آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


'''آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
'''آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
== تبیین شبهه ==
'''عصمت مستلزم تعطیلی شریعت'''
هنگامی که انسان‌های [[معصوم]] از هرگونه [[پلیدی]] و [[آلودگی]] [[پاک]] و پیراسته باشند و در مرتبه والای [[عبودیت]] و [[بندگی]] قرار گیرند، دیگر نیازمند عمل به شریعت نخواهند بود و این تعطیلی شریعت را برای آنان در پی دارد؛ بنابراین، اعتقاد به عصمت موجب از بین رفتن شریعت می‌شود<ref>ر.ک: انور الباز، عصمة الأئمة، ص۲۰۸.</ref>؛ زیرا زمانی آنها به شریعت و انجام [[تکالیف]] مکلف‌اند که به آنها نیاز داشته باشند و در صورتی که دارای عصمت باشند، دیگر به شریعت نیازی ندارند و عمل به آن تحصیل حاصل و [[بیهوده]] است.


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
خط ۱۴: خط ۱۹:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید موسی هاشمی تنکابنی]]''' در کتاب ''«[[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید موسی هاشمی تنکابنی]]''' در کتاب ''«[[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]»'' در این‌باره گفته است:


«'''عصمت مستلزم تعطیلی شریعت'''
«# در نقد این [[شبهه]] باید گفت: با توجه به اینکه مراتب کمال [[آدمی]] و [[معنویت]] بی‌پایان و نامحدود است، انسان‌های معصوم هرچند به درجات والاتری از آن نیز دست یافته باشند، باز برای پیمودن درجات و مراتب عالی‌تر آن نیازمند آموزه‌های [[وحیانی]] و [[شریعت الهی]] خواهند بود؛ مانند [[صلوات]] فرستادن برای [[پیامبر]]{{صل}} که درخواست درجات والاتر برای اوست.
 
هنگامی که انسان‌های [[معصوم]] از هرگونه [[پلیدی]] و [[آلودگی]] [[پاک]] و پیراسته باشند و در مرتبه والای [[عبودیت]] و [[بندگی]] قرار گیرند، دیگر نیازمند عمل به شریعت نخواهند بود و این تعطیلی شریعت را برای آنان در پی دارد؛ بنابراین، اعتقاد به عصمت موجب از بین رفتن شریعت می‌شود<ref>ر.ک: انور الباز، عصمة الأئمة، ص۲۰۸.</ref>؛ زیرا زمانی آنها به شریعت و انجام [[تکالیف]] مکلف‌اند که به آنها نیاز داشته باشند و در صورتی که دارای عصمت باشند، دیگر به شریعت نیازی ندارند و عمل به آن تحصیل حاصل و [[بیهوده]] است.
 
