سلام در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سلام | |||
| عنوان مدخل = سلام | |||
| مداخل مرتبط = [[سلام در لغت]] - [[سلام در قرآن]] - [[سلام در حدیث]] - [[سلام در معارف و سیره نبوی]] - [[سلام در فقه اسلامی]] - [[سلام در معارف دعا و زیارت]] - [[سلام در جامعهشناسی اسلامی]] - [[سلام در حقوق اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==اهمیت سلام== | == اهمیت سلام == | ||
در [[قرآن کریم]] از سلام به عنوان تحیت [[بهشتیان]] نام برده {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref> و بدان امر شده است | در [[قرآن کریم]] از سلام به عنوان تحیت [[بهشتیان]] نام برده شده: {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref> و بدان امر شده است: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref>، چنان که در [[روایات]]، از سنتهای [[رسول خدا]] {{صل}} و از [[مستحبات]] مؤکد شمرده شده است. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، [[سلام کردن]] به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که [[انسان]] با او برخورد میکند، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۵ ـ ۶۳.</ref>. | ||
== [[حکم]] سلام == | |||
پیشی گرفتن در سلام به [[مسلمانان]]، [[مستحب]] مؤکّد و ترک آن [[مکروه]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۷.</ref>، مگر [[نمازگزار]] که ابتدا به سلام برای او جایز نیست<ref>العروة الوثقی، ج۳، ص۱۵.</ref>. برخی، سلام کردن به نمازگزار را مکروه دانستهاند<ref>مستند الشیعة، ج۷، ص۶۶ ـ ۶۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۴.</ref>. در مقابل، برخی تفاوتی میان نمازگزار و غیر نمازگزار نگذاشته، سلام کردن را مطلقا، حتی به نمازگزار، مستحب دانستهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۹ ـ ۹۰.</ref>؛ بلکه عدم [[کراهت]] سلام کردن به نمازگزار به مشهور نسبت داده شده است<ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۲۲.</ref>. | |||
به تصریح برخی، سلام کردن به [[کافر]] جز هنگام [[ضرورت]] جایز نیست<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۴ ـ ۸۵؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.</ref>. | |||
سلام کردن [[زن]] به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که بیم [[فتنه]] و افتادن در [[گناه]] نباشد جایز است<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵.</ref>. قول به [[حرمت]] سلام کردن زن به مرد نامحرم به مفهوم کلمات بسیاری از [[فقها]] نسبت داده شده است<ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۲۰.</ref>. البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر [[زن]] [[جوان]] نامحرم تصریح کردهاند<ref>غنائم الأیام، ج۳، ص۲۳۷.</ref>. | |||
سلام | سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی میشوند با [[سلام کردن]] یکی از آنان، [[استحباب]] آن از دیگران ساقط میگردد<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۵.</ref>؛ لکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفتهاند: تنها مؤکد بودن آن برداشته میشود<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۶.</ref>. | ||
سلام | == صیغه [[سلام]] == | ||
معروف میان [[فقها]] تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار صیغه: «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» است<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref>؛ لکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام بر ظرف) تحقق مییابد یا نه، [[اختلاف]] است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و [[سلام کردن]] به دیگر ترکیبها همچون «علیک» و «علیکم السلام» (با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانستهاند؛ در نتیجه جواب آن [[واجب]] نخواهد بود<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۲.</ref>. برخی دیگر صیغههای سلام را «سلام علیک»، «سلام علیکم»، «السّلام علیکم»، و «علیکم السّلام» دانستهاند<ref>کتاب السرائر، ج۱، ص۲۳۶.</ref>. | |||
در مقابل، برخی گفتهاند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق مییابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا «سلام» به تنهایی؛ در نتیجه با هر صیغهای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود<ref>مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۰۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۴.</ref>. | |||
== پاسخ سلام == | |||
سلام کردن [[مستحب]]، بلکه [[افضل]] از پاسخ آن است، لکن پاسخ آن حتی بر [[نمازگزار]] واجب است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۷.</ref>. البته [[وجوب]] آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط میشود<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۶.</ref>. | |||
پاسخ سلام واجب فوری است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۹؛ جواهرالکلام، ج۱۱، ص۱۱۱.</ref>؛ بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن [[شتاب]] کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، پاسخگویی پس از اتمام کلمه یا [[کلام]] در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمیرساند<ref>ذخیرة المعاد، ص۳۶۷؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۱.</ref>. | |||
پاسخ سلام | بنابر قول مشهور، پاسخ [[سلام]] باید به گونهای باشد که سلام کننده آن را بشنود<ref>ذخیرة المعاد، ص۳۶۶؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>؛ لکن برخی در [[وجوب]] آن تردید کردهاند<ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>؛ بلکه بعضی در حال [[نماز]]، پاسخ آهسته را نیز جایز دانستهاند<ref>المعتبر، ج۲، ص۲۶۴.</ref>. | ||
پاسخ سلام کودک ممیّز نیز [[واجب]] است؛ لکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، [[اختلاف]] است<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۵ ـ ۷۶؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۷.</ref>. برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیّز را واجب ندانستهاند<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۷ ـ ۹۶۸.</ref>. در اینکه پاسخ سلام [[کافر]] واجب است یا نه [[اختلاف]] است<ref> مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.</ref>. | |||
