نامۀ ۲۷ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امام علی]] {{ع}} پس از [[جنگ جمل]]، [[محمد بن ابیبکر]] را که فرزندخوانده او و از | [[امام علی]] {{ع}} پس از [[جنگ جمل]]، [[محمد بن ابیبکر]] را که فرزندخوانده او و از یاران صدیق [[امام]] بود، با دستورالعمل و فرماننامهای، به [[ولایت]] [[مصر]] گماشت. [[نامه]] ۲۷ که گزیدهای از دستورالعمل [[امام]] به اوست، نکتهها و ظرایفی دارد که تبیینکننده بخشی از [[آیین]] حکمرانی از دیدگاه [[امام]] است. در آغاز [[نامه]]، [[کارگزار]] خود را به [[مهربانی]]، [[نرمخویی]] و عدم [[تبعیض]] و اجرای عدالت بین [[مردمان]] فرامیخواند، تا [[زورمندان]] به [[ظلم]] و [[طمع]] نبندند و ناتوانان از [[عدالت]] [[ناامید]] نشوند. | ||
از نظر | از نظر حضرت، [[داوری]] [[خداوند]] بر [[بندگان]] ممیز [[اعمال نیک]] و بد [[آدمی]] شمرده میشود. [[امام]] {{ع}} در هر حال توصیه به [[تقوا]] و [[پرواپیشگی]] میکند و سود [[دنیا]] و [[آخرت]] را در گرو [[پرواپیشگی]] میداند. [[امام]] {{ع}} ضمن اشاره به [[فرمانروایی]] [[محمد]] بر [[ولایت]] [[مصر]]، به او سفارش میکند که باید قبل از هر چیز به [[مبارزه]] با [[هوای نفس]] و [[حمایت]] از [[دین]] برخیزد، حتی اگر به اندازه ساعتی از [[عمر]] او بیش نمانده باشد. به او توصیه میکند که هرگز برای [[خشنودی]] [[مردم]]، [[خدا]] را به [[خشم]] نیاورد. [[خدا]] همهچیز است و هیچچیز جای او را نمیتواند بگیرد. | ||
[[امام]] {{ع}} فرارسیدن [[مرگ]] را که همواره در کمین [[آدمی]] نشسته است، یادآوری میکند و او و دیگر [[مردمان]] را از فراسیدن [[مرگ]] [[انذار]] میدهد، که [[اعمال انسان]]، او را به [[بهشت]] یا [[دوزخ]] خواهد رساند و دیگر امکان گریز از [[عذاب]] [[دوزخ]] برای [[آدمی]] فراهم نیست | [[امام]] {{ع}} فرارسیدن [[مرگ]] را که همواره در کمین [[آدمی]] نشسته است، یادآوری میکند و او و دیگر [[مردمان]] را از فراسیدن [[مرگ]] [[انذار]] میدهد، که [[اعمال انسان]]، او را به [[بهشت]] یا [[دوزخ]] خواهد رساند و دیگر امکان گریز از [[عذاب]] [[دوزخ]] برای [[آدمی]] فراهم نیست. | ||
[[امام]] {{ع}} بر [[نماز]] تأکید میورزد و اینکه هرگز [[نماز]] را بهدلیل کار [[دنیا]] و مشغلهها بهتأخیر نیندازد. [[امام]] در پایان اشاره به این نکته دارد که پیشوای [[هدایت]] و پیشوای [[پستی]] و [[گمراهی]] یکسان نیستند. [[امام]] پیشوای [[هدایت]] و [[معاویه]] پیشوای [[ضلالت]] است. همچنین [[امام]] او را نسبت به [[منافقان]] هشدار میدهد که زبانی بر خلاف [[قلب]] و [[اعتقاد]] درونی خویش دارند. از قراین اینگونه برمیآید که این [[نامه]] در سال ۳۶ ق نوشته شده است | [[امام]] {{ع}} بر [[نماز]] تأکید میورزد و اینکه هرگز [[نماز]] را بهدلیل کار [[دنیا]] و مشغلهها بهتأخیر نیندازد. [[امام]] در پایان اشاره به این نکته دارد که پیشوای [[هدایت]] و پیشوای [[پستی]] و [[گمراهی]] یکسان نیستند. [[امام]] پیشوای [[هدایت]] و [[معاویه]] پیشوای [[ضلالت]] است. همچنین [[امام]] او را نسبت به [[منافقان]] هشدار میدهد که زبانی بر خلاف [[قلب]] و [[اعتقاد]] درونی خویش دارند. از قراین اینگونه برمیآید که این [[نامه]] در سال ۳۶ ق نوشته شده است. | ||
افزون بر [[سید رضی]]، این [[نامه]] را تنی چند از [[محدثان]]، از جمله [[ابراهیم بن محمد]] در [[الغارات]]، [[ابن شعبه حرانی]] در تحف العقول عن آل الرسول و [[شیخ مفید]] در الامالی نیز آوردهاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، | افزون بر [[سید رضی]]، این [[نامه]] را تنی چند از [[محدثان]]، از جمله [[ابراهیم بن محمد]] در [[الغارات]]، [[ابن شعبه حرانی]] در تحف العقول عن آل الرسول و [[شیخ مفید]] در الامالی نیز آوردهاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۷۷۴ ـ ۷۷۵.</ref>. | ||
