]، قوام [[مردم]]، [[حاکمیت]] و محکم‌ترین پایه می‌شناساند<ref>{{متن حدیث|الْعَدْلُ إِنْصَافٌ‌، خَيْرَ الْحُكْمِ‌، يُصْلِحُ الْبَرِيَّةَ، فَوْزٌ، َّ أَغْنَى الْغِنَاءِ، قِوَامُ الرَّعِيَّةِ، نِظَامُ الْإِمْرَةِ، أَقْوَى أَسَاسٍ‌}}؛ شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۶.</ref>. در سخنی کوتاه نیز می‌فرماید: «عدل، بالاترین گشایش در [[زندگی]] مردم است و هر کس عدل را برخود سخت پندارد، [[جور]] برای او سخت‌تر خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ‌}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. ایشان، همچنین بر «[[عدالت اجتماعی]]» پیاپی تأکید کرده و «حاکمیت [[عادل]]» و «برنامه اجرای عدالت اجتماعی» را دو شرط ضروری برای حرکت به سوی [[جامعه آرمانی]] می‌شمارد<ref>شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref>.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۱۷۵.</ref>


عده‌ای تقاضا کردند در [[اجرای عدالت]]، عطف بماسبق نکرده و گذشته را رها کند. ولی علی{{ع}} پاسخ داد: [[حق]] کهن به هیچ وجه [[باطل]] نمی‌شود. برخی از [[دوستان]] خیراندیش به حضور [[امام علی|علی]]{{ع}} رسیده و از ایشان خواستند که در شرایطی که [[دشمنی]] مانند [[معاویه]]، ایالت زرخیزی همچون [[شام]] را در [[اختیار]] دارد، موقتاً [[مساوات]] و [[عدالت]] را برای [[مصلحت]] مهم‌تر مسکوت بگذارد. اما [[امام علی|علی]]{{ع}} پاسخ داد: "از من می‌خواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورده و عدالت را فدای [[سیاست]] کنم؟ به خدا قسم، تا [[دنیا]] دنیاست چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این [[اموال]] [[مال]] شخصی من و محصول دسترنج من بود، میان [[مردم]] تبعیض قائل نمی‌شدم چه رسد به اینکه مال خداست و من [[امانتدار]] خدایم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۷.</ref>.
[[سیره امام علی]] {{ع}} بر اصول [[مکتب سیاسی]] او مبتنی است. عدالت‌محوری [[علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی {{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه [[عدالت‌خواه]] بود. فرق است بین [[انسان]] [[آزاد]] و [[آزادی‌خواه]]، عالم و دانش‌گستر، [[صالح]] و اصلاح‌طلب، عادل و عدالت‌خواه. [[عدالت‌طلبی]] نه تنها مشی علی {{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست<ref>بیست گفتار، ص ۱۱.</ref>. در دوران [[خلافت عثمان]]، بسیاری از [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] او به بهانه‌های مختلف از [[اموال عمومی]]، بیش از سهم [[شرعی]] بهره‌برداری کردند. [[امام]] به محض در دست گرفتن زمام امور فرمود: به [[خدا]] قسم، زمین‌هایی را که متعلق به عموم [[مسلمانان]] بوده و [[عثمان]] به افراد بخشیده است، باز پس خواهم گرفت، هر چند آنها را مهر زنانشان قرار داده یا با آنها [[کنیز]] خریده باشند.