'''نقد و نظر'''
# در نقد این [[شبهه]] باید گفت: با توجه به اینکه مراتب کمال [[آدمی]] و [[معنویت]] بی‌پایان و نامحدود است، انسان‌های معصوم هرچند به درجات والاتری از آن نیز دست یافته باشند، باز برای پیمودن درجات و مراتب عالی‌تر آن نیازمند آموزه‌های [[وحیانی]] و [[شریعت الهی]] خواهند بود؛ مانند [[صلوات]] فرستادن برای [[پیامبر]]{{صل}} که درخواست درجات والاتر برای اوست.
# شریعت الهی تنها برای پیامبران و [[امامان]] نیامده است، انسان‌های دیگر نیز نیازمند آن هستند و برای رسیدن به [[سعادت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] باید بر اساس آن [[زندگی]] و عمل کنند؛ پس، [[شریعت الهی]] هرگز تعطیلی بَردار نیست.
# شریعت الهی تنها برای پیامبران و [[امامان]] نیامده است، انسان‌های دیگر نیز نیازمند آن هستند و برای رسیدن به [[سعادت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] باید بر اساس آن [[زندگی]] و عمل کنند؛ پس، [[شریعت الهی]] هرگز تعطیلی بَردار نیست.
# انسان‌های [[معصوم]] اگر به درجات و مراتب عالی از کمال و [[بندگی]] رسیده‌اند، در [[سایه]] عمل به آموزه‌ها و شریعت الهی بوده است و اگر آنها را زیر پا می‌نهادند، هرگز به این [[مقامات]] نمی‌رسیدند. برای [[حفظ]] و استمرار [[عصمت]] نیز باید دقیقاً بر اساس شریعت الهی عمل کنند و تخطی از آن و به تعبیری، تعطیل کردن آن، باعث می‌شود عصمت آنها خدشه‌دار شود»<ref>[[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص۲۰۹.</ref>.
# انسان‌های [[معصوم]] اگر به درجات و مراتب عالی از کمال و [[بندگی]] رسیده‌اند، در [[سایه]] عمل به آموزه‌ها و شریعت الهی بوده است و اگر آنها را زیر پا می‌نهادند، هرگز به این [[مقامات]] نمی‌رسیدند. برای [[حفظ]] و استمرار [[عصمت]] نیز باید دقیقاً بر اساس شریعت الهی عمل کنند و تخطی از آن و به تعبیری، تعطیل کردن آن، باعث می‌شود عصمت آنها خدشه‌دار شود»<ref>[[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص۲۰۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۲

آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیشبهات عصمت
مدخل وابستهشریعت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

تبیین شبهه

عصمت مستلزم تعطیلی شریعت

هنگامی که انسان‌های معصوم از هرگونه پلیدی و آلودگی پاک و پیراسته باشند و در مرتبه والای عبودیت و بندگی قرار گیرند، دیگر نیازمند عمل به شریعت نخواهند بود و این تعطیلی شریعت را برای آنان در پی دارد؛ بنابراین، اعتقاد به عصمت موجب از بین رفتن شریعت می‌شود[۱]؛ زیرا زمانی آنها به شریعت و انجام تکالیف مکلف‌اند که به آنها نیاز داشته باشند و در صورتی که دارای عصمت باشند، دیگر به شریعت نیازی ندارند و عمل به آن تحصیل حاصل و بیهوده است.

پاسخ نخست

سید موسی هاشمی تنکابنی

حجت الاسلام و المسلمین سید موسی هاشمی تنکابنی در کتاب «عصمت ضرورت و آثار» در این‌باره گفته است:

«# در نقد این شبهه باید گفت: با توجه به اینکه مراتب کمال آدمی و معنویت بی‌پایان و نامحدود است، انسان‌های معصوم هرچند به درجات والاتری از آن نیز دست یافته باشند، باز برای پیمودن درجات و مراتب عالی‌تر آن نیازمند آموزه‌های وحیانی و شریعت الهی خواهند بود؛ مانند صلوات فرستادن برای پیامبر(ص) که درخواست درجات والاتر برای اوست.

  1. شریعت الهی تنها برای پیامبران و امامان نیامده است، انسان‌های دیگر نیز نیازمند آن هستند و برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت باید بر اساس آن زندگی و عمل کنند؛ پس، شریعت الهی هرگز تعطیلی بَردار نیست.
  2. انسان‌های معصوم اگر به درجات و مراتب عالی از کمال و بندگی رسیده‌اند، در سایه عمل به آموزه‌ها و شریعت الهی بوده است و اگر آنها را زیر پا می‌نهادند، هرگز به این مقامات نمی‌رسیدند. برای حفظ و استمرار عصمت نیز باید دقیقاً بر اساس شریعت الهی عمل کنند و تخطی از آن و به تعبیری، تعطیل کردن آن، باعث می‌شود عصمت آنها خدشه‌دار شود»[۲].

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. ر.ک: انور الباز، عصمة الأئمة، ص۲۰۸.
  2. هاشمی تنکابنی، سید موسی، عصمت ضرورت و آثار، ص۲۰۹.