مهدی در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(...) |
(←مقدمه) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مهدی | | موضوع مرتبط = مهدی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = مهدی | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[مهدی در معارف مهدویت]] | ||
| پرسش مرتبط = مهدی (پرسش) | | پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | ||
}} | }} | ||
== | == مقدمه == | ||
مهدی{{ع}} مشهورترین نام امام زمان{{ع}} نزد [[شیعه]] و [[سنّی]] است. مهدی اسم مفعول و به معنای رهیافته است. مهدویت نیز از همین ریشه است. | |||
درباره علت نامیده شدن آن حضرت با این [[لقب]]، روایتهای مختلفی ذکر شده است. [[امام محمد باقر]]{{ع}} میفرمایند: «هنگامی که [[مهدی]] ما [[قیام]] کند، [[ثروتها]] را بهطور مساوی تقسیم و در [[جامعه]] به [[عدالت]] و [[دادگری]] [[رفتار]] میکند. هرکس از او [[اطاعت]] کند از [[خداوند]] اطاعت کرده است و هرکس او را [[نافرمانی]] کند از [[خدا]] نافرمانی کرده است. و آن حضرت را "مهدی" نامیدهاند چون به امور پنهان و نهانی [[هدایت]] میگردد»<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص۱۱۰ و ۱۶۹.</ref>. [[محمد بن عجلان]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است: «و [[قائم]] را از آنرو مهدی گفتهاند که [[مردم]] را به آیینی که از دست دادهاند، [[هدایت]] میکند...»<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۳۸۳، ح۲.</ref>. | |||
درباره امور نهانی که آن حضرت به آنها هدایت میشود و یا هدایت میکند، باتوجه به تعابیر [[روایات]] نظرات چندی بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصا [[دوران غیبت کبری]] در اثر پیدا شدن [[تبلیغات]] ضددینی و [[تفسیرها]] و برداشتهای نامناسب از [[احکام دین]] و نفوذ [[خرافات]] و اندیشههای غلط غیردینی به اصول و تعالیم اصیل [[اعتقادی]]، [[مردم]] [[دین]] اصلی و حتی [[قرآن]] اصلی را فراموش خواهند کرد، آن حضرت پس از ظهور، قرآن اصیل و احکام واقعی [[اسلام]] را از لابلای آنهمه [[تحریفات]] و تفسیرهای نادرست بیرون خواهند کشید، بهگونهای که حتی مردم [[گمان]] خواهند کرد که ایشان یک [[دین]] و [[آیین]] جدیدی را مطرح میکنند. به این مناسبت آن حضرت را مهدی میگویند. | |||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در اینباره میفرمایند: «دوازدهمین فرزندم بهگونهای غایب خواهد شد که اصلا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت، وقایع [[سختی]] رخ خواهد داد. در نتیجه طولانی شدن این دوره، زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و خطی اثری باقی نخواهد ماند. در آن موقع [[خداوند متعال]] به وی [[اجازه]] خواهد داد تا قیام کند. آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد»<ref>منتخب الاثر، ص۹۸.</ref>. برطبق این دیدگاه چون [[حضرت مهدی]]{{ع}} مردم را به حقایق پنهان شده [[دینی]] [[راهنمایی]] خواهند کرد او را مهدی میگویند. | |||
{{ | دیدگاه دیگر این است که [[قائم آل محمد]]{{صل}} را از اینرو [[مهدی]] میگویند که [[مردم]] را به اموری که بر آنها پوشیده است [[راهنمایی]] خواهد کرد. وی پس از ظهور، جهت [[ارشاد]] [[پیروان ادیان]] دیگر [[کتابهای آسمانی]] [[تحریف]] نشده، آنها را به آنان نشان خواهد داد و از این طریق آنان را با [[دین]] اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و براساس همان [[احکام]] تحریفنشده [[آیین]] خودشان، با آنان [[رفتار]] خواهد کرد. در روایتی میخوانیم: از جمله کارهای حضرت [[امام زمان]]{{ع}} پس از ظهور این است که تورات اصلی و انجیل اصلی و سایر کتابهای انبیای گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيَ لِأَنَّهُ يُهْدَى لِأَمْرٍ خَفِيٍ يَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِيَّةَ}}، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص۱۶۱، ح ۳؛ نعمانی، الغیبة، ص۲۳۷، ح ۲۶.</ref>. | ||
دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینههایی که به [[بیراهه]] رفتهاند ارشاد خواهند کرد تا به شیوههای درست دست یابند؛ چون [[انحرافات]] دوران غیبت تنها در احکام دینی نیست،؛ چراکه در اثر [[جهل]] و [[ناآگاهی]] در عرصههای [[سیاسی]]، [[علمی]] و صنعتی نیز مردم دچار اشتباهات زیادی میشوند. طرفداران این برداشت نیز به برخی از [[روایات]] که مشتمل بر تعابیر خاصی هستند، تمسک میجویند. بهعنوان مثال از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمودهاند: آن حضرت را مهدی میگویند چون مردم را به اموری که گم کردهاند، [[هدایت]] میکند<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص۱۱۰.</ref>. این تعبیر شامل انحراف سیاسی، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] نیز میشود. | |||