== فرازی از [[نامه]] == | == فرازی از [[نامه]] == | ||
و بدانید، ای [[بندگان خدا]]، که [[پرهیزکاران]]، هم در این دنیای زودگذر سود برند و هم در [[جهان]] [[آینده]] [[آخرت]]. آنها با [[مردم]] [[دنیا]] در کارهای دنیوی شریک شدند و [[مردم]] [[دنیا]] با ایشان در کارهای اخروی شریک نشدند. در [[دنیا]] زیستند، [[نیکوترین]] زیستنها و از [[نعمت]] [[دنیا]] خوردند، [[بهترین]] خوردنیها و از [[دنیا]] بهرهمند شدند آنسان که اهل ناز و [[نعمت]] بهرهمند شدند و از آن کامیاب شدند، چونان که [[جباران]] خودکامه کام گرفتند. سپس رخت به [[جهان]] دیگر کشیدند با رهتوشهای که آنان را به مقصد رسانید و با سودایی که سود فراوانشان داد. [[لذت]] [[زهد]] را در [[دنیا]] چشیدند و [[یقین]] کردند که در [[آخرت]] در جوار خداوندند. اگر دست به [[دعا]] بردارند، دستشان را واپس نگرداند و بهرهشان از خوشی و [[آسایش]] نقصان نگیرد... و بدان، ای [[محمد بن ابیبکر]]، تو را بر بزرگترین سپاهیانم، یعنی [[مردم مصر]]، [[والی]] گردانیدم. پس موظفی که با [[نفس]] خود [[مخالفت]] کنی و حامی [[دین]] خویش باشی، حتی اگر یک ساعت از زندگیات در این [[جهان]] باقی نمانده باشد. برای [[خشنودی]] یکی از آفریدگان، [[خدا]] را به [[خشم]] میاور، زیرا [[خشنودی]] [[خدا]] [[جانشین]] هر چیز شود و چیزی [[جانشین]] [[خشنودی]] [[خدا]] نشود. [[نماز]] را در وقتی که برایش معین شده بهجای آر و به سبب فراغت از کار، [[نماز]] را پیش مینداز و به سبب اشتغال به کارهای دیگر، [[نماز]] را به تأخیر میفکن و باید که همه کارهای تو تابع [[نماز]] تو باشد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، | و بدانید، ای [[بندگان خدا]]، که [[پرهیزکاران]]، هم در این دنیای زودگذر سود برند و هم در [[جهان]] [[آینده]] [[آخرت]]. آنها با [[مردم]] [[دنیا]] در کارهای دنیوی شریک شدند و [[مردم]] [[دنیا]] با ایشان در کارهای اخروی شریک نشدند. در [[دنیا]] زیستند، [[نیکوترین]] زیستنها و از [[نعمت]] [[دنیا]] خوردند، [[بهترین]] خوردنیها و از [[دنیا]] بهرهمند شدند آنسان که اهل ناز و [[نعمت]] بهرهمند شدند و از آن کامیاب شدند، چونان که [[جباران]] خودکامه کام گرفتند. سپس رخت به [[جهان]] دیگر کشیدند با رهتوشهای که آنان را به مقصد رسانید و با سودایی که سود فراوانشان داد. [[لذت]] [[زهد]] را در [[دنیا]] چشیدند و [[یقین]] کردند که در [[آخرت]] در جوار خداوندند. اگر دست به [[دعا]] بردارند، دستشان را واپس نگرداند و بهرهشان از خوشی و [[آسایش]] نقصان نگیرد... و بدان، ای [[محمد بن ابیبکر]]، تو را بر بزرگترین سپاهیانم، یعنی [[مردم مصر]]، [[والی]] گردانیدم. پس موظفی که با [[نفس]] خود [[مخالفت]] کنی و حامی [[دین]] خویش باشی، حتی اگر یک ساعت از زندگیات در این [[جهان]] باقی نمانده باشد. برای [[خشنودی]] یکی از آفریدگان، [[خدا]] را به [[خشم]] میاور، زیرا [[خشنودی]] [[خدا]] [[جانشین]] هر چیز شود و چیزی [[جانشین]] [[خشنودی]] [[خدا]] نشود. [[نماز]] را در وقتی که برایش معین شده بهجای آر و به سبب فراغت از کار، [[نماز]] را پیش مینداز و به سبب اشتغال به کارهای دیگر، [[نماز]] را به تأخیر میفکن و باید که همه کارهای تو تابع [[نماز]] تو باشد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۷۷۵.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۸
مقدمه
امام علی (ع) پس از جنگ جمل، محمد بن ابیبکر را که فرزندخوانده او و از یاران صدیق امام بود، با دستورالعمل و فرماننامهای، به ولایت مصر گماشت. نامه ۲۷ که گزیدهای از دستورالعمل امام به اوست، نکتهها و ظرایفی دارد که تبیینکننده بخشی از آیین حکمرانی از دیدگاه امام است. در آغاز نامه، کارگزار خود را به مهربانی، نرمخویی و عدم تبعیض و اجرای عدالت بین مردمان فرامیخواند، تا زورمندان به ظلم و طمع نبندند و ناتوانان از عدالت ناامید نشوند.
