ترس در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ترس]]''' است. "'''[[ترس]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = ترس
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ترس در لغت]] - [[ترس در قرآن]] - [[ترس در حدیث]] - [[ترس در نهج البلاغه]] - [[ترس در معارف دعا و زیارات]] - [[ترس در عرفان اسلامی]] - [[ترس در اخلاق اسلامی]] - [[ترس در معارف مهدویت]] - [[ترس در روان‌شناسی اسلامی]] - [[ترس در فقه سیاسی]] - [[ترس در معارف و سیره نبوی]]</div>
| عنوان مدخل = [[ترس]]
| مداخل مرتبط = [[ترس در لغت]] - [[ترس در قرآن]] - [[ترس در معارف مهدویت]] - [[ترس در فقه سیاسی]] - [[ترس در معارف و سیره نبوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
== معناشناسی ==
[[ترس]] عبارت است از: [[ناامنی]]، [[بیمناکی]]، اندیشناکی، دل‌مشغولی، توقّعِ [[مکروه]] در مقابل [[رجاء]] (توقع مطلوب)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.</ref>: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


==مقدمه==
== خوف دنیایی و اخروی ==
*[[ترس]]، [[ناامنی]]، [[بیمناکی]]، اندیشناکی، دل‌مشغولی، توقّعِ [[مکروه]] در مقابل [[رجاء]] (توقع مطلوب)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.</ref>.
[[خوف]] به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا می‌کند. [[خوف]] هم در امور [[دنیایی]] است و هم [[اخروی]]؛ هم از [[خداوند]] است و هم از غیرخدا. [[خوف]] در [[امور اخروی]] و [[خوف]] [[الهی]]، امری [[پسندیده]] و مثبت است: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا}}<ref>«از بسترها پهلو تهی می‌کنند (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>.


{{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>.
[[خوف]] در امور [[دنیایی]] به اقتضای مورد، گاهی مثبت است به معنای حزم و [[احتیاط]]: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> و گاهی منفی است به معنای [[ناامنی]]: {{متن قرآن|الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}}<ref>«همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


[[خوف]] به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا می‌کند. [[خوف]] هم در امور [[دنیایی]] است و هم [[اخروی]]؛ هم از [[خداوند]] است و هم از غیرخدا. [[خوف]] در [[امور اخروی]] و [[خوف]] [[الهی]]، امری [[پسندیده]] و مثبت است: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا}}<ref>«از بسترها پهلو تهی می‌کنند  (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.</ref> ، {{متن قرآن|إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>« از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>.
== خوف در فرهنگ سیاسی ==
در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]]، بر [[احتیاط]] و حزم در [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] تأکید و سفارش فراوان شده است: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>؛ امّا [[ترس]] و [[احساس]] [[ناامنی]]، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده [[روان‌شناختی]] است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت [[فرهنگی]] ـ [[اجتماعی]] باشد که به صورت [[احساسات]] دلهره‌آور، [[رنج]] و [[عذاب]] درونی، [[وحشت]]، [[هول و هراس]]، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبه‌خودی یا آگاهانه بروز نماید<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.</ref>.


[[خوف]] در امور [[دنیایی]] به اقتضای مورد، گاهی مثبت است که به معنای حزم و [[احتیاط]] می‌باشد: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> و گاهی منفی است که به معنای [[ناامنی]] می‌باشد: {{متن قرآن|الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}}<ref>«همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.</ref>
[[قرآن]] "خوف" را به عنوان وصفی فردی و [[اجتماعی]] منفی و ضد ارزشی، از [[مؤمنان]] و [[جامعه]] [[ایمانی]] [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]]، بر [[احتیاط]] و حزم در [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] تأکید و سفارش فراوان شده است {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>؛ امّا [[ترس]] و [[احساس]] [[ناامنی]]، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده [[روان‌شناختی]] است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت [[فرهنگی]] - [[اجتماعی]] باشد که به صورت [[احساسات]] دلهره‌آور، [[رنج]] و [[عذاب]] درونی، [[وحشت]]، [[هول و هراس]]، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبه‌خودی یا آگاهانه بروز نماید<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.</ref>.
== رعب و تفاوت آن با ترس ==
استیلای [[ترس]] بر [[قلب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، [[انقطاع]] به سبب پُر شدن ([[قلب]]) از [[خوف]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.</ref>، [[ترس]] و [[هراس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۷.</ref>.