امام علی{{ع}} این عدالت را در نزدیکان و [[خویشان]] خویش با [[سخت‌گیری]] بیشتری [[اجرا]] می‌کرد تا بفهماند عدالت درباره هیچ‌کس استثنا بردار نیست. ایشان هنگامی که مطلع شد دخترش از [[بیت‌المال]] [[مسلمانان]]، گردن‌بندی را به عنوان عاريه، البته با قید ضمانت گرفته و در [[روز]] [[عید]] از آن استفاده کرده است او را سخت مورد [[عتاب]] قرار داد و با لحنی کاملاً جدی فرمود: "اگر به صورت عاريۀ مضمونه یعنی با قید ضمانت نگرفته بودی دستت را می‌بریدم و درباره تو حد سارق را [[اجرا]] می‌کردم"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹.</ref>.
عده‌ای تقاضا کردند در [[اجرای عدالت]]، عطف به ماسبق نکرده و گذشته را رها کند. ولی علی {{ع}} پاسخ داد: [[حق]] کهن به هیچ وجه [[باطل]] نمی‌شود. برخی از [[دوستان]] خیراندیش به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} رسیده و از ایشان خواستند که در شرایطی که [[دشمنی]] مانند [[معاویه]]، ایالت زرخیزی همچون [[شام]] را در [[اختیار]] دارد، موقتاً [[مساوات]] و [[عدالت]] را برای [[مصلحت]] مهم‌تر مسکوت بگذارد. اما [[امام علی|علی]] {{ع}} پاسخ داد: "از من می‌خواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورده و عدالت را فدای [[سیاست]] کنم؟ به خدا قسم، تا [[دنیا]] دنیاست چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این [[اموال]] [[مال]] شخصی من و محصول دسترنج من بود، میان [[مردم]] تبعیض قائل نمی‌شدم چه رسد به اینکه مال خداست و من [[امانتدار]] خدایم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۶۳ تا۷۵.</ref>
 
== نمونه‌هایی از عدالت‌محوری امام علی {{ع}} ==
موارد فراوانی از شدت و قاطعیت [[امام]] علی {{ع}} در اجرای [[موازین]] عدالت نقل شده است که از آن جمله می‌توان به خاموش کردن چراغ [[بیت المال]] هنگام [[ملاقات]] [[طلحه]] و [[زبیر]] برای طرح خواسته‌های شخصی خویش<ref>ری شهری، محمد، موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۴، ص۲۲۱.</ref>، خودداری از پرداخت سهم اضافی به [[عقیل]] ([[برادر]] خویش) از بیت المال<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref> اشاره کرد. به علاوه، اصولاً در دوران حاکمیت امام علی {{ع}}، تنها به این دلیل دو [[جنگ]] بزرگ و حساس [[صفین]] و [[جمل]] بر وی [[تحمیل]] شد که او ادامه استانداری [[معاویه]] بر [[شام]] را برنتافت<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰ - ۲۵، ۳۳۲؛ ج۹، ص۲۴۱؛ ج۱۶، ص۱۶۰.</ref> و سهم‌خواهی طلحه و زبیر را [[بی‌عدالتی]]<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۲۹، ۳۰۸؛ ج۱۹، ص۱۴۷.</ref> واضح می‌شمرد. از همین رو، مفهوم «عدالت»، به ویژه «عدالت اجتماعی» با نام [[امام علی]] {{ع}} مرادف شده و وی در اندیشه و [[حیات]] [[جوامع اسلامی]]، حتی [[جوامع]] غیر [[اسلامی]]، به [[درستی]] «نمونه آرمانی» و مصداق اعلای [[عدالت]] در تمام [[تاریخ]] بشری شمرده شده است<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۸، ص۳۹۵-۴۵۵.</ref>.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۱۷۵.</ref>
 
امام علی {{ع}} این عدالت را در نزدیکان و [[خویشان]] خویش با [[سخت‌گیری]] بیشتری [[اجرا]] می‌کرد تا بفهماند عدالت درباره هیچ‌کس استثنا بردار نیست. ایشان هنگامی که مطلع شد دخترش از [[بیت‌المال]] [[مسلمانان]]، گردن‌بندی را به عنوان عاريه، البته با قید ضمانت گرفته و در [[روز]] [[عید]] از آن استفاده کرده است او را سخت مورد [[عتاب]] قرار داد و با لحنی کاملاً جدی فرمود: "اگر به صورت عاريۀ مضمونه یعنی با قید ضمانت نگرفته بودی دستت را می‌بریدم و درباره تو حد سارق را [[اجرا]] می‌کردم"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹.</ref>.