بنابر قول به [[حرمت]] [[سلام کردن]] [[زن]] بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه مسئله اختلافی است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸.</ref>. | |||
پاسخ به سلام کتبی ([[نامه]]) واجب نیست؛ هرچند [[مستحب]] است<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref>؛ لکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، پاسخگویی به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۲؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳.</ref>. | |||
پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند [[استحباب]] دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: "علیک"<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۲.</ref> برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانستهاند<ref>مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳.</ref>. | |||
پاسخ به سلام | پاسخ دادن به سلام غلط نیز واجب است، مگر آنکه غلط به حدّی فاحش باشد که عنوان سلام و تحیت بر آن [[صدق]] نکند<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۱۹.</ref>. | ||
== چگونگی پاسخ == | |||
پاسخ به سلام در غیر حال نماز با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق مییابد؛ لکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغهها نیز، همچون «[[سلام]] علیکم» محقق میشود، [[اختلاف]] است<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۰ ـ ۷۱؛ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳ ـ ۹۷۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۴ ـ ۱۱۵.</ref>. | |||
بنابر قول مشهور، در جواب سلام [[کافر]] «علیک» گفته میشود<ref>مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.</ref>؛ لکن در [[وجوب]] اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳؛ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰.</ref>. | |||
در پاسخ سلام در حال [[نماز]] بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر [[نمازگزار]] [[سلام]] کند، بر او [[واجب]] است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۱.</ref>. برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانستهاند<ref>کتاب السرائر، ج۱، ص۲۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۰۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۸.</ref>. | |||
چنانچه کسی با صیغه «علیکم السّلام» به نمازگزار سلام کند، آیا پاسخگویی به آن بر او جایز است و در صورت جواز آیا باید جواب همانند سلام باشد یا با صیغه «سلام علیکم»؟ مسئله اختلافی است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۳ ـ ۹۶۴؛ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۵۷ ـ ۵۵۸؛ مستند العروة (الصلاة)، ج۴/، ص۴۸۷ ـ ۴۸۹؛ مهذب الأحکام، ج۷، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref>. | |||
در پاسخ | آیا نماز گزار میتواند جواب سلام را نیکوتر از سلام بدهد، مانند آنکه در پاسخ «سلام علیکم» بگوید «سلام علیکم و [[رحمة]] اللّه»؟ اختلاف است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref>. هرگاه یکی از [[نمازگزاران]] سلام را پاسخ دهد، آیا پاسخگویی بر دیگران نیز جایز بلکه [[مستحب]] است، یا نه؟ مسئله اختلافی است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۶ ـ ۹۶۷؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>. هرگاه نماز گزار پاسخ سلام را ندهد و نماز را ادامه دهد، آیا نمازش [[باطل]] میگردد؟ مسئله اختلافی است<ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۹ ـ ۹۷۱.</ref>. | ||
== سلام بر خود و [[اهل]] مجلس == | |||
[[مستحب]] است [[انسان]] وقتی وارد خانهای میشود که کسی در آن نیست، برخود این گونه [[سلام]] کند: {{عربی|"السّلامُ عَلَیْنا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا"}}<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۸۰ ـ ۸۱.</ref> همچنین [[سلام کردن]] به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و خداحافظی از آنان مستحب است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۸۳.</ref>؛ لکن در [[استحباب]] یا [[وجوب]] پاسخ به آن [[اختلاف]] است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۳؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص۲۷۶؛ غنائم الأیام، ج۳، ص۲۳۶؛ صراط النجاة، ج۳، ص۲۹۱.</ref>. | |||
== [[آداب]] سلام == | |||
پاسخ دادن سلام به نیکوتر از آن در غیر [[نماز]]، مستحب و مورد تأکید [[قرآن کریم]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا}}<ref>«و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بیگمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.</ref> نیکویی با گفتن «علیکم السّلام و رحمة اللّه و برکاته» در پاسخ «سلام علیکم» تحقق مییابد<ref>تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. | |||
== آغاز کردن به سلام برای اینان مستحب است == | |||
سواره به پیاده؛ ایستاده به نشسته؛ جمع اندک به جمع انبوه و کوچکتر به بزرگتر<ref>العروة الوثقی، ج۳، ص۲۶.</ref>. چنان که هنگام سلام کردن فشردن دست غیر مسافر و در آغوش گرفتن مسافر مستحب است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۷۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.</ref> | |||
==آغاز کردن به سلام برای اینان مستحب است== | |||
سواره به پیاده؛ ایستاده به نشسته؛ جمع اندک به جمع انبوه و کوچکتر به بزرگتر | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۵
اهمیت سلام
در قرآن کریم از سلام به عنوان تحیت بهشتیان نام برده شده: ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۱] و بدان امر شده است: ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲]، چنان که در روایات، از سنتهای رسول خدا (ص) و از مستحبات مؤکد شمرده شده است. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، سلام کردن به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که انسان با او برخورد میکند، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است[۳].