[[قرآن]] "خوف" را به عنوان وصفی فردی و [[اجتماعی]] منفی و ضد ارزشی، از [[مؤمنان]] و [[جامعه]] [[ایمانی]] [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>« پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۶۶-۲۶۷.</ref>.
{{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ}}<ref>«من در دل کافران بیم خواهم افکند» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>.


*استیلای [[ترس]] بر [[قلب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، [[انقطاع]] به سبب پُر شدن ([[قلب]]) از [[خوف]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.</ref>، [[ترس]] و [[هراس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۷.</ref>.
آنچه [[رُعب]] را از [[خوف]] و [[ترس]] متفاوت می‌سازد، استیلای [[ترس]] بر [[انسان]] به صورتی است که [[قدرت]] هر کنش و واکنشی را از او سلب می‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و [[انقطاع]] را برای آن آورده‌اند که کنایه از ذلالت و از بین ‌رفتن [[قدرت]] از دست [[کافران]] است: {{متن قرآن|سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا}}<ref>«به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.</ref>


{{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ}}<ref>«من در دل کافران بیم خواهم افکند » سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>.
در [[فرهنگ]] [[سیاسی]]، [[ترس]] ممکن است نشان‌دهنده یک [[خصلت]] پایدار در [[وجدان]] و ضمیر نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه [[اجتماعی]] و حتی کل [[جامعه]] باشد<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۳۱۱.</ref>


آنچه [[رُعب]] را از [[خوف]] و [[ترس]] متفاوت می‌سازد، استیلای [[ترس]] بر [[انسان]] به صورتی است که [[قدرت]] هر کنش و واکنشی را از او سلب می‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و [[انقطاع]] را برای آن آورده‌اند که کنایه از ذلالت و از بین ‌رفتن [[قدرت]] از دست [[کافران]] است {{متن قرآن|سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا}}<ref>«به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.</ref>
==خوف و رجاء==
«خوف و رجاء»، حالت [[بیم]] از [[عدل]] و [[عذاب]] [[خداوند]] و [[امید]] به فضل و [[کرم]] او.
[[خصلت]] والای [[رجاء]] با [[مشاهده]] فضل و کرم [[خداوند متعال]] به [[بندگان]] و صفت [[ارزشمند]] [[خوف]] با مشاهده عدل و وعدهای [[الهی]] به [[عذاب ابدی]] بر اثر [[گناه]] و نیز [[نقص]] و کوتاهی بندگان، در [[مقام]] [[بندگی]]، در نفس [[مؤمن]] حاصل می‌شود. [[رذیلت]] مقابل رجاء، [[یأس از رحمت خداوند]] و رذیلت مقابل خوف، [[ایمنی]] از [[مکر]] او است که هر دو از [[گناهان کبیره]] هستند<ref>التحفه السنیه، ص۶۸؛ جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰؛ حاشیه مجمع الفائده، ص۷۳۴.</ref>.
از این عنوان در باب [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] سخن گفته‌اند.
خوف و رجاء در [[آیات]] متعدد از [[ویژگی‌های پیامبران]] و [[مؤمنان]] شمرده شده است<ref>اعراف، ۵۶؛ اسراء، ۵۷؛ انبیاء،۹۰؛ سجده، ۱۶؛ زمر، ۹.</ref>. در [[روایات]] نیز بر تحصیل این دو خصلت ارزنده، به تحصیل اسباب آن دو تأکید شده است<ref>وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.</ref>.
خوف از عدل و عذاب خداوند امید داشتن به فضل و کرم او، و عمل به مقتضای آنها، یعنی [[ترک گناه]] و انجام دادن [[طاعات]] بر مؤمن [[واجب]] است<ref>وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.</ref>و<ref>فرهنگ فقه، ج۳، ص۵۳۱؛ فقه سیاسی، ج۷، ص۶۰۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۰۰.</ref>


در [[فرهنگ]] [[سیاسی]]، [[ترس]] ممکن است نشان‌دهنده یک [[خصلت]] پایدار در [[وجدان]] و [[ضمیر]] نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه [[اجتماعی]] و حتی کل [[جامعه]] باشد<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۱.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: مدخل]]
[[رده:ترس]]
[[رده: خوف]]
[[رده:خوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۵

معناشناسی

ترس عبارت است از: ناامنی، بیمناکی، اندیشناکی، دل‌مشغولی، توقّعِ مکروه در مقابل رجاء (توقع مطلوب)[۱]: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ[۲].[۳]

خوف دنیایی و اخروی

خوف به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا می‌کند. خوف هم در امور دنیایی است و هم اخروی؛ هم از خداوند است و هم از غیرخدا. خوف در امور اخروی و خوف الهی، امری پسندیده و مثبت است: ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا[۴]، ﴿إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ[۵].

