نذر در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نذر | |||
| عنوان مدخل = نذر | |||
| مداخل مرتبط = [[نذر در لغت]] - [[نذر در قرآن]] - [[نذر در کلام اسلامی]] - [[نذر در معارف و سیره حسینی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«[[انذار]]» به معنای [[ابلاغ]] و اِخبار از امری همراه با | «[[انذار]]» به معنای [[ابلاغ]] و اِخبار از امری همراه با ترساندن طرف مقابل است و در مقابل «[[تبشیر]]» به کار میرود که مراد از آن، ابلاغ خبرهای مسرتبخش است<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۷.</ref>. [[ابن اثیر]] ذیل ماده «ن ذ ر» میگوید: این واژه معمولاً در خبرهای [[آینده]] که مهم است استفاده میشود؛ اخباری که کمتوجهی به آن موجب خطر و ضرر فاحش میگردد؛ لذا به دیدهبان [[لشکر]] که معمولاً چند [[منزل]] جلوتر از [[سپاه]] حرکت میکرد و وضعیت [[دشمن]] و یا خطرات راه را به ایشان خبر میداد و شرایط آینده سپاه را در حرکت به سوی دشمن دائماً رصد میکرد، {{عربی|نَذِير}} و یا {{عربی|طَلِيعةُ الجَيْشِ}} میگفتند<ref>النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه. ش.)، ج۵، ص۳۹.</ref>. [[بدیهی]] است که خبرها همواره امور ترسناک و ناراحتکننده نبودند، ولی در هر صورت، دیدهبان [[وظیفه]] داشت که مسائل مهم و حیاتی را به لشکر مخابره نماید؛ مسائلی که عدم توجه به آنها در آینده نه چندان دور، باعث افتادن در ورطه [[گرفتاریها]] میشد و او با انذار خود، [[سپاهیان]] را برای مواجهه با آن آماده مینمود. | ||
در [[تأیید]] این معنا میتوان گفت که بعد از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[کوه صفا]] بالا رفتند و ندای {{متن حدیث|يَا صَبَاحَاهْ}} سر دادند که معمولاً برای امور مهم [[قبیله]] [[اعلان]] میشد. وقتی افراد [[قبیله قریش]] و بنیهاشم به دور ایشان [[اجتماع]] کردند، ایشان فرمودند: | در [[تأیید]] این معنا میتوان گفت که بعد از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر [[کوه صفا]] بالا رفتند و ندای {{متن حدیث|يَا صَبَاحَاهْ}} سر دادند که معمولاً برای امور مهم [[قبیله]] [[اعلان]] میشد. وقتی افراد [[قبیله قریش]] و بنیهاشم به دور ایشان [[اجتماع]] کردند، ایشان فرمودند: | ||
{{متن حدیث|لَوْ أَخْبَرْتُکُمْ أَنَّ خَیْلَاً بِسَفْحِ هَذَا الْجَبَلِ تُرِیدُ أَنْ تُغِیرَ عَلَیْکُمْ صَدَّقْتُمُونِي؟ قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ{{صل}}: فَإِنِّي {{متن قرآن|نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}}<ref>«او برای شما بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت است» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>}}<ref>تهذیب اللغة (ط. داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ | {{متن حدیث|لَوْ أَخْبَرْتُکُمْ أَنَّ خَیْلَاً بِسَفْحِ هَذَا الْجَبَلِ تُرِیدُ أَنْ تُغِیرَ عَلَیْکُمْ صَدَّقْتُمُونِي؟ قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ {{صل}}: فَإِنِّي {{متن قرآن|نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}}<ref>«او برای شما بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت است» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>}}<ref>تهذیب اللغة (ط. داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ ﻫ.ق)، ج۱۴، ص۳۰۳.</ref>. | ||
با این مثال به خوبی روشن میشود که مورد استفاده این لغت در میان [[عرب]]، اِخبار وقایعی از آینده بوده که در حال حاضر مخاطبین از آن بیاطلاعند. | با این مثال به خوبی روشن میشود که مورد استفاده این لغت در میان [[عرب]]، اِخبار وقایعی از آینده بوده که در حال حاضر مخاطبین از آن بیاطلاعند. | ||