{{:فرهنگنامه | |||
نتیجه آنکه میتوان گفت: چون امام زمان{{ع}} به [[برکت]] [[علم]] بینظیری که دارد، مردم را در تمام عرصههای [[حیات]] فردی و اجتماعی و علمی و [[دینی]] به راه صحیح هدایت خواهد کرد و آنها را از تمام [[گمراهیها]] [[نجات]] خواهد داد، به این مناسبت آن حضرت را "مهدی" میگویند. | |||
البته در برخی روایات نیز به این نکته اشاره شده است که یکی از چیزهای مخفی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} مردم را به آن هدایت خواهند کرد، ذخایر زیرزمینی و [[معادن]] است که شاید این [[لقب]] به این قبیل از عملکردهای حضرت مهدی{{ع}} نیز دلالت داشته باشد<ref>نشریه موعود، ش ۲۸، ص۶۷.</ref>. | |||
و اما واژه [[مهدی]]، اسم مصدر [[هدایت]] است و به معنی کسی است که به وسیله [[خدا]] هدایت شده باشد، و به همین معنی، برخی از [[پیامبران]] و بزرگان را بدون آنکه [[مهدی موعود]] و [[منتظر]] پندارند، مهدی خواندهاند. [[حسان بن ثابت]] در قصیده خود، واژه مهدی را برای [[پیامبر]]{{صل}} به کار برده است. این واژه در [[حدیثی]] از پیامبر{{صل}} به همین معنی درباره [[حضرت امیر]]{{ع}} به کار رفته است<ref>آخرین امید، داوود الهامی، ص۲۰۷.</ref>. [[سنیها]] اغلب، آن را برای چهار خلیفه بعد از پیامبر{{صل}} که آنان را "[[خلفاء]] الراشدون المهدیون" میگویند، به کار میبرند<ref>سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۱۶.</ref>. [[شیعیان کوفه]]، عنوان مهدی را در مفهوم راهیافته و هدایتشده آن، درباره [[امام سجاد]]{{ع}} به کار بردهاند. | |||
به این معنی، همه [[امامان]] عنوان مهدی داشتهاند، با این مفهوم که وظیفهشان [[هدایت مردم]] به سوی [[دین]] [[خداوند]] بوده است {{متن حدیث|"و كلّنا نهدي الی دين الله"}} به همین جهت در کتب مربوط به [[زیارات]]، تمام امامان {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ}} اطلاق شده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۳۷۱؛ التهذیب طوسی، ج ۶، ص۱۱۴.</ref>. در روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: "ما دوازده مهدی داریم، اول آنها [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و آخر آنها نهمین فرزند من است..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۳۲.</ref>. ولی واژه مهدی در مفهوم نجاتبخش آن، عنوان خاص [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است که در [[آخر الزمان]] ظهور میکند و در اصطلاح [[شرع]]، اطلاق مهدی به این مفهوم، به هیچکس جز [[امام غائب]] صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر امامان نیز درست نمیباشد<ref>آخرین امید، داوود الهامی، ص۲۱۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۱۳؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۱؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۷۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | |||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | |||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۵۰: | خط ۳۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام | [[رده:کنیهها و لقبهای امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۳
مقدمه
مهدی(ع) مشهورترین نام امام زمان(ع) نزد شیعه و سنّی است. مهدی اسم مفعول و به معنای رهیافته است. مهدویت نیز از همین ریشه است.
درباره علت نامیده شدن آن حضرت با این لقب، روایتهای مختلفی ذکر شده است. امام محمد باقر(ع) میفرمایند: «هنگامی که مهدی ما قیام کند، ثروتها را بهطور مساوی تقسیم و در جامعه به عدالت و دادگری رفتار میکند. هرکس از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هرکس او را نافرمانی کند از خدا نافرمانی کرده است. و آن حضرت را "مهدی" نامیدهاند چون به امور پنهان و نهانی هدایت میگردد»[۱]. محمد بن عجلان از امام صادق(ع) نقل کرده است: «و قائم را از آنرو مهدی گفتهاند که مردم را به آیینی که از دست دادهاند، هدایت میکند...»[۲].
درباره امور نهانی که آن حضرت به آنها هدایت میشود و یا هدایت میکند، باتوجه به تعابیر روایات نظرات چندی بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصا دوران غیبت کبری در اثر پیدا شدن تبلیغات ضددینی و تفسیرها و برداشتهای نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشههای غلط غیردینی به اصول و تعالیم اصیل اعتقادی، مردم دین اصلی و حتی قرآن اصلی را فراموش خواهند کرد، آن حضرت پس از ظهور، قرآن اصیل و احکام واقعی اسلام را از لابلای آنهمه تحریفات و تفسیرهای نادرست بیرون خواهند کشید، بهگونهای که حتی مردم گمان خواهند کرد که ایشان یک دین و آیین جدیدی را مطرح میکنند. به این مناسبت آن حضرت را مهدی میگویند.