همچنین وقتی [[ابن عباس]]، [[پسر عمو]] و [[یاور]] دانایش مرتکب خلافی شد در نامه‌ای به او نوشتند: "اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را [[ادب]] خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزده‌ام مگر اینکه وارد [[جهنم]] شده است. به [[خدا]] قسم، اگر [[حسن]] و [[حسین]] هم مرتکب این [[جرم]] می‌شدند، به آنان ارفاق نمی‌کردم<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>.
همچنین وقتی [[ابن عباس]]، [[پسر عمو]] و [[یاور]] دانایش مرتکب خلافی شد در نامه‌ای به او نوشتند: "اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را [[ادب]] خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزده‌ام مگر اینکه وارد [[جهنم]] شده است. به [[خدا]] قسم، اگر [[حسن]] و [[حسین]] هم مرتکب این [[جرم]] می‌شدند، به آنان ارفاق نمی‌کردم<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>.


روزی میان زنی از [[اعراب]] و زنی [[ایرانی]] [[اختلاف]] افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]]{{ع}} شرفیاب شدند. [[علی]]{{ع}} میان آن دو هیچ‌گونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب [[اعتراض]] [[زن]] [[عرب]] شد. [[امام علی|علی]]{{ع}} دو مشت [[خاک]] از [[زمین]] برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه [[تأمل]] می‌کنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمی‌بینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که [[معاویه]] در نامه‌ای به [[زیاد بن ابیه]] [[والی]] [[عراق]] توصیه کرده بود که هیچ‌گاه [[ایرانیان]] را هم‌رتبۀ اعراب نداند. کارهای پَست را به آنها واگذار کرده و [[مرزبانی]] و [[قضاوت]] را از ایشان دریغ کند، ایرانیان [[حق]] [[ارث]] از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>.
روزی میان زنی از [[اعراب]] و زنی [[ایرانی]] [[اختلاف]] افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} شرفیاب شدند. [[علی]] {{ع}} میان آن دو هیچ‌گونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب [[اعتراض]] [[زن]] [[عرب]] شد. [[امام علی|علی]] {{ع}} دو مشت [[خاک]] از [[زمین]] برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه [[تأمل]] می‌کنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمی‌بینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که [[معاویه]] در نامه‌ای به [[زیاد بن ابیه]] [[والی عراق]] توصیه کرده بود که هیچ‌گاه [[ایرانیان]] را هم‌رتبۀ اعراب نداند. کارهای پَست را به آنها واگذار کرده و [[مرزبانی]] و [[قضاوت]] را از ایشان دریغ کند، ایرانیان [[حق]] [[ارث]] از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>.
 
[[سخت‌گیری]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به اجرای [[عدالت اجتماعی]] عامل اصلی [[قتل]] ایشان بود. سایر مسائل همچون [[تسلیم]] کردن [[قاتلان عثمان]] و كينه از [[علی]]{{ع}} به دلیل کشتن [[خویشان]] [[مخالفان]] در [[جنگ‌های صدر اسلام]]، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]]{{ع}} به اینکه [[عدالت]] را برای [[آینده]] [[اجرا]] کرده و به تبعیض‌های گذشته بی‌اعتنا باشد قانع نمی‌شد؛ از این‌رو گفته‌اند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در [[محراب]] به [[شهادت]] رسید<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
[[سخت‌گیری]] [[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به اجرای [[عدالت اجتماعی]] عامل اصلی [[قتل]] ایشان بود. سایر مسائل همچون [[تسلیم]] کردن [[قاتلان عثمان]] و كينه از [[علی]] {{ع}} به دلیل کشتن [[خویشان]] [[مخالفان]] در [[جنگ‌های صدر اسلام]]، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]] {{ع}} به اینکه [[عدالت]] را برای [[آینده]] [[اجرا]] کرده و به تبعیض‌های گذشته بی‌اعتنا باشد قانع نمی‌شد؛ از این‌رو گفته‌اند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در [[محراب]] به [[شهادت]] رسید<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']].
# [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']].
#[[پرونده:1368104.jpg|22px]] [[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۶''']]
# [[پرونده:1368104.jpg|22px]] [[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۶''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۰: خط ۳۶:


[[رده:عدالت‌محوری]]
[[رده:عدالت‌محوری]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۵

عدالت‌محوری علی (ع)، فلسفه اجتماعی او و دیدگاه خاص وی در عدالت اجتماعی در یک راستا هستند. علی (ع) نه تنها عادل بلکه عدالت‌خواه بود. عدالت‌طلبی نه تنها مشی علی (ع) بلکه ایده انکارناپذیر اوست.