حکم سلام
پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکّد و ترک آن مکروه است[۴]، مگر نمازگزار که ابتدا به سلام برای او جایز نیست[۵]. برخی، سلام کردن به نمازگزار را مکروه دانستهاند[۶]. در مقابل، برخی تفاوتی میان نمازگزار و غیر نمازگزار نگذاشته، سلام کردن را مطلقا، حتی به نمازگزار، مستحب دانستهاند[۷]؛ بلکه عدم کراهت سلام کردن به نمازگزار به مشهور نسبت داده شده است[۸].
به تصریح برخی، سلام کردن به کافر جز هنگام ضرورت جایز نیست[۹].
سلام کردن زن به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که بیم فتنه و افتادن در گناه نباشد جایز است[۱۰]. قول به حرمت سلام کردن زن به مرد نامحرم به مفهوم کلمات بسیاری از فقها نسبت داده شده است[۱۱]. البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر زن جوان نامحرم تصریح کردهاند[۱۲].
سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی میشوند با سلام کردن یکی از آنان، استحباب آن از دیگران ساقط میگردد[۱۳]؛ لکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفتهاند: تنها مؤکد بودن آن برداشته میشود[۱۴].
صیغه سلام
معروف میان فقها تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار صیغه: «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» است[۱۵]؛ لکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام بر ظرف) تحقق مییابد یا نه، اختلاف است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و سلام کردن به دیگر ترکیبها همچون «علیک» و «علیکم السلام» (با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانستهاند؛ در نتیجه جواب آن واجب نخواهد بود[۱۶]. برخی دیگر صیغههای سلام را «سلام علیک»، «سلام علیکم»، «السّلام علیکم»، و «علیکم السّلام» دانستهاند[۱۷].
در مقابل، برخی گفتهاند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق مییابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا «سلام» به تنهایی؛ در نتیجه با هر صیغهای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود[۱۸].
پاسخ سلام
سلام کردن مستحب، بلکه افضل از پاسخ آن است، لکن پاسخ آن حتی بر نمازگزار واجب است[۱۹]. البته وجوب آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط میشود[۲۰].
پاسخ سلام واجب فوری است[۲۱]؛ بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن شتاب کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، پاسخگویی پس از اتمام کلمه یا کلام در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمیرساند[۲۲].
بنابر قول مشهور، پاسخ سلام باید به گونهای باشد که سلام کننده آن را بشنود[۲۳]؛ لکن برخی در وجوب آن تردید کردهاند[۲۴]؛ بلکه بعضی در حال نماز، پاسخ آهسته را نیز جایز دانستهاند[۲۵].
پاسخ سلام کودک ممیّز نیز واجب است؛ لکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، اختلاف است[۲۶]. برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیّز را واجب ندانستهاند[۲۷]. در اینکه پاسخ سلام کافر واجب است یا نه اختلاف است[۲۸].
بنابر قول به حرمت سلام کردن زن بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه مسئله اختلافی است[۲۹].
پاسخ به سلام کتبی (نامه) واجب نیست؛ هرچند مستحب است[۳۰]؛ لکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، پاسخگویی به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود[۳۱].
پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند استحباب دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: "علیک"[۳۲] برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانستهاند[۳۳].