بنابراین، تفاوت این واژه با «[[تخویف]]» هم روشن میشود؛ تخویف در مطلق [[ترس]] به کار میرود، بدون توضیح امر مخوف؛ ولی [[انذار]] [[ترساندن]] مخاطب از سر [[دلسوزی]] نسبت به امر مخوفی است که در [[آینده]] او را [[تهدید]] میکند؛ چنان که در اِنذار طلیعة الجیش اشاره شد<ref>الفروق فی اللغة (ط. دارالافاق الجدیدة، ۱۴۰۰ | بنابراین، تفاوت این واژه با «[[تخویف]]» هم روشن میشود؛ تخویف در مطلق [[ترس]] به کار میرود، بدون توضیح امر مخوف؛ ولی [[انذار]] [[ترساندن]] مخاطب از سر [[دلسوزی]] نسبت به امر مخوفی است که در [[آینده]] او را [[تهدید]] میکند؛ چنان که در اِنذار طلیعة الجیش اشاره شد<ref>الفروق فی اللغة (ط. دارالافاق الجدیدة، ۱۴۰۰ ﻫ.ق)، ص۲۳۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۵۶۵.</ref> | ||
==نکاتی درباره واژه «[[نذر]]»== | == نکاتی درباره واژه «[[نذر]]» == | ||
#[[خداوند]] در [[قرآن]] [[رسولان الهی]]{{عم}} را «منذِر» و یا «[[نذیر]]» که جمع آن «نُذُر» است نامیده. ظرافت این کاربرد آن است که [[انبیاء الهی]]{{عم}} در کاروان بشریّت به سوی [[عالم قیامت]]، به منزله دیدهبانان [[مهربانی]] محسوب شدهاند که چشم آنها به [[عوالم غیب]] باز است و در نتیجه، عواقب [[انسانها]] را در این حرکت [[عظیم]] به خوبی میبینند و از سر [[شفقت]] و دلسوزی، [[اخبار]] [[غیب]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] میکنند؛ تا در آیندهای نه چندان دور، در [[دنیا]] و [[آخرت]] دچار [[مشکلات]] و عواقب نگردند. | # [[خداوند]] در [[قرآن]] [[رسولان الهی]] {{عم}} را «منذِر» و یا «[[نذیر]]» که جمع آن «نُذُر» است نامیده. ظرافت این کاربرد آن است که [[انبیاء الهی]] {{عم}} در کاروان بشریّت به سوی [[عالم قیامت]]، به منزله دیدهبانان [[مهربانی]] محسوب شدهاند که چشم آنها به [[عوالم غیب]] باز است و در نتیجه، عواقب [[انسانها]] را در این حرکت [[عظیم]] به خوبی میبینند و از سر [[شفقت]] و دلسوزی، [[اخبار]] [[غیب]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] میکنند؛ تا در آیندهای نه چندان دور، در [[دنیا]] و [[آخرت]] دچار [[مشکلات]] و عواقب نگردند. | ||
#در [[آیه]] مورد [[استدلال]]، بنا بر آنکه | # در [[آیه]] مورد [[استدلال]]، بنا بر آنکه لام در {{متن قرآن|لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ}} به معنای تعلیل باشد، معنای عبارت چنین میشود: «علت و [[هدف]] از [[تفقّه]] دینیِ گروهی که [[مهاجرت]] کردند تا در [[امور دینی]] کارشناس شوند، آن است که در مراجعت به [[وطن]] خود، دیگران را نسبت به [[امور اخروی]] و [[معارف دینی]] مطلع سازند؛ تا از [[عاقبت]] امور خود نگران باشند و در [[زندگی]] حساب شده عمل کنند»<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۵۶۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[رده:نذر]] | [[رده:نذر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۹
مقدمه
«انذار» به معنای ابلاغ و اِخبار از امری همراه با ترساندن طرف مقابل است و در مقابل «تبشیر» به کار میرود که مراد از آن، ابلاغ خبرهای مسرتبخش است[۱]. ابن اثیر ذیل ماده «ن ذ ر» میگوید: این واژه معمولاً در خبرهای آینده که مهم است استفاده میشود؛ اخباری که کمتوجهی به آن موجب خطر و ضرر فاحش میگردد؛ لذا به دیدهبان لشکر که معمولاً چند منزل جلوتر از سپاه حرکت میکرد و وضعیت دشمن و یا خطرات راه را به ایشان خبر میداد و شرایط آینده سپاه را در حرکت به سوی دشمن دائماً رصد میکرد، نَذِير و یا طَلِيعةُ الجَيْشِ میگفتند[۲]. بدیهی است که خبرها همواره امور ترسناک و ناراحتکننده نبودند، ولی در هر صورت، دیدهبان وظیفه داشت که مسائل مهم و حیاتی را به لشکر مخابره نماید؛ مسائلی که عدم توجه به آنها در آینده نه چندان دور، باعث افتادن در ورطه گرفتاریها میشد و او با انذار خود، سپاهیان را برای مواجهه با آن آماده مینمود.