مقدمه

در اندیشه و سیره علی (ع)، عدالت دارای مفهومی محوری است و جایگاهی محکم در تنظیم حیات اجتماعی انسان‌ها دارد. امام علی (ع)، عدل را، انصاف، معیار، زندگی، بهترین حکمت، اصلاح‌گر، رستگاری، بالاترین بی‌نیازی، قوام مردم، حاکمیت و محکم‌ترین پایه می‌شناساند[۱]. در سخنی کوتاه نیز می‌فرماید: «عدل، بالاترین گشایش در زندگی مردم است و هر کس عدل را برخود سخت پندارد، جور برای او سخت‌تر خواهد بود»[۲]. ایشان، همچنین بر «عدالت اجتماعی» پیاپی تأکید کرده و «حاکمیت عادل» و «برنامه اجرای عدالت اجتماعی» را دو شرط ضروری برای حرکت به سوی جامعه آرمانی می‌شمارد[۳].[۴]

سیره امام علی (ع) بر اصول مکتب سیاسی او مبتنی است. عدالت‌محوری علی (ع)، فلسفه اجتماعی او و دیدگاه خاص وی در عدالت اجتماعی در یک راستا هستند. علی (ع) نه تنها عادل بلکه عدالت‌خواه بود. فرق است بین انسان آزاد و آزادی‌خواه، عالم و دانش‌گستر، صالح و اصلاح‌طلب، عادل و عدالت‌خواه. عدالت‌طلبی نه تنها مشی علی (ع) بلکه ایده انکارناپذیر اوست[۵]. در دوران خلافت عثمان، بسیاری از خویشاوندان و نزدیکان او به بهانه‌های مختلف از اموال عمومی، بیش از سهم شرعی بهره‌برداری کردند. امام به محض در دست گرفتن زمام امور فرمود: به خدا قسم، زمین‌هایی را که متعلق به عموم مسلمانان بوده و عثمان به افراد بخشیده است، باز پس خواهم گرفت، هر چند آنها را مهر زنانشان قرار داده یا با آنها کنیز خریده باشند.

عده‌ای تقاضا کردند در اجرای عدالت، عطف به ماسبق نکرده و گذشته را رها کند. ولی علی (ع) پاسخ داد: حق کهن به هیچ وجه باطل نمی‌شود. برخی از دوستان خیراندیش به حضور علی (ع) رسیده و از ایشان خواستند که در شرایطی که دشمنی مانند معاویه، ایالت زرخیزی همچون شام را در اختیار دارد، موقتاً مساوات و عدالت را برای مصلحت مهم‌تر مسکوت بگذارد. اما علی (ع) پاسخ داد: "از من می‌خواهید که پیروزی را به قیمت تبعیض و ستمگری به دست آورده و عدالت را فدای سیاست کنم؟ به خدا قسم، تا دنیا دنیاست چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این اموال مال شخصی من و محصول دسترنج من بود، میان مردم تبعیض قائل نمی‌شدم چه رسد به اینکه مال خداست و من امانتدار خدایم"[۶].[۷]

نمونه‌هایی از عدالت‌محوری امام علی (ع)

موارد فراوانی از شدت و قاطعیت امام علی (ع) در اجرای موازین عدالت نقل شده است که از آن جمله می‌توان به خاموش کردن چراغ بیت المال هنگام ملاقات طلحه و زبیر برای طرح خواسته‌های شخصی خویش[۸]، خودداری از پرداخت سهم اضافی به عقیل (برادر خویش) از بیت المال[۹] اشاره کرد. به علاوه، اصولاً در دوران حاکمیت امام علی (ع)، تنها به این دلیل دو جنگ بزرگ و حساس صفین و جمل بر وی تحمیل شد که او ادامه استانداری معاویه بر شام را برنتافت[۱۰] و سهم‌خواهی طلحه و زبیر را بی‌عدالتی[۱۱] واضح می‌شمرد. از همین رو، مفهوم «عدالت»، به ویژه «عدالت اجتماعی» با نام امام علی (ع) مرادف شده و وی در اندیشه و حیات جوامع اسلامی، حتی جوامع غیر اسلامی، به درستی «نمونه آرمانی» و مصداق اعلای عدالت در تمام تاریخ بشری شمرده شده است[۱۲].[۱۳]