از نظر حضرت، داوری خداوند بر بندگان ممیز اعمال نیک و بد آدمی شمرده میشود. امام (ع) در هر حال توصیه به تقوا و پرواپیشگی میکند و سود دنیا و آخرت را در گرو پرواپیشگی میداند. امام (ع) ضمن اشاره به فرمانروایی محمد بر ولایت مصر، به او سفارش میکند که باید قبل از هر چیز به مبارزه با هوای نفس و حمایت از دین برخیزد، حتی اگر به اندازه ساعتی از عمر او بیش نمانده باشد. به او توصیه میکند که هرگز برای خشنودی مردم، خدا را به خشم نیاورد. خدا همهچیز است و هیچچیز جای او را نمیتواند بگیرد.
امام (ع) فرارسیدن مرگ را که همواره در کمین آدمی نشسته است، یادآوری میکند و او و دیگر مردمان را از فراسیدن مرگ انذار میدهد، که اعمال انسان، او را به بهشت یا دوزخ خواهد رساند و دیگر امکان گریز از عذاب دوزخ برای آدمی فراهم نیست.
امام (ع) بر نماز تأکید میورزد و اینکه هرگز نماز را بهدلیل کار دنیا و مشغلهها بهتأخیر نیندازد. امام در پایان اشاره به این نکته دارد که پیشوای هدایت و پیشوای پستی و گمراهی یکسان نیستند. امام پیشوای هدایت و معاویه پیشوای ضلالت است. همچنین امام او را نسبت به منافقان هشدار میدهد که زبانی بر خلاف قلب و اعتقاد درونی خویش دارند. از قراین اینگونه برمیآید که این نامه در سال ۳۶ ق نوشته شده است.
افزون بر سید رضی، این نامه را تنی چند از محدثان، از جمله ابراهیم بن محمد در الغارات، ابن شعبه حرانی در تحف العقول عن آل الرسول و شیخ مفید در الامالی نیز آوردهاند[۱].
فرازی از نامه
و بدانید، ای بندگان خدا، که پرهیزکاران، هم در این دنیای زودگذر سود برند و هم در جهان آینده آخرت. آنها با مردم دنیا در کارهای دنیوی شریک شدند و مردم دنیا با ایشان در کارهای اخروی شریک نشدند. در دنیا زیستند، نیکوترین زیستنها و از نعمت دنیا خوردند، بهترین خوردنیها و از دنیا بهرهمند شدند آنسان که اهل ناز و نعمت بهرهمند شدند و از آن کامیاب شدند، چونان که جباران خودکامه کام گرفتند. سپس رخت به جهان دیگر کشیدند با رهتوشهای که آنان را به مقصد رسانید و با سودایی که سود فراوانشان داد. لذت زهد را در دنیا چشیدند و یقین کردند که در آخرت در جوار خداوندند. اگر دست به دعا بردارند، دستشان را واپس نگرداند و بهرهشان از خوشی و آسایش نقصان نگیرد... و بدان، ای محمد بن ابیبکر، تو را بر بزرگترین سپاهیانم، یعنی مردم مصر، والی گردانیدم. پس موظفی که با نفس خود مخالفت کنی و حامی دین خویش باشی، حتی اگر یک ساعت از زندگیات در این جهان باقی نمانده باشد. برای خشنودی یکی از آفریدگان، خدا را به خشم میاور، زیرا خشنودی خدا جانشین هر چیز شود و چیزی جانشین خشنودی خدا نشود. نماز را در وقتی که برایش معین شده بهجای آر و به سبب فراغت از کار، نماز را پیش مینداز و به سبب اشتغال به کارهای دیگر، نماز را به تأخیر میفکن و باید که همه کارهای تو تابع نماز تو باشد[۲].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۷۴ ـ ۷۷۵.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۷۵.