پاسخ دادن به سلام غلط نیز واجب است، مگر آنکه غلط به حدّی فاحش باشد که عنوان سلام و تحیت بر آن صدق نکند[۳۴].
چگونگی پاسخ
پاسخ به سلام در غیر حال نماز با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق مییابد؛ لکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغهها نیز، همچون «سلام علیکم» محقق میشود، اختلاف است[۳۵].
بنابر قول مشهور، در جواب سلام کافر «علیک» گفته میشود[۳۶]؛ لکن در وجوب اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است[۳۷].
در پاسخ سلام در حال نماز بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر نمازگزار سلام کند، بر او واجب است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست[۳۸]. برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانستهاند[۳۹].
چنانچه کسی با صیغه «علیکم السّلام» به نمازگزار سلام کند، آیا پاسخگویی به آن بر او جایز است و در صورت جواز آیا باید جواب همانند سلام باشد یا با صیغه «سلام علیکم»؟ مسئله اختلافی است[۴۰].
آیا نماز گزار میتواند جواب سلام را نیکوتر از سلام بدهد، مانند آنکه در پاسخ «سلام علیکم» بگوید «سلام علیکم و رحمة اللّه»؟ اختلاف است[۴۱]. هرگاه یکی از نمازگزاران سلام را پاسخ دهد، آیا پاسخگویی بر دیگران نیز جایز بلکه مستحب است، یا نه؟ مسئله اختلافی است[۴۲]. هرگاه نماز گزار پاسخ سلام را ندهد و نماز را ادامه دهد، آیا نمازش باطل میگردد؟ مسئله اختلافی است[۴۳].
سلام بر خود و اهل مجلس
مستحب است انسان وقتی وارد خانهای میشود که کسی در آن نیست، برخود این گونه سلام کند: "السّلامُ عَلَیْنا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا"[۴۴] همچنین سلام کردن به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و خداحافظی از آنان مستحب است[۴۵]؛ لکن در استحباب یا وجوب پاسخ به آن اختلاف است[۴۶].
آداب سلام
پاسخ دادن سلام به نیکوتر از آن در غیر نماز، مستحب و مورد تأکید قرآن کریم است: ﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا﴾[۴۷] نیکویی با گفتن «علیکم السّلام و رحمة اللّه و برکاته» در پاسخ «سلام علیکم» تحقق مییابد[۴۸].
آغاز کردن به سلام برای اینان مستحب است
سواره به پیاده؛ ایستاده به نشسته؛ جمع اندک به جمع انبوه و کوچکتر به بزرگتر[۴۹]. چنان که هنگام سلام کردن فشردن دست غیر مسافر و در آغوش گرفتن مسافر مستحب است[۵۰].[۵۱]
منابع
پانویس
- ↑ «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
- ↑ «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۵ ـ ۶۳.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۷.
- ↑ العروة الوثقی، ج۳، ص۱۵.
- ↑ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۶ ـ ۶۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۹ ـ ۹۰.
- ↑ مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۲۲.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۴ ـ ۸۵؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵.
- ↑ مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۲۰.
- ↑ غنائم الأیام، ج۳، ص۲۳۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۳.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۲.
- ↑ کتاب السرائر، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۰۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۴.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۶.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۹؛ جواهرالکلام، ج۱۱، ص۱۱۱.
- ↑ ذخیرة المعاد، ص۳۶۷؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۱.
- ↑ ذخیرة المعاد، ص۳۶۶؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۸.
- ↑ مجمع الفائدة، ج۳، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.
- ↑ المعتبر، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۵ ـ ۷۶؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۷.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۷ ـ ۹۶۸.
- ↑ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۲؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۲.
- ↑ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۱۹.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۰ ـ ۷۱؛ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳ ـ ۹۷۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۱۴ ـ ۱۱۵.
- ↑ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۴.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳؛ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۱.
- ↑ کتاب السرائر، ج۱، ص۲۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۰۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۸.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۳ ـ ۹۶۴؛ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۵۷ ـ ۵۵۸؛ مستند العروة (الصلاة)، ج۴/، ص۴۸۷ ـ ۴۸۹؛ مهذب الأحکام، ج۷، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۳.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۶ ـ ۹۶۷؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۰۸.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۶۹ ـ ۹۷۱.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۸۰ ـ ۸۱.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۸۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۳؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص۲۷۶؛ غنائم الأیام، ج۳، ص۲۳۶؛ صراط النجاة، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بیگمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
- ↑ تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۶.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۷۳.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.