امام علی (ع) این عدالت را در نزدیکان و خویشان خویش با سخت‌گیری بیشتری اجرا می‌کرد تا بفهماند عدالت درباره هیچ‌کس استثنا بردار نیست. ایشان هنگامی که مطلع شد دخترش از بیت‌المال مسلمانان، گردن‌بندی را به عنوان عاريه، البته با قید ضمانت گرفته و در روز عید از آن استفاده کرده است او را سخت مورد عتاب قرار داد و با لحنی کاملاً جدی فرمود: "اگر به صورت عاريۀ مضمونه یعنی با قید ضمانت نگرفته بودی دستت را می‌بریدم و درباره تو حد سارق را اجرا می‌کردم"[۱۴].

همچنین وقتی ابن عباس، پسر عمو و یاور دانایش مرتکب خلافی شد در نامه‌ای به او نوشتند: "اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را ادب خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزده‌ام مگر اینکه وارد جهنم شده است. به خدا قسم، اگر حسن و حسین هم مرتکب این جرم می‌شدند، به آنان ارفاق نمی‌کردم[۱۵].

روزی میان زنی از اعراب و زنی ایرانی اختلاف افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور علی (ع) شرفیاب شدند. علی (ع) میان آن دو هیچ‌گونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب اعتراض زن عرب شد. علی (ع) دو مشت خاک از زمین برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه تأمل می‌کنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمی‌بینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که معاویه در نامه‌ای به زیاد بن ابیه والی عراق توصیه کرده بود که هیچ‌گاه ایرانیان را هم‌رتبۀ اعراب نداند. کارهای پَست را به آنها واگذار کرده و مرزبانی و قضاوت را از ایشان دریغ کند، ایرانیان حق ارث از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند[۱۶].

سخت‌گیری علی (ع) نسبت به اجرای عدالت اجتماعی عامل اصلی قتل ایشان بود. سایر مسائل همچون تسلیم کردن قاتلان عثمان و كينه از علی (ع) به دلیل کشتن خویشان مخالفان در جنگ‌های صدر اسلام، فقط بهانۀ مخالفان بود. علی (ع) به اینکه عدالت را برای آینده اجرا کرده و به تبعیض‌های گذشته بی‌اعتنا باشد قانع نمی‌شد؛ از این‌رو گفته‌اند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در محراب به شهادت رسید[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. «الْعَدْلُ إِنْصَافٌ‌، خَيْرَ الْحُكْمِ‌، يُصْلِحُ الْبَرِيَّةَ، فَوْزٌ، َّ أَغْنَى الْغِنَاءِ، قِوَامُ الرَّعِيَّةِ، نِظَامُ الْإِمْرَةِ، أَقْوَى أَسَاسٍ‌»؛ شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۶.
  2. «فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ‌»؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹.
  3. شرح غررالحکم، ج۷، ص۲۳۷-۲۳۸.
  4. نبوی، سید عباس، مقاله «جامعه آرمانی»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۱۷۵.
  5. بیست گفتار، ص ۱۱.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۶؛ مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۷.
  7. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۶۳ تا۷۵.
  8. ری شهری، محمد، موسوعة الامام علی (ع)، ج۴، ص۲۲۱.
  9. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۴۵.
  10. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰ - ۲۵، ۳۳۲؛ ج۹، ص۲۴۱؛ ج۱۶، ص۱۶۰.
  11. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۲۹، ۳۰۸؛ ج۱۹، ص۱۴۷.
  12. ر.ک: موسوعة الامام علی (ع)، ج۸، ص۳۹۵-۴۵۵.
  13. نبوی، سید عباس، مقاله «جامعه آرمانی»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۱۷۵.
  14. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹.
  15. نهج البلاغه، نامه ۴؛ مطهری مرتضی، عدل الهی، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.
  16. مطهری مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.
  17. بیست گفتار، ص ۲۷.
  18. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا۷۵.