در تأیید این معنا میتوان گفت که بعد از نزول آیه ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾[۳] پیامبر اکرم (ص) بر کوه صفا بالا رفتند و ندای «يَا صَبَاحَاهْ» سر دادند که معمولاً برای امور مهم قبیله اعلان میشد. وقتی افراد قبیله قریش و بنیهاشم به دور ایشان اجتماع کردند، ایشان فرمودند: «لَوْ أَخْبَرْتُکُمْ أَنَّ خَیْلَاً بِسَفْحِ هَذَا الْجَبَلِ تُرِیدُ أَنْ تُغِیرَ عَلَیْکُمْ صَدَّقْتُمُونِي؟ قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ (ص): فَإِنِّي ﴿نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴾[۴]»[۵].
با این مثال به خوبی روشن میشود که مورد استفاده این لغت در میان عرب، اِخبار وقایعی از آینده بوده که در حال حاضر مخاطبین از آن بیاطلاعند. بنابراین، تفاوت این واژه با «تخویف» هم روشن میشود؛ تخویف در مطلق ترس به کار میرود، بدون توضیح امر مخوف؛ ولی انذار ترساندن مخاطب از سر دلسوزی نسبت به امر مخوفی است که در آینده او را تهدید میکند؛ چنان که در اِنذار طلیعة الجیش اشاره شد[۶].[۷]
نکاتی درباره واژه «نذر»
- خداوند در قرآن رسولان الهی (ع) را «منذِر» و یا «نذیر» که جمع آن «نُذُر» است نامیده. ظرافت این کاربرد آن است که انبیاء الهی (ع) در کاروان بشریّت به سوی عالم قیامت، به منزله دیدهبانان مهربانی محسوب شدهاند که چشم آنها به عوالم غیب باز است و در نتیجه، عواقب انسانها را در این حرکت عظیم به خوبی میبینند و از سر شفقت و دلسوزی، اخبار غیب را به مردم ابلاغ میکنند؛ تا در آیندهای نه چندان دور، در دنیا و آخرت دچار مشکلات و عواقب نگردند.
- در آیه مورد استدلال، بنا بر آنکه لام در ﴿لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ﴾ به معنای تعلیل باشد، معنای عبارت چنین میشود: «علت و هدف از تفقّه دینیِ گروهی که مهاجرت کردند تا در امور دینی کارشناس شوند، آن است که در مراجعت به وطن خود، دیگران را نسبت به امور اخروی و معارف دینی مطلع سازند؛ تا از عاقبت امور خود نگران باشند و در زندگی حساب شده عمل کنند»[۸]
منابع
پانویس
- ↑ مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۷.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه. ش.)، ج۵، ص۳۹.
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ «او برای شما بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت است» سوره سبأ، آیه ۴۶.
- ↑ تهذیب اللغة (ط. داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ ﻫ.ق)، ج۱۴، ص۳۰۳.
- ↑ الفروق فی اللغة (ط. دارالافاق الجدیدة، ۱۴۰۰ ﻫ.ق)، ص۲۳۷.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۵۶۵.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۵۶۶.