پیامبر اکرم(ص) در اینباره میفرمایند: «دوازدهمین فرزندم بهگونهای غایب خواهد شد که اصلا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت، وقایع سختی رخ خواهد داد. در نتیجه طولانی شدن این دوره، زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و خطی اثری باقی نخواهد ماند. در آن موقع خداوند متعال به وی اجازه خواهد داد تا قیام کند. آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد»[۳]. برطبق این دیدگاه چون حضرت مهدی(ع) مردم را به حقایق پنهان شده دینی راهنمایی خواهند کرد او را مهدی میگویند.
دیدگاه دیگر این است که قائم آل محمد(ص) را از اینرو مهدی میگویند که مردم را به اموری که بر آنها پوشیده است راهنمایی خواهد کرد. وی پس از ظهور، جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتابهای آسمانی تحریف نشده، آنها را به آنان نشان خواهد داد و از این طریق آنان را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و براساس همان احکام تحریفنشده آیین خودشان، با آنان رفتار خواهد کرد. در روایتی میخوانیم: از جمله کارهای حضرت امام زمان(ع) پس از ظهور این است که تورات اصلی و انجیل اصلی و سایر کتابهای انبیای گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت[۴].
دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینههایی که به بیراهه رفتهاند ارشاد خواهند کرد تا به شیوههای درست دست یابند؛ چون انحرافات دوران غیبت تنها در احکام دینی نیست،؛ چراکه در اثر جهل و ناآگاهی در عرصههای سیاسی، علمی و صنعتی نیز مردم دچار اشتباهات زیادی میشوند. طرفداران این برداشت نیز به برخی از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصی هستند، تمسک میجویند. بهعنوان مثال از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودهاند: آن حضرت را مهدی میگویند چون مردم را به اموری که گم کردهاند، هدایت میکند[۵]. این تعبیر شامل انحراف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز میشود.
نتیجه آنکه میتوان گفت: چون امام زمان(ع) به برکت علم بینظیری که دارد، مردم را در تمام عرصههای حیات فردی و اجتماعی و علمی و دینی به راه صحیح هدایت خواهد کرد و آنها را از تمام گمراهیها نجات خواهد داد، به این مناسبت آن حضرت را "مهدی" میگویند.
البته در برخی روایات نیز به این نکته اشاره شده است که یکی از چیزهای مخفی که حضرت مهدی(ع) مردم را به آن هدایت خواهند کرد، ذخایر زیرزمینی و معادن است که شاید این لقب به این قبیل از عملکردهای حضرت مهدی(ع) نیز دلالت داشته باشد[۶].
و اما واژه مهدی، اسم مصدر هدایت است و به معنی کسی است که به وسیله خدا هدایت شده باشد، و به همین معنی، برخی از پیامبران و بزرگان را بدون آنکه مهدی موعود و منتظر پندارند، مهدی خواندهاند. حسان بن ثابت در قصیده خود، واژه مهدی را برای پیامبر(ص) به کار برده است. این واژه در حدیثی از پیامبر(ص) به همین معنی درباره حضرت امیر(ع) به کار رفته است[۷]. سنیها اغلب، آن را برای چهار خلیفه بعد از پیامبر(ص) که آنان را "خلفاء الراشدون المهدیون" میگویند، به کار میبرند[۸]. شیعیان کوفه، عنوان مهدی را در مفهوم راهیافته و هدایتشده آن، درباره امام سجاد(ع) به کار بردهاند.
به این معنی، همه امامان عنوان مهدی داشتهاند، با این مفهوم که وظیفهشان هدایت مردم به سوی دین خداوند بوده است «"و كلّنا نهدي الی دين الله"» به همین جهت در کتب مربوط به زیارات، تمام امامان «الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ» اطلاق شده است[۹]. در روایتی از امام حسین(ع) نقل شده است که فرمود: "ما دوازده مهدی داریم، اول آنها امیر المؤمنین(ع) و آخر آنها نهمین فرزند من است..."[۱۰]. ولی واژه مهدی در مفهوم نجاتبخش آن، عنوان خاص امام دوازدهم شیعه است که در آخر الزمان ظهور میکند و در اصطلاح شرع، اطلاق مهدی به این مفهوم، به هیچکس جز امام غائب صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر امامان نیز درست نمیباشد[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص۱۱۰ و ۱۶۹.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۳۸۳، ح۲.
- ↑ منتخب الاثر، ص۹۸.
- ↑ «فَإِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيَ لِأَنَّهُ يُهْدَى لِأَمْرٍ خَفِيٍ يَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِيَّةَ»، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص۱۶۱، ح ۳؛ نعمانی، الغیبة، ص۲۳۷، ح ۲۶.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص۱۱۰.
- ↑ نشریه موعود، ش ۲۸، ص۶۷.
- ↑ آخرین امید، داوود الهامی، ص۲۰۷.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۱۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۳۷۱؛ التهذیب طوسی، ج ۶، ص۱۱۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۳۲.
- ↑ آخرین امید، داوود الهامی، ص۲۱۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۱۳؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۴۳۰ ـ ۴۳۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۷۴.