خوف در امور دنیایی به اقتضای مورد، گاهی مثبت است به معنای حزم و احتیاط: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ[۶] و گاهی منفی است به معنای ناامنی: ﴿الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ[۷].[۸]

خوف در فرهنگ سیاسی

در فرهنگ سیاسی قرآن، بر احتیاط و حزم در امور اجتماعی و سیاسی تأکید و سفارش فراوان شده است: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ[۹]؛ امّا ترس و احساس ناامنی، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده روان‌شناختی است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت فرهنگی ـ اجتماعی باشد که به صورت احساسات دلهره‌آور، رنج و عذاب درونی، وحشت، هول و هراس، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبه‌خودی یا آگاهانه بروز نماید[۱۰].

قرآن "خوف" را به عنوان وصفی فردی و اجتماعی منفی و ضد ارزشی، از مؤمنان و جامعه ایمانی نفی کرده است: ﴿فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۱۱].[۱۲]

رعب و تفاوت آن با ترس

استیلای ترس بر قلب[۱۳]، انقطاع به سبب پُر شدن (قلب) از خوف[۱۴]، ترس و هراس[۱۵].

﴿سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ[۱۶].

آنچه رُعب را از خوف و ترس متفاوت می‌سازد، استیلای ترس بر انسان به صورتی است که قدرت هر کنش و واکنشی را از او سلب می‌کند[۱۷]؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و انقطاع را برای آن آورده‌اند که کنایه از ذلالت و از بین ‌رفتن قدرت از دست کافران است: ﴿سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا[۱۸].[۱۹]

در فرهنگ سیاسی، ترس ممکن است نشان‌دهنده یک خصلت پایدار در وجدان و ضمیر نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه اجتماعی و حتی کل جامعه باشد[۲۰].[۲۱]

خوف و رجاء

«خوف و رجاء»، حالت بیم از عدل و عذاب خداوند و امید به فضل و کرم او. خصلت والای رجاء با مشاهده فضل و کرم خداوند متعال به بندگان و صفت ارزشمند خوف با مشاهده عدل و وعدهای الهی به عذاب ابدی بر اثر گناه و نیز نقص و کوتاهی بندگان، در مقام بندگی، در نفس مؤمن حاصل می‌شود. رذیلت مقابل رجاء، یأس از رحمت خداوند و رذیلت مقابل خوف، ایمنی از مکر او است که هر دو از گناهان کبیره هستند[۲۲]. از این عنوان در باب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته‌اند. خوف و رجاء در آیات متعدد از ویژگی‌های پیامبران و مؤمنان شمرده شده است[۲۳]. در روایات نیز بر تحصیل این دو خصلت ارزنده، به تحصیل اسباب آن دو تأکید شده است[۲۴]. خوف از عدل و عذاب خداوند امید داشتن به فضل و کرم او، و عمل به مقتضای آنها، یعنی ترک گناه و انجام دادن طاعات بر مؤمن واجب است[۲۵]و[۲۶].[۲۷]

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.
  2. «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
  3. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
  4. «از بسترها پهلو تهی می‌کنند (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.
  5. «از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.
  6. «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
  7. «همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
  9. «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
  10. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.
  11. «پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.
  12. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
  13. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.
  14. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.
  15. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۷.
  16. «من در دل کافران بیم خواهم افکند» سوره انفال، آیه ۱۲.
  17. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.
  18. «به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
  19. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.
  20. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.
  21. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۳۱۱.
  22. التحفه السنیه، ص۶۸؛ جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰؛ حاشیه مجمع الفائده، ص۷۳۴.
  23. اعراف، ۵۶؛ اسراء، ۵۷؛ انبیاء،۹۰؛ سجده، ۱۶؛ زمر، ۹.
  24. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.
  25. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.
  26. فرهنگ فقه، ج۳، ص۵۳۱؛ فقه سیاسی، ج۷، ص۶۰۳.
  27. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۸۰۰.